در حقوق فرانسه نیز،رکن معنوی از جایگاه ویژه ای برخوردار است.زیرا فقط همین رکن است که قتل عمد را از قتل غیرعمد و ایراد ضربات کشنده،تفکیک میکند که به رکن معنوی در فرانسه،رکن ادبی نیز میگویند.اما باید دانست که اثبات رکن معنوی،دشوار است.زیرا به ندرت پیش می آید که مباشر به عمل خود،اقرار کند.بنابراین،قضات بر مبنای شرایط حاکم بر عمل،مثل وسیله ی بکار رفته در قتل،ارتکاب قتل را استنتاج میکنند و چنین روشی در رویه قضایی،تثبیت شده است.با توجه به مطالب مذکور،رکن معنوی قتل عمد در حقوق کیفری ایران وفرانسه،مشابه هم میباشد.علاوه بر آن،در حقوق این دو کشور، انگیزه ی مرتکب در ارتکاب قتل عمدی،بی تاثیر است و دلایلی که یک فرد برای سلب حیات دیگری داشته باشد،مهم نیست و اگر،انگیزه ی شرافتمندانه باشد،حداکثر میتواند موجب تخفیف مجازات شود.در مقابل،رکن معنوی قتل شبه عمد ،از یک قصد ایجابی و یک قصد سلبی تشکیل شده است.قصد ایجابی،قصد ارتکاب فعل است که از این جهت،شبیه قتل عمدی میباشد و قصد سلبی،عدم قصد نتیجه در قتل شبه عمدی است که این مورد در قتل عمدی وجود ندارد.این قصد فعل و عدم قصد نتیجه ممکن است،همراه با خطا و یا بدون خطا باشد. بنابراین،با توجه به بند ب ماده ی ۲۹۵ ق.م.ا،اجزای رکن معنوی قتل شبه عمد،عبارتند از:علم به موضوع،عمد در عمل ارتکابی و فقدان قصد قتل.همچنین،رکن معنوی قتل غیرعمدی ناشی از تخلفات رانندگی[۸۹]،خطای جزایی است که عبارتست از:بی احتیاطی،بی مبالاتی،عدم مهارت و عدم رعایت نظامات دولتی،که قتل باید در نتیجه ی یکی از چهار عامل مذکور،حاصل شده باشد[۹۰] .
- خطای جزایی یعنی،انجام هر فعل یا خودداری از انجام کاری که در ارتکاب آن،احتمال وقوع آسیب و ضرر دیگری و یا اختلال در جریان امری از نظامات اجتماعی،وجود داشته باشد.بعنوان مثال،خودداری صاحب اتومبیلی از تعویض لنت های ترمز اتومبیل،زمانیکه میبایست،در پشت چراغ قرمز توقف نماید و بعلت خرابی ترمز،با اتومبیل جلویی یا عابر پیاده،برخورد،و موجب صدمه و آسیب میگردد[۹۱].رکن معنوی قتل غیرعمدی موضوع ماده ی ۶۱۶ ق.م.ا نیز،خطای جزایی است و در احراز خطا یا تقصیر،نیازی به اثبات علم مرتکب به ضرورت انجام یا خودداری از انجام عمل نیست.زیرا معیار،آگاهی یک انسان متعارف است و این،همان چیزی است که به حساب مرتکب،نوشته میشود.در رکن معنوی قتل خطای محض باید توجه داشت که مرتکب،نه قصد فعل واقع شده را دارد و نه قصد نتیجه را.البته،عدم قصد فعل واقع شده،بمعنای عدم اراده برای ارتکاب فعل نیست بلکه مرتکب،قصد انجام کار را دارد اما قصد آنرا به شکل انجام شده،ندارد.بعلاوه،تحقق جنایت خطایی محض،متوقف بر فقدان خطای جزایی مرتکب در انجام عملی است که بطور کاملا” اتفاقی و ناخواسته،موجب جنایت شده و چنانچه جانی در انجام فعلی که مقدمه ی جنایت محسوب میگردد،مرتکب تعدی و تفریط شود،بطوریکه ناخواسته،وقوع جنایت ناشی از خطای جزایی وی قلمداد شود،جنایت ارتکابی در حکم شبه عمد خواهد بود و برخلاف قتلهای شبه عمدی که مرتکب،عمدا” اقدام به انجام فعلی بر روی جسم مقتول میکند،در قتل های خطایی محض،مرتکب، اساسا” فاقد چنین قصدی است.در مقابل،رکن معنوی قتل غیرعمد در حقوق فرانسه،خطا است و فرض خطا،لازمه ی قتل غیرعمدی در فرانسه میباشد و با فقدان خطا،مواد قانونی در خصوص قتل غیرعمد،قابلیت اجرایی ندارد و قتل غیرعمدی ناشی از قوه ی قاهره یا حالت ضرورت و همچنین،تصادفات ناشی از خطای انحصاری مجنی علیه نیز،همین وضعیت را دارد[۹۲].معهذا،وقتی خطایی بر عهده ی مرتکب باشد،خطای مجنی علیه،تاثیری در تحقق جرم ندارد.استاد روبرت ووئن فرانسوی نیز مینویسد:عمل مجنی علیه نمیتواند مرتکب را از مسئولیت کیفری معاف نماید مگر اینکه فعل او،علت واحد و انحصاری خسارت وارده باشد[۹۳].قانون مجازات فرانسه،مصوب ۱۸۱۰ که از قوانین دوره ی ناپلئون میباشد،در ماده ۳۱۹،به پنج نوع از خطا یا تقصیر،اشاره کرده است که از این قرار است:عدم مهارت،بی احتیاطی،عدم دقت،بی مبالاتی و عدم رعایت نظامات.برخی از مولفان فرانسه معتقد بودند که پنج قسم از خطای پیش بینی شده در ماده ی ۳۱۹ ق.م.ف،در عمل با یکدیگر،مشتبه میشوند:عدم مهارت،
بی مبالاتی، بی دقتی و عدم رعایت نظامات،در بسیاری از موارد،یک قسم از بی احتیاطی بشمار میرود[۹۴].اما امروزه،نویسندگان حقوقی،خطا را که بعنوان رکن معنوی قتل غیرعمد در حقوق کیفری فرانسه میباشد به دو دسته تقسیم کرده اند که عبارتند از:۱- عدم مهارت،بی احتیاطی،بی توجهی و سهل انگاری،۲- کوتاهی در انجام یک تکلیف احتیاط یا ایمنی که توسط قانون یا آیین نامه،مقرر شده باشد(عدم رعایت مقررات).
۵-۴- مجازات قتل در حقوق کیفری ایران و فرانسه
در حقوق کیفری ایران،قتل عمد دارای مجازات های اصلی و غیراصلی است که مجازات های اصلی آن،قصاص نفس،دیه و تعزیر میباشد.مجازات قتل عمدی در ایران،اصالتا” قصاص است و ماده ۱۴ ق.م.ا،آنرا چنین تعریف کرده است:قصاص،کیفری است که جانی به آن محکوم میشود و باید با جنایت او برابر باشد.برخلاف سایر نظام های کیفری که مجازات قتل عمدی برحسب سبق تصمیم،هیجان،التفات یا عدم التفات مرتکب به پیامدهای جرم ارتکابی،درجه بندی شده است،مجازات قتل عمدی در ایران،قصاص نفس است و هیچ یک از موارد مذکور،موجبی برای تخفیف یا تبدیل نخواهد بود و ثابت بودن مجازات قصاص،ایرادی است که همواره،ذهن منتقد حقوقدانان را متوجه خود ساخته است.برای اینکه قتل عمدی را موجب قصاص دانست،قاتل و مقتول باید دارای شرایطی باشند و فقدان هریک از آنها،هرچند تاثیری در عمدی بودن قتل ندارد ولی برحسب ماهیت حقوقی آنها،درمسئولیت کیفری یا مجازات مرتکب،موثر خواهد بود.شرایط لازم برای قاتل عبارتست از اینکه،قاتل،عاقل و بالغ بوده و پدر یا جد پدری مقتول نباشد(انتفاء ابوت) و شرایط مقتول عبارتست از:عدم استحقاق قتل(مقتول شرعا"،مستحق کشتن نباشد)،عاقل و مسلمان نیز باشد،که با جمع این شرایط،قاتل،قصاص میگردد.هرچند مجازات قصاص دارای شرایطی است اما هرگاه این شرایط،منتفی شود،دیه جایگزین قصاص میگردد که مهمترین این موارد از این قرار است:عدم انتفاء ابوت،مقتول،دیوانه باشد،قاتل،مسلمان باشد و مقتول،غیر مسلمان باشد،قاتل،دیوانه یا نابالغ باشد و … . بر اساس ماده ۱۵ قانون اخیرالذکر:دیه،مالی است که از طرف شارع برای جنایت تعیین شده است.قانونگذار برای قتل عمدی علاوه بر قصاص نفس و دیه،با حصول شرایطی،حبس تعزیری نیز پیش بینی کرده است.بموجب ماده ۶۱۲ ق.م.ا:هر کس،مرتکب قتل عمد شود و شاکی نداشته یا شاکی داشته ولی از قصاص،گذشت کرده باشد و یا به هر علت قصاص نشود،در صورتیکه اقدام وی،موجب اخلال در نظم و صیانت و امنیت جامعه یا بیم تجری مرتکب یا دیگران گردد،دادگاه مرتکب را به حبس از سه تا ده سال محکوم مینماید.در ادامه،مجازات های غیراصلی قتل عمد در ایران،عبارت است از:مجازات های تکمیلی(تتمیمی) و مجازات های تبعی.مستند قانونی مجازات تکمیلی،ماده ۱۹ ق.م.ا است که مشروط به عمدی بودن جرم و تعزیری یا بازدارنده بودن مجازات است.بنابراین،اعمال مجازات تکمیلی برای قتل عمدی منتفی است(زیرا قتل عمدی از جرایم حدی میباشد)،مگر اینکه مجازات تعزیری نسبت به آن اعمال شود.علاوه بر آن،مجازات های تبعی در مورد محکومیت به قصاص نفس منتفی است.بعنوان مثال،قتل عمد مورث،سبب محروم شدن وارث از ارث میگردد که محرومیت از ارث،مجازات تبعی است.اما در حقوق کیفری فرانسه،باتوجه به اینکه،قتل عمد به عادی ومشدد تقسیم میشود،مجازات قتل عمد،متفاوت است.در فرانسه،مجازات قتل عمد به مجازات های اصلی و غیراصلی،تقسیم شده که مجازات قتل عمد عادی،بموجب ماده ی ۱-۲۲۱ ق.م.ف،تا سی سال،حبس جنایی عمومی است،که برخلاف ایران،برای اجرای مجازات،شرایط خاص برای قاتل و مقتول وجود ندارد اما قاضی دادگاه جنایی میتواند،این مجازات را با توجه به شرایط مرتکب در زندان به یک سال حبس،کاهش دهد و حتی آنرا معلق سازد و نیز،این اختیار را دارد که محکومیت سی سال را،مشمول دوره ی تامین قرار دهد و این دوره در مورد قتل عمد عادی،اختیاری است.
- دوره تامین،دوره ای است که طی آن،محکوم به حبس نمیتواند از مقررات مربوط به تعلیق یا تقسیم اجرای مجازات حبس یا تحمل مجازات کیفر سالب آزادی در خارج از زندان،اجازه ی خروج و آزادی مشروط،بهره مند شود.
بعلاوه،مجازات تکمیلی قتل عمد عادی، بموجب ماده ی ۸-۲۲۱ق.م.ف[۹۵] عبارت است از:
۱- ممنوعیت انجام فعالیت حرفه ای یا اجتماعی که جرم،به هنگام یا به مناسبت آن ارتکاب یافته باشد،
۲- ممنوعیت نگهداری یا حمل سلاحی که نیاز به مجوز دارد،حداکثر بمدت ۵ سال و ضبط یک یا چند سلاحی که متعلق به محکوم علیه است یا در تصرف آزادی وی قرار دارد،
۳- تعلیق گواهینامه ی رانندگی،حداکثر بمدت ۵ سال و ابطال گواهینامه رانندگی،همراه با ممنوعیت درخواست صدور گواهینامه ی جدید،حداکثر بمدت ۵ سال،
۴- ممنوعیت از حقوق اجتماعی،مدنی و خانوادگی،
۵- ممنوعیت اقامت در فرانسه،
۶- ممنوعیت همیشگی یا حداکثر ۱۰ ساله برای اقامت در فرانسه،
۷- ممنوعیت رانندگی برخی از وسایل نقلیه موتوری زمینی،از جمله،وسایل نقلیه ای که برای زندگیشان،گواهینامه ی رانندگی،ضرورت ندارد،حداکثر بمدت ۵ سال.
همچنین در فرانسه،وقتی یک عامل مشدده وجود داشته باشد،مجازات قتل عمد عادی که سی سال حبس جنایی است به حبس جنایی ابد تبدیل میشود.بعبارتی بر طبق ماده ۲-۲۲۲ ق.م.ف:قتل عمدی که پیش از آن،همزمان با آن یا پس از آن،جنایت دیگری ارتکاب یابد،مجازات حبس جنایی عمومی ابد خواهد داشت.دادگاه جنایی میتواند مجازات را به دو سال کاهش دهد و یا احیانا” آنرا معلق کند و دادگاه در خصوص تخفیف،مخیر است و برخلاف قتل عمد عادی،دوره تامین در قتل عمد مشدد،الزامی است و مجازات حبس جنایی عمومی ابد باید همواره با دوره تامین باشد و مدت آن برحسب مدت مجازات صادره توسط دادگاه جنایی، تفاوت پیدا میکند(پرادل،ص۶۱).یعنی اگر مجازات صادره برابر با ۱۰ سال یا بیشتر باشد،مدت دوره تامین،۱۸ سال است مگراینکه قاضی از اختیار خود استفاده کند و مدت آنرا به ۲۲ سال افزایش دهد.در صورتیکه قربانی،زیر ۱۵ سال باشد و جرم همراه با تجاوز یا شکنجه،ارتکاب یابد،حبس جنایی عمومی ابد است که این مجازات،قابل کاهش نیست و دادگاه جنایی میتواند دوره تامین را که اصولا” الزامی است تا ۳۰ سال افزایش دهد تا اگر حکم به حبس ابد صادر شد، دوره تامین را هم ابدی کند(Dictionnaire des sciences،p.618) ذکر این نکته ضروریست که قتل عمد مشدد نیز دارای مجازات های تکمیلی است که موارد آن،همان موارد مطرح شده در خصوص مجازات تکمیلی قتل عمد عادی است که از تکرار آن،خودداری می نماییم.اما در خصوص مجازات قتل غیر عمد در ایران باید به ماده ۲۹۵ق.م.ا اشاره کرد که مقرر میدارد:در موارد زیر،دیه پرداخت میشود:
۱- قتل یا جرح یا نقص عضو که بطور خطاءمحض واقع میشود.
۲- قتل یا جرح یا نقص عضو که بطور خطاء شبیه عمد واقع میشود.همچنین،مجازات قتل غیرعمد موضوع ماده ۷۱۴ ق.م.ا،شش ماه تا سه سال حبس است و علاوه بر آن،مرتکب به پرداخت دیه در صورت مطالبه از ناحیه اولیای دم محکوم میشود.و مجازات قتل غیرعمد موضوع ماده ۶۱۶ قانون فوق،حبس از یک تا سه سال و نیز پرداخت دیه در صورت مطالبه از ناحیه اولیای دم محکوم خواهد شد… .
ولی در حقوق فرانسه برخلاف ایران،میان مجازات اشخاص حقیقی و حقوقی تفکیک شده است.مجازات اشخاص حقیقی در فرانسه به دو دسته تقسیم میشود:دسته اول،مجازات های عادی اند که عبارتند از:مجازات های اصلی و مجازات های تکمیلی،و دسته دوم،مجازات های مشددند که این تشدید،یا ناشی از تعدد جرایم و یا ناشی از شدت خطاست.طبق ماده ۶-۲۲۱ق.م.ف:مجازات قتل غیرعمدی ارتکابی توسط اشخاص حقیقی،سه سال حبس و ۴۵۰۰۰ یورو،جزای نقدی خواهد بود که مجازات اصلی قتل غیرعمد میباشد،و طبق ماده ۸-۲۲۱ ق.م.ف،مجازات های تکمیلی قتل غیرعمد از این قرار میباشد:ممنوعیت حرفه ای یا ممنوعیت داشتن اسلحه،تعلیق یا ابطال گواهینامه رانندگی،ضبط سلاح،ابطال پروانه شکار.و علاوه بر این،در ماده ۱۰-۲۲۱ق.م.ف، به نصب یا انتشار حکم محکومیت با هزینه محکوم،اشاره شده است.در صورت ارتکاب همزمان قتل غیرعمد با یک جرم جاده ای مانند رانندگی در حالت الکلی،جلوگیری از انجام معاینات و فرار،کیفرهای اصلی و تکمیلی جرم اولی،تشدید خواهد شد.بدین ترتیب،بر اساس ماده ۱-۶-۲۲۱،مجازات قتل غیرعمد مشدد،پنج سال حبس و ۷۵۰۰۰ یورو،جزای نقدی خواهد بود که این مجازاتها بدلیل تشدید ناشی از تعدد جرایم است.اما در تشدید ناشی از خطا،وقتی مجازات تشدید میشود که خطای متهم،عمدی باشد که نمونه آن،رئیس شرکتی است که به ملاحظات و حتی دستورهای بازرس کار توجه نمیکند.رویه قضایی نیز به نوبه خود،استعمال حشیش توسط راننده کامیون را بهنگام رانندگی،تخلف عمدی دانسته و قائل به تشدید مجازات شده است[۹۶].پس در قتل غیرعمدی،اگر خطای ارتکاب یافته،دارای شدت زیادی باشد،مجازات قتل غیرعمدی،تشدید خواهد شد.جرم قتل غیرعمدی به اشخاص حقوقی نیز قابل تسری است که منظور قانونگذار،عمدتا” شرکتهای حمل و نقلی است که رانندگانی را به خدمت میگیرند که از شرایط لازم برای یک رانندگی صحیح،برخوردار نیستند و یا از خودروی کهنه و نامناسب استفاده میکنند.مجازات قتل غیرعمدی اشخاص حقوقی ،مجازات های اصلی و تکمیلی اند،که اشخاص حقوقی به پنج برابر جزای نقدی که برای اشخاص حقیقی در ماده ۶-۲۲۱ق.م.ف،پیش بینی شده(یعنی ۲۲۵۰۰۰یورو جزای نقدی)،محکوم میشوند و این میزان در صورت تکرار جرم،ده برابر خواهد شد که میتواند از موارد تشدید مجازات باشد.بموجب ماده ۳۹-۱۳۱ق.م.ف:هنگامیکه قانون نسبت به اشخاص حقوقی،جنحه یا جنایتی را پیش بینی کرده،میتوان با یک یا چند کیفر زیر،آنان را مورد مجازات قرار داد (مجازاتهای تکمیلی):انحلال،ممنوعیت بطور دائم یا برای یک دوره ۵ ساله یا بیشتر به انجام مستقیم یا غیرمستقیم یک یا چند فعالیت حرفه ای یا اجتماعی،جایگزینی زیر نظارت قضایی برای یک دوره ۵ ساله یا بیشتر،بستن همیشگی یا برای یک دوره ۵ ساله یا بیشتر موسسه یا چند موسسه ی شریک ارتکاب وقایع مجرمانه،اخراج از اماکن عمومی بطور دائمی یا برای یک دوره ۵ ساله یا بیشتر،ممنوعیت بطور دائم یا برای یک دوره ۵ ساله یا بیشتر از انجام فراخوان عمومی برای سرمایه گذاری،ممنوعیت صدور چک برای یک دوره ۵ ساله یا بیشتر،مصادره اشیایی که در ارتکاب جرم بکار رفته یا برای آن طراحی شده اند یا اشیایی که از جرم ناشی شده اند،اعلام حکم قطعی یا انتشارآن،خواه بوسیله ی مطبوعات نوشتاری و خواه بوسیله ی هر ابزار ارتباطی[۹۷].
فصل ششم
محدوده صور مختلف
جرم ترک فعل
۶-۱- جایگاه ترک فعل در حقوق جزا
برای آنکه رفتار انسان جرم تلقی شود، وجود سه عنصر لازم است. عنصر قانونی، یعنی وصف مجرمانه باید به تعیین قانون باشد. عنصر معنوی، بدین معنا که رفتار مجرمانه باید همراه با قصد مجرمانه یا تقصیر جزایی باشد.[۹۸] عنصر مادی، یعنی تحقق عمل مجرمانه در عالم خارج که به صورت فعل، (انجام کاری که مورد نهی قانونگزار قرار گرفته) و ترک فعل (خوداری از انجام کاری که بر اساس قانون افراد مکلف به انجام آن هستند.)[۹۹]
۶-۲- شرایط تحصیل مسئولیت بر تارک فعل
سوالی که در اینجا مطرح میشود، این است که با وجود چه شرایطی میتوان ترک کننده عمل را دارای مسئولیت کیفری و مستحق مجازات دانست؟ به نظر برخی از حقوقدانان صرف خوداری از انجام کار منجر به مسئولیت کیفری برای ترک کننده نمیشود و باید شرایطی هم زمان وجود داشته باشد تا بتوان تارک را قابل مجازات دانست. این شرایط به اختصار توضیح داده میشود.
الف- وجود یک وظیفه قانونی و نه صرفا اخلاقی است. اما منظور از قانون فقط قانون جزا نمیباشد بلکه سایر قوانین لازمالاجرا را نیز دربر میگیرد. برای مثال طبق ماده ۱۱۷۶ق.م هر چند مادر مجبور نیست که به طفل خود شیر بدهد اما در صورتی که تغذیه طفل به غیر شیر مادر ممکن نباشد وی چنین وظیفهای را خواهد یافت.
ب- وجود رابطه سببیت میان ترک فعل و نتیجه حاصله، در صورتی میتوان تارک فعل را مسئول ایجاد جرم دانست که جرم در اثر ترک فعل وی حاصل شده باشد. و عامل مستقل دیگری باعث بوجود آمدن جرم نشده باشد، مثلا بیمارستانی که علیرغم وظیفه قانونی خود از پذیرش مصدومی که به شدت در سانحه تصادف رانندگی صدمه دیده است، خوداری میکند و در نتیجه مصدوم فوت میکند، دلیل مرگ را نمیتوان مسئولین بیمارستان محسوب کرد، چرا که دلیل مرگ مصدومیت ناشی از تصادف بوده و راننده فراری که به جای کمک صحنه حادثه را ترک کرده مرتکب قتلعمد یا غیرعمد بسته به عمدی یا غیرعمدی بودن عمل شده است.
ج- تارک فعل توانایی اقدام جهت جلوگیری از وقوع جرم را دارا باشد. این مطلب در قانون مجازات خوداری از کمک به مصدومین و رفع مخاطرات جانی مصوب ۱۳۵۴نیز ذکر شده است. بنابراین پدری که شاهد غرق شدن کودک خردسالش در استخر آب است،اما به وی کمک نمیکند، تنها در صورتی قاتل محسوب میشود که توانایی نجات وی را داشته باشد، اما اگر پدر نیز شنا کردن بلد نباشد و به طریق دیگر هم نتواند فرزندش را نجات دهد هیچ گونه مسئولیت کیفری متوجه وی نیست.
د- وجود عنصر روانی، یعنی ترک کننده فعل، عمدا و از روی سوء نیت مجرمانه از انجام وظیفه خود سرباز زند، البته ضرورت وجود عنصر روانی در جایی است که بخواهیم فرد را دارای مسئولیت کیفری تلقی نماییم، یعنی آنکه براساس قانون مجازاتش کنیم، و گرنه در بسیاری از مواردی که نتیجه حاصله به خاطر ترک وظیفه آن هم نه به طور عمدی، بلکه از روی غفلت و سهل انگاری صورت میگیرد، فرد باید خسارت وارده را جبران نماید. به عبارت بهتر در اکثر موارد برای چنین فردی مجازاتهای بدنی و زندان و از این قبیل که برای جرایم عمدی در نظر گرفته میشود، تعیین نمیگردد، بلکه وی تنها به پرداخت جریمه مالی محکوم میشود.[۱۰۰]
حال،به بحث اصلی خود باز میگردیم و آن اینکه قوانین برخی از کشورها برای تعیین تکلیف در مورد مسئولیت کیفری تارک فعل،قائل به تفصیل میشوند.آنها از یک سو صرف ترک فعل را،به دلایلی که در بالا توضیح دادیم،موجب تحقق مسئولیت کیفری نمی دانند لیکن،از سوی دیگر و بر خلاف پارهای دیگر از کشورها،در مواردی نتیجه حاصله را قابل انتساب به تارک فعل و در نتیجه وی را مرتکب قتل یا ایراد صدمه جسمانی و نظایر آنها میدانند.به طور خلاصه میتوان گفت که در کلیه این موارد مسئولیت تارک فعل ناشی از آن است که وی وظیفه اقدام داشته،ولی به این وظیفه خود عمل نکرده است.
منشأ ایجاد این وظیفه مهم نیست و میتواند قانون،قرارداد،وجود رابطه خاص،ایجاد خطر اولیه توسط خود شخص و بالاخره پذیرش اختیاری مسئولیت مراقبت از دیگری از سوی تارک باشد.ذیلا به هر یک از این موارد،با اشاره به پرونده هایی که در مورد هر یک در محاکم انگلستان تشکیل شده است،به اختصار میپردازیم.
ترک وظیفه ناشی از قانون یا قرارداد
عدم اجرای وظیفه ناشی از قانون در پرونده دیثام۱۲در سال ۱۹۷۹ مطرح شد،که طی آن مأمور پلیسی که به دلیل جلوگیری نکردن از کتک خوردن کسی توسط دیگری موجب مرگ وی شده بود مسئول شناخته شد. عدم اجرای وظیفه ناشی از قرارداد در پرونده پیتوود۱۳در سال ۱۹۰۲ مطرح شد که طی آن سوزنبانی که در بستن مانع در هنگام عبور قطار قصور کرده و در نتیجه کسی کشته شده بود مسئول شناخته شد.همین حکم در مورد اشخاصی چون پزشکان،ناجیان غریق و نظایر آنها جاری است.بدیهی است که طرف قرارداد لازم نیست شخص متضرر از ترک فعل باشد،بلکه قرارداد ممکن است با اشخاص دیگر(مثلا در مثالهای فوق با شرکت راه آهن،صاحبان بیمارستان یا صاحبان استخر شنا)برای انجام وظیفه محوله منعقد شده باشد.
۶-۲-۱- ترک وظیفه ناشی از وجود رابطه خاص
عدم اجرای وظیفهای که به دلیل وجود رابطهء خاص بین متضرر و تارک فعل ایجاد میشود در پرونده گیبینز۱۴در سال ۱۹۱۸ مطرح شد،که طی آن دادگاه استیناف پدری را که با ندادن غذا به فرزندش موجب مرگ وی شده بود قاتل دانست.این رابطه خاص محدود به روابط خانوادگی بین فرزند و والدین یا زن و شوهر نمی شود،بلکه شامل همه مواردی است که وجود رابطهای انتظار کمک را در طرف مقابل ایجاد میکند؛مثلا وقتی دو نفر با یکدیگر به ورزش خطرناکی چون کوهنوردی میپردازند،انتظار هر یک آن است که در صورتی که در جریان این کار با خطری مواجه شدند مورد مساعدت طرف مقابل قرار گیرند و بنابراین عدم پاسخ گویی به این انتظار و عدم مساعدت در چنین مواردی موجب مسئولیت کیفری تارک فعل خواهد شد.
۶-۲-۲- ترک وظیفه ناشی از ایجاد خطر قبلی
چهارمین موردی که وظیفه اقدام را برای فرد ایجاد میکند وقتی است که خود وی منشأ ایجاد خطر بوده است.بدین ترتیب،در پرونده میلر در سال ۱۹۸۳،فرد بی خانمانی که سهوا موجب آتش گرفتن تشک خانه ای که در آن مأوی گزیده بود شده ولی،با بی اعتنایی نسبت به آتش سوزی، به اتاق دیگر خانه رفته و خوابیده بود مرتکب جرم عمدی احراقخانه دانسته شد.
۶-۲-۳- ترک وظیفه ناشی از پذیرش اختیاری مسئولیت
بالاخره اینکه ممکن است شخصی خود وظیفه مراقبت از دیگری را بر عهده گیرد و با این کار در او انتظار کمک به وی را در حالت نیاز ایجاد کند.عدم پاسخ گویی به این انتظار به حق،برای شخص مسئولیت زا خواهد بود.بدین ترتیب،در پرونده اینستان در سال ۱۸۹۳،برادر زادهای به دلیل عدم مراقبت از عمه اش،که خود مراقبت از وی را بر عهده گرفته بود،مسئول صدمه وارده به عمه دانسته شد. موضع حقوق آلمان نیز در مورد قتل و ایراد صدمات جسمانی در نتیجه ترک فعل تقریبا با حقوق انگلستان مشابه میباشد و شبیه همان تقسیم بندی فوق الذکر توسط نویسندگان کتب حقوق جزای آلمان ذکر شده است.
لیکن در حقوق اسکاتلند،قتل ناشی از ترک فعل را جزء فقرات قتل سرزنش آمیز ارادی دانستهاند که خفیف تر از قتل عمد محسوب می شود.بدین ترتیب،در پروندهای که قربانی شدیدا کتک خورده و سپس توسط ضارب رها شده و به همین دلیل مرده بود،به رغم اینکه ابتدا اتهام قتل عمد به متهم وارد شد،لیکن هیأت منصفه وی را تنها به ارتکاب قتل سرزنش آمیز ارادی محکوم کرد.بدین ترتیب پروندههای مربوط به بی توجهی به کودکان یا ترک اشخاص و عدم مراقبت از آنها،که موجب مرگ آنان شود،معمولا تحت این عنوان در دادگاههای اسکاتلند مورد اتهام و رسیدگی قرار میگیرد.
۶-۳- محدوده ترک فعل در جرایم مختلف و صورت مختلف ارتکاب جرم
طبق ماده ۱۵ ق.م.ا مجازاتها، به پنج دسته تقسیم میشود.
۶-۳-۱- جرایم مستلزم حد
حد به مجازاتی گفته میشود که نوع و میزان و کیفیت آن در شرع تعیین شده است. عنصر مادی تمام جرایم حدی، تنها از طریق فعل مثبت تحقق مییابد، و ترک فعل به هیچ عنوان نمیتواند عنصر مادی جرایم حدی نظیر زنا، لواط، شرب خمر و سرقت و… تلقی شود. بعنوان مثال میتوان به سرقت حدی اشاره نمود که عنصر مادی آن طبق ماده ۱۹۸ ق.م.ا ربودن است. واضح است که عمل ربایش تنها از طریق فعل مثبت امکان پذیر است.[۱۰۱]
۶-۳-۲- جرایم مستلزم قصاص
قصاص به دو علت انجام میشود. قتل عمدی ماده ۲۰۶ق.م.ا [۱۰۲] جنایات عمدی بدنی کمتر از قتل ماده ۲۷۱ ق.م.ا[۱۰۳] مانند قطع عضو عمدی هر چند مصادیق مندرج در مواد مذکور از انجام کار سخن گفته و به نوعی فعل مثبت را به ذهن متبادر میسازد، سوال اصلی در اینجا وجود دارد که آیا قتل عمدی و جرح یا نقص عضو عمدی با ترک فعل نیز محقق میگردد؟
برای ورود به بحث ناگزیر به بیان مقدمهایی میباشیم. به اعتقاد برخی از دانشمندان حقوق، ترک فعل در اسلام، به دوگونه است:
“الف- ترکی که ابدا در به وجود آمدن گناه مؤثر نیست، بلکه گناه در اثر علت خاصّ خود به وجود میآید، نهایت آنکه شخص تارک میتواند کاری انجام دهد که از آن گناه جلوگیری کند ولی این کار را انجام نمیدهد و مانند ناظری بی طرف به گناه نظاره میکند.
ب- ترک فعلی که سبب و علت به وجود آمدن گناه باشد، مثل این است که کسی کودک، دیوانه، یا فرد عاجزی را در محلی بدون غذا و سایر لوازم ضروری نگاه دارد و او در اثر این ترک جان خود را از دست بدهد. بدون شک چنین کسی مسئول است. این ترک بر خلاف قسم اول فعل محسوب میشود.[۱۰۴]
البته شایان ذکر است که در قوانین ایران حکم صریحی در این مورد وجود ندارد و همین مساله باعث شده است که تعدادی از حقوقدانان، به استناد نبودن نص خاص، تحقق اینگونه جرایم را با ترک فعل ممکن ندانند.[۱۰۵]
برخی از حقوقدانان در توجیه این مطلب که چرا قانون گزار در بندهای الف تا ج مواد ۲۰۶ و ۲۷۱ ق.م.ا تنها از عبارت انجام کار و عمل استفاده نموده و به نوعی ترک فعل را از بندهای مواد یاد شده خارج نموده است، اظهار داشته اند که: “مقنن در صدد بیان عنصر مادی قتل عمدی یا جرح و نقص عضو عمدی نبوده است، بلکه غرض از بیان عباراتی نظیر انجام کار اشاره به عنصر معنوی یعنی عامدانه بودن عمل از سوی مرتکب جرم است،[۱۰۶]
۶-۳-۳- جرایم مستلزم پرداخت دیه
۳-۷-۲-توده های هوا در ایران:
توده هوای که از روی ایران عبور کرده و ریزشهای جوی ناشی از فعالیت آنها است از نظر زمانی در دو گروه قرار می گیرند. یکی توده هائی که در ۸ الی ۹ ماه از سال ( از مهر ماه لغایت خرداد ) فعالیت دارند و دیگری توده هایی که در ۳ الی ۴ ماه از سال ( خرداد لغایت شهریور ) ممکن است فعالیت داشته باشند و بنام توده هایی تابستانی معروف هستند. از گروه اول می توان توده های زیر را نام برد(اوجی، ۱۳۸۵):
۳-۷-۲-۱- توده های مدیترانه ای:
این توده های هوا از نواحی غربی وارد کشور می شوند. منشا آنها عر ضهای نواحی قطبی است. این توده ها اگر بروی خشکی تشکیل شده باشند بری – قطبی و اگر روی دریاها تشکیل شده باشند دریائی – قطبی خواهند بود. چنانچه این توده های هوا که از آبان ماه لغایت اردیبهشت امکان ورود آنها به ایران میسر است با توده های سودانی برخورد کنند بارشهای نسبتا خوب و رگبارهای پراکنده ای را در نواحی غرب و شمال کشور باعث می شوند ولی بندرت نواحی جنوبی ایران را تحت تاثیر قرار می دهند.
۳-۷-۲-۲-توده های هوای سودانی:
این توده ها از شمال شرق آفریقا منشا گرفته و پس از عبور از روی بحر احمر و شبه جزیره عربستان از نواحی جنوب غرب وارد ایران می شود. چون شکل گیری آنها بروی خشکی C و نواحی دریایی T است ماهیت این توده های هوا بری – حاره ای cT است ولی این امکان وجود دارد که درمسیر خود مقدار زیادی رطوبت را از شرق شبه جزیره عربستان کسب نموده و تبدیل به توده های دریائی – حاره ای mT گردند. در این صورت خواهند توانست نواحی زیادی از ایران را از نظر بارندگی تحت تاثیر قرار دهند. این توده ها از نظر زمانی در دوره مهر تا اواخر اردیبهشت فعال می باشند. بنابراین بارندگی های حاصله از آن توده ها زمستانه خواهند بود. چنین استدلال می شود که فعال نشدن این توده ها عامل اصلی خشکی در ایران است و سال هائی که این توده ها وارد ایران نمی شوند به لحاظ بارندگی خشکسالی اتفاق می افتد.
۳-۷-۲-۳-توده هوای سرد سیبریائی:
این توده هوا از مناطق خشک C کلاهک قطبی A سرچشمه گرفته و باعت ریزش هوای بسیار سرد روی پهنه ایران می گردند که دامنه آن تا مناطق جنوب کشور و چابهار می رسد. این سیستمها که بیشتر نیمه شرقی کشور را تحت تاثیر قرار می دهند اصولا خشک بوده و فاقد باران هستند اما اگر با توده هوائی که از غرب و جنوب غربی وارد کشور شده و دارای رطوبت هستند تلاقی پیدا کنند باعث خواهند شد که مقدار زیادی ریزشهای جوی بخصوص برف را ایجاد نمایند. تجربه چندین روز هوای بسیار سرد زمستانی بدون بارندگی در نواحی شمال شرق ایران ناشی از نفوذ این گونه توده های هوا است.
۳-۷-۲-۴- توده های عرضهای میانی:
سیستم دیگری که ممکن است ایران را تحت تاثیر قرار دهد توده هائی است که از روی اروپای مرکزی و دریای سیاه گذشته و از نواحی آذربایجان (شمال غرب کشور )وارد ایران می شوند.این توده ها اکثر نواحی شمال ایران، از آذر بایجان تا خراسان، و یا بطور کلی نیمه شمالی کشور ر ا پوششش داده و در زمستان بارشهای نسبتا خوبی را در این قسمت از کشور باعث می شود.
توده های چهارگانه فوق را می توان توده های زمستانه قلمداد کرد اما در تابستان نیز پهنه ایران ممکن است تحت تاثیر دو توه هوای عمده قرار گیرد که عبارتند از(روشن، ۱۳۸۵):
۳-۷-۲-۵- توده های حاره ای:
این توده ها ممکن است از نوع در یائی mT و یا بری cT بوده واز نواحی شرق وارد کشور شوند. چنانه این توده های هوا یا هوائی که از قطب وار د کشور شده است برخورد نمایند ناپایداری های شدیدی را در وضعیت هوا ایجاد می نمایند که منجر به بارشهای پراکنده در مناطق مختلف کشور می شود.
۳-۷-۲-۶- مانسون های هند:
گاهی اوقات مانسونهای هند مستقیما در تابستان وارد کشور می شوند که در این صورت در نواحی جنوب شرقی ایران بارش های قابل توجه ای را ایجاد می نمایند. شدت این مونسونها برخی اوقات بحدی زیاد است که تمام پهنه کشور را تحت تاثی قرار می دهند. باران های مانسونی غالبا شدید بوده و در صورت بروز باعث ایجاد سیل های ناگهانی می شود.
۳-۸- بررسی اقلیم شناسی حوضه مورد مطالعه
۳-۸-۱- دوره سرد در دوره سرد سال بادهای غربی تمام ایران را فرا می گیرند و با خود توده های هوا را ازمنا بع متعدد می آورند. توده هوای قطبی (CP) هوا را از سرزمینهای شمالی وارد ایران می کند، این فرابار از سمت شمال شرق وارد ایران شده و به مرور زمان کل کشور را تحت تاثیر قرار می دهد. منطقه مورد مطالعه که در مرکز ایران واقع شده نیز در دوره سرد سال تحت تاثیر این تودههای هوایی قرار میگیرد.
هنگامیکه در اواخر دوره گرم سال فرابار سیبری گسترش می یابد، بادهای سرد و خشک آن ضمن عبور از منطقه شمال شرق ایران وارد چالههای مرکزی شده و آب و هوایی سرد وخشک را در فصل سرما بر منطقه مورد مطالعه حاکم می کند(کاویانی، ۱۳۸۴).
همچنین در دوره سرد سال بادهای غربی که به دلیل عبور از دریای مدیترانه و اقیانوس اطلس رطوبت بسیار زیادی را با خود به همراه دارند از سمت غرب وارد ایران شده و بارشهای فصل سرد ایران را ایجاد میکنند. این بادها مهم ترین سیستم رطوبتی منطقه مورد مطالعه و همچنین بخش وسیعی از کشور در دوره سرد سال هستند. به همین دلیل بیشترین بارش حوضه دشت یزد-اردکان در فصل سرما است(علیجانی، ۱۳۸۳).
۳-۸-۲-دوره گرم
در دوره گرم سال پرفشار جنب حاره بر اقلیم ایران حاکم میشود. این پرفشار دینامیکی مانع ورود دیگر تودههای هوایی به داخل فلات ایران شده و آب و هوایی گرم وخشک را بر کشور حاکم میکند. منطقه مورد مطالعه نیز مانند دیگر نقاط فلات مرکزی ایران، تحت تاثیر این پرفشار قرار داشته و در دوره گرم سال دارای آب و هوای گرم و خشک است(روشن، ۱۳۸۵).
در رابطه با سنجش و ارزیابی وضعیت اقلیمی یزد، لازم به ذکر بوده که ایستگاه هواشناسی یزد بعنوان ایستگاه مبنا معرفی شده و این بخش شامل دو قسمت است. یک قسمت شامل منشا و نوع توده های تاثیر گذار برحوضه مورد مطالعه و دیگری تجزیه وتحلیل آماری داده های اقلیمی ایستگاه هواشناسی یزد است.
۳-۹- تجزیه و تحلیل آماری داده های اقلیمی شهر یزد
دراین قسمت از پژوهش، علاوه بر تعیین نوع اقلیم حوضه دشت یزد - اردکان با توجه به انتخاب ایستگاه مبنای یزد، بررسی روند تغییرات اقلیمی در ایستگاه مربوطه نیز مورد نظر بوده است. لازم به توضیح بوده که داده های اقلیمی سال ۱۹۵۷تا۲۰۰۶بعنوان داده های اصلی بوده که تجزیه وتحلیلهای مربوطه بر روی آنها انجام گرفته شده است.
۳-۹-۱-روش طبقه بندی اقلیمی دمارتن
برای محاسبه نوع اقلیم سالیانه ایستگاه یزد با توجه به روش دمارتن از معادله زیر استفاده شده است(جعفرپور،۱۳۷۷):
رابطه ۱: = IA
IA =ضریب دمارتن
P =میانگین بارش سالیانه
T =میانگین حرارت سالیانه
دمارتن حدود هر نوع اقلیم را بر اساس جدول (۳-۴) ارائه نموده است:
جدول۳-۴: محدوده طبقه بندی اقلیمی دمارتن
نمایه | محدوده |
خشک | ۱۰ |
نیمه خشک | >19/9 >10 |
مدیترانه ای |
در دین اسلام، نخستین و مهمترین وظیفه عبادی برای هر فرد مکلف به جای آوردن نماز است که ۵ نوبت در روز یادآور ایمان و عقیده فرد مسلمان، و وسیلهای برای فراهم آوردن نیروهای درونی و معنوی برای اتصال به مبدا جهان، یعنی خداوند است. با نماز باید خدای را ستود و برای رفع مشکلات و گرفتاریهای بشری از نماز یاری جست و بدان استعانت کرد و آیه شریفه « و استعینوا بالصبر و الصلوه »[۳۵۲] را راهنمای خویش قرار داد. نماز، نمازگزار را از تبهکاری باز میدارد ( عنکبوت /۲۹/۳۵)، چه حکمتی از این بالاتر که شخص و جامعه از فساد منزه شوند و مایه ریشهکن شدن تبهکاری و آثار سوء مترتب بر آن فراهم گردد.[۳۵۳]
در نماز که انسان به وسیله آن بندگی و نیاز خود را در برابر پروردگار خویش مجسم میدارد حضور در جماعت به طور استحباب تشریح شده و سنت قرار گرفته است.[۳۵۴] علامه(ره) بیان میکند که قبله قرار گرفتن کعبه در نماز، علاوه بر فوائد فردی، فوائد اجتماعی نیز دارد که عبارت است از :
« خداوند به وسیله قبله قرار دادن کعبه میخواهد مردم را با همه اختلافی که در زمان و مکان دارند متوجه به یک نقطه کرده و با این تمرکز دادن وجهه ها، وحدت فکری آنان و ارتباط جوامع شان و التیام قلوبشان را مجسم ساخته و این لطیف ترین روحی است که ممکن است در کالبد بشریت بدمد، روحی که از لطافت در جمیع شئون افراد در حیات مادی و معنویش نفوذ کند، اجتماعی راقی تر و اتحادی متشکل تر و قوی تر بسازد.و این موهبتی است که خدای تعالی امت اسلام را بدان اختصاص داده و با آن وحدت دینی و شوکت جمعی آنان را حفظ فرموده است».[۳۵۵]
۲-۱- ۲- کارکرد اجتماعی حج
به نظر علامه در حج که به وسیله آن اجابت دعوت خدایی و ترک علایق مادی و توجه به ساحت قدس ربوبی مجسم میشود، با اینکه عبادتی فردی است ولی چون محل پرستش نقطه معین است قهرا مسلمانان جهان در یک جا جمع شده از حال یکدیگر با خبر میشوند، علاوه بر این روز دهم ذی حجه که قسمتی از اعمال حج در آن روز انجام میشود عید اسلامی قرارداده شده که مسلمانان موظفند در یکجا جمع شده نماز عید را به جماعت بخوانند.علامه (ره)اتحاد و همبستگی اجتماعی را از کارکردهای حج می داند و معتقد است که حج علاوه بر منافع دنیوی ،منافع اخروی هم دارد.ایشان در مورد کارکرد حج میفرماید:
«هر گاه گروه ها و اجتماعاتی از مناطق مختلف زمین، با نژادها و رنگها و با آداب گوناگون که دارند، گرد آیند و یکدیگر را بازشناسند در حالی که همه بر یک سخن، که سخن حق است، متفقاند و پروردگار یگانه را بپرستند و به سوی یک قبله رو کنند، این وحدت روحانی، آنان را به اتحاد ظاهری نیز فرا میخواند و همانگونه که گفتارشان یکی است عملشان را نیز همگون ساخته و از صمیم جان به تبادل امکانات و همیاری در حلّ مشکلات خود خواهند پرداخت و از آنچه در توان دارند در تعاون به یکدیگر بهره خواهند گرفت بدینسان هر جامعه کوچکی به جامعهای بزرگ تبدیل میشود و گروه ها به یکدیگر میپیوندند و تودهای عظیم تشکیل داده و نیرو و توان و امکانات خود را بر یکدیگر میافزایند، بدانگونه که کوههای سر به فلک کشیده در برابر آن تاب مقاومت نخواهند داشت و هیچ قدرت اهریمنی بر آنها فائق نخواهد آمد و بدیهی است که هیچ عاملی چون اتحاد و همبستگی، برای حل مشکلات کارآیی ندارد و دستیابی به وحدت و همبستگی جز از طریق تفاهم میسر نیست و برای تفاهم هیچ چیز مانند دین و ایمان نقش نخواهد داشت.
اما از نظر علامه حج منافع و کارکردهای اخروی هم دارد که عبارتنداز: تقرّب به خدا و به آنچه عبودیت انسان را در قالب گفتار و عمل متبلور میسازد. اعمال و مناسک حج در بردارنده انواع عبادات است؛ چون توجه به خدا و ترک لذائذ مادی و مشاغل زندگی و پیمایش طریق عبودیت با تحمل سختیها و طواف خانه خدا و نماز و قربانی و انفاق و روزه و امثال آنها….
عمل حج با ارکان و اجزایی که دارد، نمودار کاملی است از آنچه ابراهیم خلیل (علیهالسلام) در مراحل توحید و نفی شرک و اخلاص بندگی. بدین ترتیب تأسی به حضرت ابراهیم (علیه السلام) و آمدن مردم به زیارت خانه خدا این منافع اُخروی و دنیوی را در بَردارد و چون این منافع را دریافتند بدان چنگ خواهند زد، زیرا انسان بدینگونه سرشته شده که خیر و منفعت خود را دوست بدارد و در طلب آن باشد»..[۳۵۶]
۳-۱-۲- نماز، روزه و حج وسیله رفع اختلافات طبقاتی
علامه طباطبایی در مورد فواید اجتماعی عباداتی از جمله نماز، روزه و حج که به نظر عبادتی فردی میرسد اما باعث اجتماع افراد در یک مکان واحد میشوندمی فرماید:
«این اجتماعاتی که در اسلام مقرر شده بهترین وسیله برای رفع اختلافات طبقات است، زیرا موثرترین راه برای آنکه اختلافات طبقاتی را ریشه کن کند، از بین بردن بداندیشی به یکدیگر است، و این خاصیت در پرستش دسته جمعی حق بر وجه اکمل موجود است ؛زیرا کسیکه عبادت خدا را با اخلاص انجام میدهد جز با خدا با کسی سروکار ندارد، و درهای رحمت پروردگاری بروی همه باز است و خزانه بی پایان نعمت او تمام شدنی نیست، و ساحت قرب او بی آنکه مزاحمتی پدید آید همگی را به خود میپذیرد. ودر نتیجه انس و الفت و مهر و محبتی که به واسطه اجتماع در هنگام عبادت در مردم پدید میآید برای رفع اختلاف و کدورت نیکوترین وسیله است. »[۳۵۷]
۴-۱-۲- کارکرد اجتماعی خمس و زکات
زکات افزون بر جنبه عبادت فردی آن، از لحاظ اجتماعی به عنوان راهی برای توزیع ثروت و نیز فراهم آوردن اموالی برای صرف در امور عمومی مسلمانان مطرح بوده است. قرآن کریم مواردی را به عنوان مصارف زکات تعیین کرده است که خود گویای فلسفه تشریع زکات نیز هست (توبه / ۹ / ۶۰ ) و نشان میدهد که زکات برای دو مقصود، یعنی توزیع ثروت و گرداندن حکومت اسلامی تشریع شده است.[۳۵۸]
علامه (ره )خمس و زکات رانیز وسیله رفع اختلافات طبقاتی می داند که باعث اصلاح زندگی افراد نیازمند و رفع نیاز آنها می شود ایشان در این مورد می فرماید:
«رفع اختلافات طبقاتی که از برنامه های اسلام است و ایجاد تعادل و توازن در بین نیروهای مختلف اجتماع و تثبیت اعتدال در مسیر اجتماع با ارکان و اجزایش صورت نمی گیرد مگر با اصلاح حال افراد و نزدیک ساختن زندگی آنها به هم ».[۳۵۹]
۲-۲- فقه معامله ای و کارکردهای اجتماعی آن
معامله در فقه در برابر عبادات به کار برده میشود، منظور علامه (ره)از معاملات اعمالی است که وظیفه انسان را در برابر جامعه درهنگام معاشرت و داد و ستد مشخص میکند.[۳۶۰] به نظر می رسد که منظور علامه از معاملات در اینجا معاملات به معنی الاعم باشد. معاملات به معنی الاخص که همان معاملات اقتصادی است روشن ترین مصداق معاملات به معنی الاعم هستند. علامه طباطبایی برای معاملات به طور کلی در جامعه کارکردهای مثبتی را مطرح میکند که به آنها میپردازیم.
۱-۲-۲- قوام و ثبات اجتماعی
علامه در مورد عواملی که قوام جتماعی منوط به آن است میفرماید:
«از آنجایی که یک فرد از انسان نمی تواند با عملکرد خودش تمامی حوائج زندگی خود را بر آورد، همین معنا او را وادار کرده تا اجتماعی تعاونی تشکیل دهد و در نتیجه هر انسانی از دستاورد عمل خود استفاده کند، و مازاد آن را در اختیار دیگران قرار داده و در مقابل از دستاورد دیگران، سایر حوائج خود را بر آورد در نتیجه ناگزیر شد تا با همنوعان خود مبادله و معاوضه را آغاز کند ».[۳۶۱]
به نظر علامه (ره)این پایه اصلی و ریشه نخستین معاملات است که روی یک احتیاج اجتماعی بناشده و زاییدۀاصل تعاون و همکاری اجتماعی است. [۳۶۲]. ایشان توضیح میدهد که :
« اصل معامله و معاوضه نخست بر این قرار گرفته است که متاعی را که مورد احتیاج نیست با متاعی دیگر که مورد احتیاج است معاوضه کنند و سپس به اینجا کشید که متاعی را با پول معاوضه کنند نه با ملاک احتیاج، بلکه با ملاک کاسبی و بهره گیری، و این مغایرت و اختلاف میان آنچه میدهند با آنچه میگیرند، اصلی است که حیات جامعه بر آن استوار است».[۳۶۳]
علامه( ره) روشنترین مصادیق معامله و مبادله را، معاملات مالی میداند، و آنها را از ارکان حیات اجتماعی برمی شمارد و در این باره میفرماید:
« این قسم دادوستدها از قدیمی ترین مظاهر تمدن است که انسان به آن متنبه شده، چون چارهای از اجرای سنت مبادله در مجتمع خود نداشته است. پس معاملات مالی و مخصوصا خرید و فروش، از ارکان حیات انسان اجتماعی است».[۳۶۴]
ایشان معاملات مالی را درثبات و قوام اجتماعی مؤثرتر از بقیه معاملات میداندو معتقد است که :
«مهمترین چیزی که جامعه انسانی را بر اساس خود پایدار میدارد، اقتصادیات است، که خداوند آن را مایه قوام اجتماعی قرار داده است و علت اکثر جرائم و گناهان یا به علت فقر مفرطی است یا افراط و اسراف، ول خرجی در خوردن و نوشیدن است که هر یک از این مفاسد به اندازه خود تاثیر مستقیمی در اختلال نظام بشری دارد».[۳۶۵]
بنابراین به طور کلی میتوان گفت که از دیدگاه علامه قوام زندگی بشر به اجتماع است و قوام اجتماع هم به معاملات است، مخصوصاًمعاملات اقتصادی که در بین آنها دائر است.
۲-۲- ۲- تأمین عدالت اجتماعی
همانطور که قبلاً گفتیم از نظرعلامه (ره)غریزه استخدام باعث شد که انسان به زندگی اجتماعی تن دهد، ایشان عدالت اجتماعی را از ضروریات زندگی اجتماعی میداند و در توضیح آن میفرماید:
« انسان بعد از تشکیل اجتماع فهمید که دوام اجتماع و در حقیقت دوام زندگیش منوط بر این است که اجتماع به نحوی استقرار یابد که هر صاحب حقی به حق خود برسد. مناسبات و روابط متعادل داشته باشد. این همان عدالت اجتماعی است. پس این حکم یعنی حکم بشر به اجتماع مدنی و عدل اجتماعی حکمی است که اضطرار بشر را مجبور کرد به اینکه آن را بپذیرد، چون اگر اضطرار نبود هیچ انسانی حاضر نمی شد دامنه اختیار و آزادی خود را محدود کند ».[۳۶۶]
علامه طباطبایی در ادامه بیان میکند که:
«اگر این نکته را هم ضمیمه کنیم که افراد انسانها به حکم ضرورت از نظر خلقت و منظقه زندگی و عادات و اخلاقی که مولود خلقت و منطقه زندگی است ، مختلفند نتیجه میگیریم که این اختلاف طبقات همواره آن اجتماع صالح وآن عدالت اجتماعی را تهدید میکند، و هر قوی میخواهد از ضعیف بهره کشی کند و بیشتر از آنچه به او میدهد از او بگیرد و از این بدتر اینکه غالب میخواهد از مغلوب بهره کشی کند و بیگاری بکشد، بدون اینکه چیزی به او بدهد و مغلوب هم به حکم ضرورت مجبور است که در مقابل ظلم ظالم دست به حیله و کید و خدعه بزند، تا روزی که به قوّت برسد، آن وقت تلافی و انتقام ظلم ظالم را به بدترین وجهی بگیرد، پس بروز اختلاف سرانجام به هرج و مرج منجر شده، و انسانیت انسان را به هلاکت میکشد و فطرت او را از دستش گرفته سعادتش را تباه میسازد.پیدایش این اختلاف بشر را ناگزیر از تشریع قوانین کرد، قوانین کلیه ای که عمل به آنها باعث رفع اختلاف شود، و هر صاحب حقی به حقش برسد».[۳۶۷]
اسلام برای ریشه کن کردن این مفاسد عواملی را مقرر داشته که فاصله بین دو طبقه ثروتمند و فقیر را به حداقل میرساند ؛یعنی سصح زندگی فقرا را از راه وضع مالیات و امثال آن بالا برده و سطح زندگی توانگران را از راه منع اسراف و ریخت و پاش و نیز منع تظاهر به دارایی که باعث دوری از حد متوسط است پایین میآورد، و با اعتقاد به توحید و تخلّق به اخلاق فاضله و نیز برگرداندن گرایش مردم از مادّیگری به سوی کرامت تقوی تعدیل میکند.[۳۶۸]
لذااز نظر علامه (ره)اسلام با ارائه راهکارهایی به تامین عدالت اجتماعی میپردازد و بدین ترتیب با تعدیل ثروت اغنیا، به رفع فاصله طبقاتی میپردازد.و زندگی متوسط اجتماعی برای همه افراد جامعه تامین و نظم و ثبات اجتماعی برقرار میشود.
۳-۲-۲- معاملات اقتصادی باطل و کارکردهای منفی آن
برخی از معاملات اقتصادی که در جامعه انجام می گیرد به عنوان معاملات باطل مطرح هستند که دین اسلام مردم را از انجام این نوع معاملات بر حذر داشته است
علامه طباطبایی در تفسیر آیه ۲۹ سوره نساءکه انسان را از خوردن مال حرام نهی کرده است میفرماید:
« جمله «لاتاکلوا اموالکم بینکم » وقتى مقید شود بقید «بالباطل » نهی از معاملات ناقله از آن استفاده میشود، یعنی معاملاتی که نه تنها مجتمع را به سعادت و رستگاریش نمی رساند، بلکه ضرر هم میرساند، و جامعه را به فساد و هلاکت مى کشاند، این معاملات باطل از نظر دین عبارتند از: امثال ربا و قمار و معاملات کتره ای که طرفین و یا یک طرف نمی داند چه مى دهد و چه میگیرد، حدود و مشخصات کالا و یا بها مشخص نیست و. ..» [۳۶۹]
بنابر این این معاملات دارای کارکردهای منفی در سطح اجتماع هستند که به برخی از آنها اشاره میکنیم.
۱-۳-۲-۲- معاملات ربوی
معاملات ربوی یکی از انواع معاملاتی است که دین اسلام شدیداً از آن نهی کرده است، منظور از ربا تبدیل جنسی است به مثل همان جنس با مقداری زیادتر.علامه (ره)در مورد اثرات زیان بار ربای بین فقیر و غنی میفرماید:
« ربا از یک سو مستلزم نابودی طبقه فقیر است و از سوی دیگر جمع شدن اموال نزد طبقه سرمایه دار، و معلوم است یکی از نتایج این وضع هماناحکومت و فرمانروایی ثروتمند ربا خوار بر جان و مال و ناموس مردم است، چون با داشتن قدرت مال هر کاری را در راه بدست آوردن خواستها و لذتهایش میکند و غریزۀ استخدام، این بی بند و باری را برایش توجیه میکند، و نتیجه دیگرش دشمنی طبقه فقیر نسبت به طبقه ثروتمند است، او را وامی دارد تا به منظور دفاع از جان خود و از زندگی تلخ تر از زهرش و به هر طریقه ای که به دستش برسد از آن طبقه انتقام بگیرد و هرج و مرج و فساد نظام زندگی بشر و به دنبالش هلاکت بشر و نابودی تمدن از همین جا شروع میشود».[۳۷۰]
ایشان در ادامه در مورد آثار رباهای دیگرمی فرماید :
«رباهای دیگر مثلاً رباهای تجارتی که اساس کار بانکهاست، و ربای قرض و تجارت کردن با پول، کمترین ضررش این است که باعث میشود اموال به تدریج یکجا یعنی در طرف بانکها جمع شده، ثرمایههای تجاری از حد و حساب بیرون رود، و بیش از آن حدی که برحسب واقع باید نیرومند شود، نیرومند گردد و چون طغیان، اثر حتمی قدرت خارج از حد است، در میان همین قدرتها تطاول و درگیری ایجاد شده، یکی میخواهد دیگری را در خود هضم کند و سر انجام همه این قدرتها نزد آنکه نیرومندتر از همه است تمرکز مییابد، و پیوسته فقر عمومی در میان بشر گسترش یافته، و ثروت انحصاری اقلیتی قرار میگیرد و همانا هرج و مرج پدید میآید.»[۳۷۱]
۲-۳-۲-۲- کم فروشی
کم فروشی یکی از گناهان بزرگی است که در قرآن وعده شدیدترین عذابها به کم فروشان داده شده است و سوره مطففین درقرآن به این موضوع اختصاص یافته است. علامه طباطبایی در تفسیر این سوره، درباره مطففین و تاثیرات کم فروشی در زندگی اجتماعی انسان میفرماید :
«مطففین کسانی هستند که حق را براى خود رعایت مى کنند، ولى براى دیگران رعایت نمى کنند. و به عبارتى دیگر حق را براى دیگران آنطور که براى خود رعایت مى کنند رعایت نمى نمایند، و این خود باعث تباهى اجتماع انسانى است که اساس آن بر تعادل حقوق متقابل است، و اگر این تعادل از بین برود و فاسد شود همه چیز فاسد مى شود».[۳۷۲]
خداوند در آیه ۸۵ سوره هود کمفروشی و خیانت در ترازوداری را یکی از، مصادیق فساد در ارض مطرح میکند، علامه( ره )در تفسیر این آیه در مورد اثرات سوئی که کم فروشی در زندگی فردی و اجتماعی انسان میگذارد توضیح میدهد که :
« اگر در معاملهای از راه نقص مکیال و میزان به او خیانتی شود که خودش ملتفت نگردد تدبیر او در زندگیش تباه و تقدیر و اندازهگیریش باطل میشود و با این خیانت، نظام معیشت او از دو جهت مختل میگردد: یکى از جهت آن کالایى که میخرد و لازمه زندگیش را تامین میکند و دیگری از جهت آنچه که به عنوان بها میپردازد، در جهت اول احتیاجش آن طور که باید برآورده نمی شود و در جهت دوم پولی بیشتر از آنچه گرفته است میپردازد، پول زایدى که در به دست آوردنش تلاشها کرده و خود را خسته نموده است، در نتیجه دیگر نمی تواند به اصابه و درستی نظر و حسن تدبیر خود اعتماد کند، و در مسیر زندگى دچار خبط و سرگیجه میشود و این خود فساد است. حال اگر این فساد از یک نفر و دو نفر تجاوز نموده و در کل افراد شیوع یابد فساد در مجتمع شیوع یافته و چیزی نمی گذرد که وثوق و اعتماد به یکدیگر را از دست داده، امنیت عمومی از آن جامعه رخت بر میبندد و این خود نکبتی است عمومی که صالح و طالح (غیر صالح)، و کمفروش و غیر کمفروش را به یک جور دامنگیر میشود و اجتماعشان بر اساس نیرنگ و افساد حیات اداره میشود نه بر اساس تعاون برای تحصیل سعادت.»[۳۷۳]
بنابراین میتوان گفت که کم فروشی باعث شیوع بی اعتمادی در جامعه میشود و امنیت اجتماعی را هم نابود میکند.و بدین وسیله باعث فساد در زمین و تباهی اجتماع انسانی میشود.
۳-۲- فقه سیاسی و کارکردهای اجتماعی آن
قسمتی از فقه به اداره اجتماع، از قبیل امامت و ولایت و رهبری، نصب امراءارتش، جمع آوری وجوهات شرعی و مالیات، جلوگیری از زشتیها و منکرات، برگزاری مراسم هفتگی و یا سالانه مانند نماز جمعه و حج، حفظ و احیاءحقوق مردم و…و نیز تنظیم روابط جوامع اسلامی با کشورها و جماعات غیر مسلمان مربوط میشود. این قسمت از فقه اسلام را «فقه سیاسی» مینامیم.[۳۷۴]به عبارت دیگر فقه سیاسی اسلام مجموعه قواعد و اصول فقهی و حقوقی است که عهده دار تنظیم روابط مسلمین با خودشان و ملل غیر مسلمان بر اساس مبانی قسط و عدل بوده و تحقق فلاح و آزادی و عدالت را منحصراًدر سایه توحید عملی میداند.[۳۷۵]حال به بیان کارکردهای اجتماعی فقه سیاسی از دیدگاه علامه (ره)می پردازیم.
۱-۳- حکومت ضامن اجرای احکام فقهی و حکومتی
بشر با توجه به اجتماعی بودن به جعل قوانین نیاز دارد؛ ولی تنها جعل قوانین برای برقراری عدالت که یکی از اهداف بعثت انبیاءاست کافی نیست. قانون به ضمانت اجرا نیازمند است. علامه طباطبایی با توجه به وجود احکام اجتماعی در اسلام به ضرورت حکومت اسلامی اعتقاد دارد .[۳۷۶]
از دیدگاه علامه جعل و وضع قانون بر اساس مصالح و مفاسد است لازمه جعل احکام بر اساس مصالح و مفاسد آن است که قوانین الهی اجرا شود تا بشر با رعایت آن قوانین، سعادت دنیا و آخرت خویش را تأمین کند.و حکومت مهمترین ضمانت اجرای آن شمرده میشود.
بنابراین علامه (ره) بر این باور است که تنها وجود یک سلسله رسوم ومقررات و قوانین در بقای جامعه کافی نیست بلکه هر جامعه ای در بقای خود نیازمند به شخص یا مقامی است که شعور و اراده وی فوق شعور و ارادههای افراد حکومت بوده، شعور و اراده دیگران را کنترل نموده، به نگهبانی و نگهداری نظامی که در جامعه گسترده شده است میپردازد. ما این سمت را که به موجب آن شخص یا مقامی متصدی امور دیگران شده، مانند یک شخصیت واقعی کارهای زندگی آنها را اداره مینماید به نام «ولایت» مینامیم.[۳۷۷]ایشان اولاً نیاز جامعه به وجودمقام ولایت را امری فطری میداندکه هیچ اجتماعی در هیچ شرایطی نمی تواند از آن بی نیاز باشد.[۳۷۸] آیات قرآنی از جمله آیه «فاقم وجهک للدّین حنیفاًفطرهالله التی فطر الناس علیها لاتبدیل لخلق الله ذلک الدین القیّم ولکن أکثر الناس لا یعلمون »[۳۷۹] اسلام را دینی فطری می داند که پایه احکام و قوانین آن بر اساس آفرینش گذاشته شده است ، مسئله ولایت را که مسئله ای است فطری الغا و اهمال ننموده [۳۸۰]و ولایت را به عنوان یک مسئله ثابت و غیر متغیر دینی و به اصطلاح از مواد شریعت است، ثابت میکند. [۳۸۱]
-
- موسیقی داخلی یا درونی که عبارتست از هماهنگی و نسبت ترکیبی کلمات و طنین خاص هر حرفی در مجاورت با حرف دیگر.
-
- موسیقی معنوی که ارتباطهایی پنهانی یک مصراع یا لخت از رهگذر انواع تضادها و تقابلها پدید میآید.
عروض: اوزان برخی از اشعار«فروغ» نباید با قواعد ثابت و تغییر ناپذیر عروض شعر سنتّی فارسی کاملاً منطبق باشد. همۀ اشعار فروغ وزن دارد اما گاهی نه وزنی که دقیقاً مبتنی بر قواعد عروض شعر کلاسیک باشد
۱ – ۹- روش تحقیق :
نوع روش تحقیق در این پایان نامه توصیفی – تحلیلی میباشد و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای است.
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات در این رساله بدین صورت است که ابتدا اطلاعاتی که جمع آوری شده، مورد بررسی دقیق قرار میگرد و تمامیاشعار و سرودههای دیوان فروغ، تقطیع عروضی شده و مطالبی که شایسته مطرح کردن در رساله را دارد انتخاب و در فصلهای رساله قرار میگرد و رساله به صورت منطقی و علمیتنظیم میگردد و توالی موضوعات و فصلها کاملاً رعایت میشود و در پایان فهرست، منابع و مآخذ به خوانندگان محترم ارائه میگردد.
۱-۱۰- حدود و قلمرو تحقیق :
مشکل عمده در انجام این تحقیق، آن بود که منابعی که کاملاً مختص به موسیقی اشعار فروغ فرخزاد باشد موجود نبود و بیشتر در مورد اشعار مهم وی مانند ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد، عاشقانه، مرداب، غزل و چند شعر دیگر بود.
فصل دوم
فروغ و اندیشهاش
۲- ۱- زندگینامه فروغ :
آسمان همچو صفحه دل من
روشن از جلوههای مهتاب است
امشب از خواب خوش گریزانم
که خیال تو خوشتر از خواب است…
بیگمان زان جهان رؤیائی
زهره بر من فکنده دیده عشق
مینویسم بروی دفتر خویش
«جاودان باشی ای سپیده عشق»
اگر بخواهیم شاعران طراز اول شعر فارسی را از بدو پیدایش تاکنون، به اعتبار سبکهای مختلف شعر فارسی برشماریم، بدون شک ناگزیر به اقرار این حقیقت خواهیم شد که چند تن از بزرگان شعر فارسی در قرن حاضر میزیستهاند و یکی از ایشان فروغ فرخزاد است.
فروغ فرخزاد در سیزدهم دی ماه سال ۱۳۱۳ از حاصل پیوند سرهنگ محمد فرخزاد و توران وزیری تبار که زندگی مالی متوسطی داشتند، در تهران چشم به جهان گشود. او دو برادر به نامهای امیر و فریدون و یک خواهر به نام پوران داشت.
دوران کودکی و نوجوانیاش در محیط خانه و خانوادهای متوسط سپری شد. پس از اتمام دوره ابتدایی به دبیرستان خسرو خاور رفت و سه سال اول دبیرستان را در آنجا درس خواند و پس از گذراندن کلاس سوم دبیرستان به هنرستان کمال الملک – که مخصوص بانوان بود – رفت و در آنجا نقاشی و خیاطی را فرا گرفت.
فروغ فرخزاد در هفده سالگی با کاریکاتوریستی به نام پرویز شاپور ازدواج کرد که حاصل این ازدواج پسری به نام کامیار بود ؛ اما این پیوند بیش از دو سال دوام نداشت و از شاپور جدا شد. فروغ همیشه از این ازدواجش با تمسخر یاد میکرد.
فروغ از سیزده یا چهارده سالگی شعر را با غزل آغاز کرد ولی هیچ یک از این غزلهای دوره نوجوانیاش را که در واقع تجربههای شاعریاش بود منتشر نکرد. در سال ۱۳۳۵ یعنی در بیست و دو سالگی اولین مجموعه شعر او با نام «اسیر» منتشر شد که حاوی ۴۴ شعر بود. سال بعد دومین مجموعه شعر او به نام «دیوار» منتشر شد که شامل ۳۲ شعر بود.
در سال ۱۳۳۶، سومین مجموعه شعرش با نام «عصیان» که شامل ۱۷ شعر بود منتشر شد. فروغ که کار هنریاش را با نقاشی و شعر شروع کرده بود، به سینما روی آورد و در سال ۱۳۳۷ به مطالعه تکنیکهای سینمایی پرداخت. در سال ۱۳۳۸ به انگلستان رفت تا درباره تهیه فیلم، بررسی و مطالعه کند. یک سال بعد، پس از بازگشت از انگلستان، در فیلم کوتاهی درباره مراسم خواستگاری در ایران به ایفای نقش پرداخت و آن را برای مؤسسه فیلم ملّی کانادا ساخت.
در سال ۱۳۴۰ در گلستان فیلم، قسمت دوم فیلم مستند «آب و گرما» را تهیه و در ساختن فیلم «موج و مرجان و خارا» با «ابراهیم گلستان» همکاری کرد و مجدّداً برای مطالعه در امور سینمایی به انگلستان سفر کرد. پس از بازگشت از این سفر، فیلمییک دقیقهای برای صفحه نیازمندیهای روزنامه کیهان ساخت که در نوع خود جالب بود.
بهار سال ۱۳۴۱ به تبریز سفر کرد تا درباره تهیه فیلمیدرباره جذام و جذامیها مطالعه کند و تابستان همین سال در ساختن فیلم «دریا» با گلستان همکاری کرد ولی فیلم ناتمام ماند. در همین سال، فروغ، درخشان ترین کار سینماییاش را با ساختن فیلم جذامیها با نام «خانه سیاه است» به پایان برد. او برای ساختن این فیلم با جذامیان جذامخانه تبریز همنشینی کرد و بر سر سفره آنها نشست و دست به زخمهایشان میکشید و در آخر هم فرزندی از آنها به نام حسین را به پسرخواندگی خود قبول کرد و او را با خود به تهران آورد. این فیلم عنوان بهترین فیلم مستند از فستیوال «اُبرهاوزن» را به خود اختصاص داد. در آن زمان آلمانیها تمام فیلمهای خارجی را دوبله میکردند و بعد آن را به نمایش میگذاشتند، اما فیلم «خانه سیاه است» بدون دوبله و تنها با زیرنویس آلمانی نمایش داده شد ؛ زیرا صدای فروغ که همچون ترنّم جریان آب، به سرتاسر فیلم ده دقیقهای «خانه سیاه است» آرامش وصف ناشدنی داده بود، یکی از ارکان اصلی فیلم دانسته شد.
فروغ در همین سال فیلم مستند دیگری برای مؤسسه کیهان ساخت که موضع آن درباره چگونگی تهیه روزنامه بود. در سال ۱۳۴۲ نوشتن سناریویی را برای تهیه فیلم تمام کرد که متأسفانه در زمان حیاتش روی آن فیلمیتهیه نشد. سپس به تئاتر روی آورد و در این سال در نمایشنامه «شش شخصیت در جستجوی یک نویسنده» اثر «لوئیجی پیراندللو» نویسنده ایتالیایی به کارگردانی «پری صابری» در تهران بازی کرد.
یک سال بعد، یعنی در زمستان ۱۳۴۳ مجموعه شعر «تولّدی دیگر» را چاپ و منتشر ساخت که شهرت و اعتبار فراوانی برای وی به ارمغان آورد و دوره جدیدی در کارنامه شعرش آغاز شد. در همین سال در ساختن فیلم «خشت و آینه» با ابراهیم گلستان همکاری داشت و «برگزیده اشعار»ش چاپ و منتشر شد.
در سال ۱۳۴۴ سازمان یونسکو فیلمینیم ساعته از زندگی فروغ فرخزاد تهیه کرد و یکی از کارگردانان ایتالیایی به نام «برناردو برتولوجی» به تهران آمد و فیلمیپانزده دقیقهای از زندگی فروغ ساخت.
فروغ در سال ۱۳۴۵ یعنی آخرین سال زندگیاش سفری به ایتالیا کردو در دومین جشنوارۀ فیلم مؤلف در شهر «پزارو» شرکت کرد.
آخرین شعری که از وی در مطبوعات چاپ شد شعر «چرا توقف کنم» بود که در مجموعۀ شعر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» آمده است و نیز شعر معروف «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» شاعر نیز چند ماه پیش از درگذشت شاعر در خرداد ماه ۱۳۴۵ در کتاب «ده اثر از ده شاعر معاصر» چاپ و منتشر شد. آخرین شعر فروغ فرخزاد شعر کوتاه و بسیار زیبا و دلنشین «پرنده مردنی است» که آن را اندکی پیش از حادثۀ مرگش سروده است.
سرانجام فروغ فرخزاد دربعداز ظهر دوشنبه ۲۴ بهمن سال ۱۳۴۵ در خیابان شهرضا – انقلاب کنونی – هنگامیکه از سر کار فیلمبرداری برمیگشت، به خاطر نجات جان کودکان دبستان شهریار که در معرض خطر تصادف با ماشینی که از روبرو میآمد قرار داشتند، جان خود را از دست داد و با مرگش نیز آخرین پیام خود که همان دوستی، محبت و ایثار که در شعرهایش نیز بسیار مشهود است را به بشریت داد و دوستداران شعرش را دراندوهی ابدی نشاند.
هفت سال پس از مرگ او، سال ۱۳۵۲ پنجمین مجموعۀ شعر او به نام «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» منتشر شد. این کتاب نمایانگر دوران یأس و ناامیدیای است که زندگی واندیشۀ تمام هنرمندان، شاعران و نویسندگان آن دوران را فرا گرفته بود.
از کارهای منتشر نشدۀ فروغ میتوان از ترجمۀ چند نمایشنامه و یک سناریو برای فیلم نام برد.
صد حیف که فروغ درست در هنگامیکه اوج میگرفت و شعرش به کمال خود نزدیک بود، در نیمه راه زندگی، دنیای فانی ما را بدرود گفت. آرامگاه او در قبرستان ظهیرالدوله شمیران است.
مرگ من روزی فرا خواهد رسید :
در بهاری روشن از امواج نور
در زمستانی غبارآلود و دور
یا خزانی خالی از فریاد وشور…
بعدها نام مرا باران و باد
نرم میشویند از رخسار سنگ
گور من گمنام میماند به راه
فارغ از افسانههای نام و ننگ
«عصیان – بعدها»
فروغ در زندگی خانوادگی به شدت احساس خفقان میکرده و خوداشاره دارد که این خفقان او را به سرودن بعضی شعرها برانگیخته است.
فروغ، هر چند سه کتاب شعر – به قول خودش – مزخرف و آبکی از خود به جای گذاشت، اما همان چند شعر دفتر تولدی دیگر و قطعات بعد از آن، چون «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» از نمونههای بی نظیر شعر فارسی است که در طول تاریخ ادبیات هزار سالۀ ما همانندشان بساندک به وجود آمده و خواهد آمد.(آزاد،۳۰۴:۱۳۷۶)
stars Mr. X
The movie
was horrible!
شکل ۱-۱ دسته بندی متون : متون به دو دسته حقایق و عقاید تقسیم میشوند. حقایق یک واقعیت که بصورت علمیو عملی در دنیای خارج وجود دارد را بیان میکنند(Factual). عقاید نظر، احساس یا عقیده کاربر را درباره موجودیت بیان میکنند(Sentimental).
قبل از سال ۲۰۰۰ به دلیل کمبود منابع دادهای و کمبود متون حاوی نظرات و عقاید در تارنمای گسترده جهانی[۳] تحقیقات اندکی در این زمینه به انجام رسیده است. امروزه با گسترش اینترنت و همهگیر شدن شبکههای اجتماعی، کاربران میتوانند نظرات خود درباره محصولات یا خدمات را در سایتهای تجاری، شبکههای اجتماعی، وبلاگها بیان کنند؛ صفحات وب متون زیادی را در بر دارند که مشتمل بر نظرات، عقاید، ارزیابی کاربران پیرامون یک کالا یا خدمات خاص هستند. اطلاعاتی که از این نوع دادهها قابل دستیابی است، برای شرکتهای سازنده و همچنین سازمانهای ارائه کننده خدمات بسیار مفید و گاهی ضروری خواهند بود. همچنین برای کاربرانی که قصد انتخاب خدمات یا یک نوع کالا را دارند راهنمایی مفیدی را ارائه میدهند. شخصی را در نظر بگیرید که قصد دارد موبایل یا دوربین دیجیتالی بخرد، برای آگاهی از کیفیت دوربین و مطلوبیت خدمات شرکت سازنده بدون شک به پرسش و جمع آوری اطلاعات از اطرافیان روی خواهد آورد، ولی امروزه با رشد اینترنت میتوان بصورت آنلاین نظرات و تجربیات صدها نفر را درباره یک کالای خاص مطالعه کرد و برای تصمیم گیری از آنها مدد گرفت.
امروزه تعدد و گوناگونی منابع اینترنتی حاوی نظرات و احساسات کاربران به حدی زیاد شده است که یافتن و ارزیابی آنها کار بسیار پیچدهای است. در بسیاری موارد نظرات و عقاید کاربر در یک پست طولانی پنهان شده است. برای استخراج نظرات و عقاید درباره یک موجودیت باید در ابتدا منابع اینترنتی مرتبط با آن را یافت سپس متن مورد نظر خوانده شود، جملات بیان کننده نظرات و عقاید کاربر از متن استخراج شوند، خلاصه سازی شوند و به فرم قابل استفاده تبدیل شوند. از جمله مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد حجم زیاد داده میباشد. در صفحه توییتر شخصی جاستین بیبر روزانه ۳۰۰۰۰۰ نظر ثبت میشود [۲۲]. این حجم از دادهها میتوانند اطلاعات مفیدی را برای شرکتها و همچنین مشتریها به همراه داشته باشند؛ ولی پردازش آنها بصورت دستی و انسانی غیر ممکن میباشد، لذا طراحی یک روش اتوماتیک برای تحلیل متن و استخراج نظرات و عقاید موجود در متن ضروری است. در همین راستا تلاشهای فراوانی صورت گرفته است، مثلا در کشور آمریکا ۲۰ تا ۳۰ شرکت به ارائه خدمات تخصصی تحلیل احساس میپردازند [۱۷].
در این رساله روشی برای تحلیل احساس ارائه میشود. روش پیشنهادی سعی در ارائه مجموعه مناسبی از خصیصهها[۴] را دارد به نحوی که بتوان به دقت بهتری در ارزیابی اتوماتیک متون دست یافت، همچنین تعداد خصیصهها در حد متناسبی حفظ شود. برای انتخاب خصیصهها از الگوریتمهای ساده و با حداقل پیچیدگی زمانی بهره میبریم و نیاز به استفاده از الگوریتم انتخاب خصیصه با پیچیدگی زمانی بالا مرتفع شده است.
تحلیل احساس در متن
تحلیل احساس در واقع مطالعه محاسباتی نظرات عقاید و احساسات بیان شده در متن است. متن زیر نظر یک کاربر درباره iphone است.
“(۱) I bought an iphone a few days ago. (2) It was such a nice phone. (3) The touch screen was really cool. (4) The voice quality was clear. (5) Although the battery life was not long, that is ok for me. (6) However my mother was mad with me as I did not tell her before I bough it. (7) She also thought the phone was too expensive, and wanted me to return it to shop……”
چه اطلاعاتی میتوان از متن استخراج کرد ؟ ابتدا باید توجه کنیم چند نظر در این متن وجود دارد، جملات (۲)، (۳) و (۴) نظرات مثبتی را بیان میکنند. جملات (۵)، (۶) و (۷) نظرات منفی را بیان میکنند. آیا نظرات بیان شده درباره یک موجودیت بیان شدهاند؟ این موجودیت کدام است؟ جمله (۲) بصورت کلی نظری را درباره iphone بیان کرده است. جملات (۳)، (۴) و (۵) نظراتی درباره صفحه لمسی، وضوح صدا و طول عمر باتری بیان میکنند. جمله (۷) عقیده مشتری نسبت به قیمت موبایل را بیان میکند. ولی نظرات بیان شده در جمله (۶) درباره شخص میباشد نه درباره موبایل iphone. این نکته بسیار مهم است باید توجه داشت متنی که حاوی نظرات کابران میباشد لزوما درباره یک موجودیت خاص نیست، ممکن است در طول متن نظرات مثبت و منفی درباره موجودیتهای متفاوت بیان شده باشد.
تحلیلگر احساس و عقاید معمولا ورودیهای خود(جملات، اسناد) را به دو گروه نظرات و عقاید مثبت و نظرات و عقاید منفی دستهبندی میکند. برخی از تحقیقات نیز ضعیف یا قوی بودن نظرات در نظر گرفتهاند و متون در ۴ گروه دسته بندی میشوند. گروه اول نظرات کاملا منفی، دوم نظرات کمیمنفی، سوم نظرات کمیمثبت، چهارم نظرات کاملا مثبت.
فرایند تحلیل احساس در سه سطح انجام میشود:
-
- در سطح کلمات
-
- در سطح جمله
-
- در سطح سند.
برای هر سطح پیش فرضها و وظایفی برشمرده میشود که باید در تحلیلگر لحاظ شوند. در ادامه به تشریح تحلیلگر احساس در سطوح متفاوت خواهیم پرداخت.
تحلیلگر احساس در سطح کلمه یک سند یا مجموعه ای از جملات را به عنوان ورودی دریافت میکند. ابتدا کلمات متفاوت که ویژگیهای یک موجودیت را بیان میکنند را از متن استخراج میکند. سپس نظرات بیان شده در متن پیرامون ویژگیهای موجودیت را تشخیص میدهد. شکل۱-۲ یک مثال از عملکرد تحلیلگر احساس در سطح کلمه را بیان میکند.
شکل ۱-۲ تحلیلگر احساس در سطح کلمه: ورودی تحلیلگر احساس در سطح متن یک سری جملات هستند. خروجی آن ویژگی های موجودیت مورد بحث(در این مثال موبایل) و نمره مثبت یا منفی که بر اساس متن به هر کدام از ویژگی ها داده شده است.
همانطور که در شکل ۱-۲ قابل مشاهده است، تحلیلگر احساس در سطح کلمه یک سند را به عنوان ورودی دریافت میکند، ویژگی های شئ مورد بحث در سند را استخراج میکند(شئ مورد بحث:موبایل، ویژگی های شئ مورد بحث:کیفیت صدا و عمر باطری) و در پایان بر اساس نظرات بیان شده در سند به ویژگیهای استخراج شده در مرحله قبل، نمره مثبت یا منفی میدهد.
تحلیل احساس در سطح جمله مانند تحلیلگر احساس در سطح کلمه یک سند یا مجموعهای از جملات را به عنوان ورودی دریافت میکند. جملات متن را تشخیص داده و بر اساس محتوای متن آنها را دستهبندی میکند؛ دسته اول جملات حاوی نظرات مثبت و دسته دوم جملات حاوی نظرات منفی. شکل ۱-۳ مثال تحلیلگر احساس در سطح جمله را بیان میکند.
شکل ۱-۳ تحلیلگر احساس در سطح جمله : ورودی تحلیلگر احساس در سطح جمله یک سری جملات هستند. خروجی آن، جملات طبقهبندی شده در دو دسته مثبت و منفی هستند.
تحلیلگر احساس در سطح سند(شکل ۱-۴) که هدف از این رساله نیز میباشد، تعدادی اسناد را دریافت میکند و آنها را در دو دسته اسناد حاوی نظر مثبت و اسناد حاوی نظر منفی طبقهبندی میکند. در این روش تحلیل احساس فرض بر آن است که هر سند درباره یک موجودیت واحد بحث میکند و همه نظرات مثبت و منفی درون سند درباره یک موجودیت واحد میباشد. با این کار طراحی تحلیلگر ساده میشود.
با این فرض که در هر سند فقط درباره یک موجودیت بحث میشود دیگر نیازی نیست با بسیاری از پیچیدگیهایی که در پردازش زبان طبیعی با آن مواجه هستیم دست و پنجه نرم کنیم. پس از سال ۲۰۰۰ تا کنون تحقیقات فراوانی در این زمینه به انجام رسیده است؛ با این وجود بسیاری از مشکلات در این زمینه هنوز حل نشده باقی ماندهاند. در این رساله به برخی از این مشکلات پرداخته و روشهایی را برای غالب آمدن بر این مشکلات بیان خواهیم کرد.
شکل ۱-۴ تحلیلگر احساس در سطح سند: مجموعهای از اسناد را دریافت میکند با تحلیل محتوای هر سند و با بهره گرفتن از روشهای یادگیری ماشین، اسناد را در دو دسته اسناد حاوی نظرات مثبت و اسناد حاوی نظرات منفی تقسیم بندی میکند.
اهداف رساله
هدف از این رساله ارائه روشی برای تحلیل احساس در مجموعهای از اسناد میباشد، به گونه ای که اسناد در دو گروه نظرات مثبت و نظرات منفی طبقه شوند. از جمله مشکلاتی که برای تحلیل احساس وجود دارد حجم زیاد متون است، برای مثال تعداد خصیصههای استخراج شده از مجموعه داده فیلمها بالغ بر پنجاه هزار خصیصه بود [۴]. همچنین خصیصههای زبان شناختی فراوانی وجود دارد که باید از این میان بهترین خصیصههای را بیابیم و برای مدلسازی متون از آنها استفاده کنیم. در این رساله تلاش بر آن بوده تا بتوانیم مجموعه مناسبی از خصیصهها را انتخاب کنیم و با داشتن حداقل خصیصهها از یک الگوریتم انتخاب خصیصه با پیچیدگی زمان کم استفاده شود. در این رساله دو مجموعه داده فارسی و انگلیسی بررسی خواهند شد. ابتدا سعی میکنیم روش مناسبی برای تحلیل احساس در متون انگلیسی ارائه دهیم سپس روش ارائه شده را به زبان فارسی تعمیم خواهیم داد.
روش کار
برای انجام پایان نامه در مرحله اول مبانی نظری و راهکارهای موجود، در ارتباط با تحلیل احساس موجود درمتن و تشکیل بردار خصیصهها با بهره گرفتن از خصیصههای زبان شناختی مورد مطالعه قرار گرفتهاند. سپس با تحلیل و بررسی روشهای موجود نقات ضعف و قوت این روشها را مورد توجه قرار داده تا بتوانیم با ترکیب یا بهبود آنها به روش بهتری دست یابیم. در ادامه روش پیشنهادی را با بهره گرفتن از دادههای موجود مورد تست و ارزیابی قرار دادهایم. به دنبال آن، با تحلیلهای انجام شده بر روش پیشنهادی، مشکلات موجود را تا حدی برطرف کرده و روشی جامعتر را با دقت عملکرد بهتر ارائه دادیم. در این رساله از ترکیب جدیدی از خصیصههای زبان شناختی استفاده شده است. همچنین برای اولین بار در تحلیل احساس از مفاهیم مبتنی بر Wordnet بهره بردهایم.
ساختار پایان نامه
فصل دوم به طبقهبندی و بررسی شیوههای موجود در تحلیل احساس وعقاید و بررسی روشهای نوین ارائه شده در این زمینه پرداخته است، همچنین کارهای مرتبط و شیوههای مورد استفاده در آنها را بیان کردهایم. در فصل سوم روشهای پیشنهادی برای تحلیل احساسات و عقاید در راستای افزایش دقت و کاهش زمان طبقهبندی ارائه شده است. فصل چهارم عملکردِ روشهای پیشنهادی ارزیابی شده و با روشهای موجود در این زمینه مقایسه میشوند. در پایان فصل چهار نیز برخی از کارهایی که در آینده باید انجام شوند را بیان کردهایم.
فصل دوم کارهای انجام شده
مقدمه
در این فصل ابتدا به بررسی کارهای که پیشتر انجام شده است خواهیم پرداخت و نقاط ضعف و قوّت هر کدام را بصورت کوتاه بیان میکنیم. هر چند تعداد آثار موجود در زمینه تحلیل احساس در متن، فراوان است ولی در این بخش ما تعدادی از تحقیقات مهم را بصورت منتخب بیان خواهیم کرد.
برای مدلسازی اسناد باید مجموعه خصیصههای مفیدی از متن استخراج کنیم. مجموعه خصیصههای مفید خصیصههای هستند که به الگوریتم یادگیری ماشین برای طبقهبندی دادهها کمک کنند. این خصیصهها باید به نحوی انتخاب شوند که بهترین مدل ممکن از اسناد را ارائه دهند و باید توجه کنیم هدف این مدل تحلیل احساس است لذا باید بیشترین اطلاعات ممکن به منظور تحلیل احساس را در اختیار نرمافزار طبقهبندی قرار دهند. با توجه به حجم متن اسناد و تعداد این اسناد، بردار خصیصهی حاصل بزرگ خواهد بود، که این امر مشکلاتی را به همراه دارد. از جملهی این مشکلات کاهش کارایی و دقت طبقهبندی را میتوان نام برد، لذا باید از روش انتخاب خصیصه استفاده کرد تا بتوان سودمندترین خصیصهها را از میان هزاران خصیصه استخراج کرد. در ابتدا تاریخچه تحقیق در زمینه تحلیل احساس در متن را بیان خواهیم کرد، سپس مجموعه خصیصههای N-gram مورد استفاده و کارهایی که از آنها استفاده کردهاند را بیان میکنیم، پس از آن روشهای انتخاب خصیصه معروف و تحقیقاتی که از آنها استفاده کردهاند را بیان خواهیم کرد.
تعریف مسئله
برای حل کردن هر مسئله، ابتدا باید یک تعریف مناسب از مسئله را ارائه دهیم. در فصل قبل هدف از این رساله را تحلیل احساسات و عقاید در سطح سند معرفی کردیم.
چنانچه D مجموعه ای از اسناد باشد، سیستم ارائه شده باید تشخیص دهد D d نظر مثبت یا نظر منفی را درباره یک شی O بیان میکند.