کارکنان سازمان های متعالی تمامی توان بالقوه کارکنان خود را در سطوح فردی، تیمی و سازمانی اداره کرده توسعه بخشیده و از آن بهره می گیرند. آن ها عدالت و برابری را ترویج کرده، کارکنان را در امور مشارکت داده و به آنان تفیض اختیاری می کنند. این سازمان ها به گونه ای به کار کنان خود توجّه کرده، ارتباط برقراری ساخته وآن ها را در مورد تشویق و تقدیر قرار می دهند که در آن ها انگیزه و تعهد برای استفاده از مهارت و دانش شان در جهت منافع سازمانی ایجاد شود (محبی مقدم،۱۳۸۷).
- منابع انسانی برنامه ریزی و مدیریّت شده و بهبود می یابند. این جزء معیار می تواند شامل نکات زیر باشد:
ایجاد و توسعه خط مشی ها، استراتژی ها و برنامه های منابع انسانی، مشارکت کارکنان و نمایندگان آن ها در ایجاد و توسعه خط مشی ها، استراتژی ها و برنامه ریزی های منابع انسانی، همسو کردن برنامه های منابع انسانی با خط مشی، استراتژی، ساختار سازمانی و چارچوب فرآیندهای کلیدی، مدیریّت استخدام، توسعه راه کاره شغلی و برنامه ریزی جانشین پروری، ترویج و اطمینان از وجود عدالت در تمامی شرایط استخدام شامل خط مشی ها، استراتژی ها و برنامه ها به منظور ایجاد فرصت های برابر، استفاده از نظرسنجی کارکنان و سایر روش های دریافت بازخورد جهت بهبود خط مشی ها، استراتژی ها و برنامه های منابع انسانی، استفاده از روش های نوآورانه سازمانی به منظور بهبود روش های انجام مار مانند: سازماندهی مجدد زنجیره تأمین و کار تیمی منعطف (نجمی،۱۳۸۴).
- دانش و شایستگی کارکنان شناسایی شده، توسعه یافته و نگهداری می شود. این جزء معیار می تواند شامل نکات زیر باشد:
شناسایی، دسته بندی و انطباق دانش و شایستگی های کارکنان با نیزهای سازمان، ایجاد، توسعه و استفاده از برنامه های آموزشی و توسعه جهت اطمینان از انطباق کارکنان با قابلیت های مورد نیاز سازمان در حال و آینده، توسعه هدایت و آموزش کلیه افراد به منظور کمک به تحقیق و دستیابی به تمامی توانایی های بالقوه خود، طراحی و ترویج فرصت های یادگیری فردی، تیمی و سازمانی، توسعه کارکنان از طریق تجربه کاری، توسعه مهارت های کار تیمی،همسو کردن اهداف فردی و تیمی با مقاصد سازمان، بازنگری و به روز نمودن اهداف فردی و تیمی، ارزیابی عملکرد کارکنان و کمک به آنان جهت بهبود عملکردشان (امیری،۱۳۸۴).
- کارکنان مشارکت داده شده و توانمند می شوند. این جزء معیار می تواند شامل نکات زیر باشد:
تشویق و حمایت و مشارکت فردی و تیمی درفعّالیّت های بهبود، تشویق وحمایت از مشارکت کارکنان به عنوان مثال از طریق حضور در کنفرانس های داخلی، مراسم و پروژه های اجتماعی، ایجاد فرصت های ترغیب کننده مشارکت و حمایت از رفتارهای نوآورانه و خلاقانه، آموزش مدیران به منظور ایجاد، توسعه و استقرار خطوط توانمند سازی کارکنان در انجام فعّالیّت هایشان، تشویق کارکنان به کار با یکدیگر به صورت تیمی (امیری،۱۳۸۴).
- کارکنان و سازمان گفتگو دارند. این جزء معیار می تواند شامل نکات زیر باشد:
شناسایی نیازهای ارتباطی، ایجاد و توسعه خط مشی، استراتژی و برنامه های ارتباطات بر اساس نیازهای ارتباطی، ایجاد، توسعه و استفاده از کانال های ارتباطی بالا به پایین، به بالا و افقی، شناسایی و اطمینان از فرصتهای تبادل تجارب و دانش (تورانی،۱۳۸۲).
- به کارکنان پاداش داده می شود، مورد تقدیر قرار می گیرند و به آن ها توجّه می شود. این جزء معیار می تواند شامل نکات زیر باشد:
همسو کردن پرداخت ها، آرایش مجدد، تعدیل نیرو و سایر امور استخدامی با خط مشی و استراتژی، تقدیر از کارکنان به منظور حفظ مشارکت و توانمند سازی آن ها، ارتقاء آگاهی ها و مشارکت در امور بهداشتی، ایمنی، زیست محیطی و مسائل مرتبط با مسئولیت های اجتماعی، تعیین سطوح مزایا از قبیل برنامه های بازنشستگی، مراقبت های بهداشتی از کودکان، شناسایی و توجّه و تمایز و تفاوت در زمینه های فرهنگی به منظور ترویج فعّالیّتهای فرهنگی و اجتماعی، فرآهم آوردن منابع و خدماتی که الزامّات قانونی را برآورده نموده و در برخی موارد از این الزامات فراتر رود (میر فخرالدینی و صادقی،۱۳۸۹).
توسعه منابع انسانی به مفهوم تولید فکر و ایده توسط کارکنان سازمان است و مفهوم جدید آن ایجاب می کند کارکنان به کیفیّت ها و مهارت هایی مجهز شوند که با دلسوزی و تعهد کامل توانمندی ها، انرژی، تخصص و فکر خود را در راستای تحقق مأموریت های سازمان قرار دهند و به طور دائم برای سازمان ارزش های فکری و کیفی جدیدی پدید آورند. در مفهوم توسعه منابع انسانی هدف، ایجاد مهارت هایی است که فرد بتواند خود را برای احراز مشاغل بالاتر و یا مسئولیت سنگین تر آماده کند، بنابراین برنامه های آموزشی توسعه منابع انسانی به منظور رشد افراد بدون ارتباط با مشاغل جاری یا آتی سازمان است این بدان معنا نیست که نتیجه حاصل از برنامه های آموزشی توسعه در مسائل جاری یا آتی افراد سازمان بدون استفاده باشد بلکه برنامه هایی طراحی می شوند و در یک کلام هدف برنامه آموزشی توسعه این است که سازمان را همیشه زنده وپا بر جا نگهدارد تا روند انطباق و تغییر روش ها و سیاست ها در سازمان به سهولت انجام پذیرد. توسعه منابع انسانی دارای فرآیندی مشتمل بر معاینه و تشخیص و پیشگیری و درمان است برای اینکه این فرایند به طور کامل منجر به توسعه منابع انسانی شود، ارزیابی عملکرد بایستی رابطه تنگاتنگی با آموزش نیروی انسانی داشته باشد. در فرایند توسعه منابع انسانی کار معاینه و تشخیص را ارزیابی عملکرد و کار پیشگیری و درمان را آموزش از طریق برقراری آموزش های مورد نیاز و جهت دار انجام می دهد (الهی،۱۳۷۸).
آشنایی انسان با مفهوم بهره وری امری جدید و بدیع نیست و به حق باید پیدایش این بردا شت ذهنی را ، هر چند به گونه ای مبهم و غیر شفاف، از نظر قدمت با عمر انسان برروی زمین خا کی متقار ن دانست ولی در چارچوبی منظم ونظام مند. نخستین تلاش ها توأم بابرداشت علمی نسبت به مفهوم بهره وری از قرن هجدهم توسط آدام اسمیت آغاز شد و در کتاب خود به نام «پژوهشی در ماهیت و ریشه های ثروت ملل» موضوع“ تقسیم کار” را بعنوان “ کلید افزایش کارایی” مطرح کرد (مدیریت بهره وری بنیاد مستضعفان و جانبازان،۱۳۷۹).
در سال ۱۹۰۰ فردی بنام “ ارلی ” بهره وری را ارتباط بین بازده و وسایل بکار رفته برای تولید این مقدار بازده عنوان کرد وسپس توسط تیلور توسعه یافت. تااواسط دهه ۱۹۷۰ تقریبا همه تحلیل های بهره وری و کوشش های به عمل آمده برای بهبود آن برکشاورزی و صنعت متمرکز بود (لوافیان نژاد،۱۳۷۸). بتدر یج با شناخت ایفای نقش جدید بخش خدما ت در اقتصا د ؛ بر این بخش تأکیدگردیده و دامنه مطالعات، بخش خدمات را نیز در بر گرفته است.
یکی از ابعاد توسعه یافتگی فردی و سازمانی این است که فرد و سازمان دائماَ به فکر حذف حرکات و فرآیندهای زاید سازمانی باشند و از این طریق راه رسیدن به اهداف سازمانی را کوتاهتر نمایند. برای مجهز شدن به مهارت حذف حرکات و فرآیندهای زاید نیاز است که قدرت شناخت کارکنان را تقویت و آموزش های لازم به افراد داده شود. حذف حرکات و فرآیندهای زاید منجر به منطقی تر شدن فعالیت ها شده و سازمان چابک می گردد. منطقی کردن سازمان از منطقی کردن دولت نشات می گیرد و این موضوع به قدری دارای اهمیت می باشد که فرایند تحول در قالب ۷برنامه و ۴۰ طرح ملی در دستور کار دولت قرار گرفته و این برنامه ها شامل منطقی نمودن اندازه دولت ، تحول در ساختارهای تشکیلاتی دولت، تحول در نظام های مدیریتی، تحول در نظام های استخدامی ، آموزش و بهسازی نیروی انسانی دولت، اصلاح فرآیندها ، روش های انجام کار، توسعه فن آوری اداری و ارتقا و حفظ کرامت مردم در نظام اداری است. (معمارزاده ، ۱۳۸۱) اهداف و برنامه مذکور زمانی تحقق می یابد که نیروی انسانی متخصص و پرورش یافته وجود داشته باشد به عبارت دیگر اصلاح فرآیندها و حذف حرکات زاید نیازمند پرورش منابع انسانی است.
معیار چهارم :مشارکت ومنابع
سازمان های متعالی مشارکت ها و همکاریهای تجاری بیرونی، تامین کنندگان ومنابع داخلی خود را به منظور پشتیبانی از خط مشی واستراتژی واجرای اثر بخش فرآیندهایشان، برنامه ریزی و مدیریّت می نمایند(نجمی و حسینی،۱۳۸۷).
- شراکت های بیرونی، مدیریت می شود این جزء معیار می تواند شامل نکات زیر باشد:
شناسایی فرصت های کلیدی برای شراکت های سازمانی و اجتماعی در راستای خط مشی، استراتژی و مأموریت سازمان، ساختاردهی شراکت و روابط با تأمین کنندگان به منظور ایجاد و حداکثر نمودن ارزش، شکل دهی شراکت های زنجیره تأمین به منظور ایجاد ارزش افزوده برای مشتریان، شناسایی و همتراز کردن شایستگی های محور همکاران تجاری و حمایت از توسعه های دو جانبه، اطمینان از سازگاری فرهنگی و تبادل دانش با سازمان های همکار، ایجاد و حمایت از تفکر نوآور و خلاق از طریق به کارگیری شراکت ها، ایجاد هم افزایی در کار با یکدیگر جهت بهبود فرایند ها و ایجاد ارزش در زنجیره مشتری تأمین کننده(همان منبع).
- منابع مالی، مدیریّت می شود. این جزء معیار می تواند شامل نکات زیر باشد:
ایجاد توسعه و استقرار استراتژی ها و فرآیندهای مالی به منظور استفاده از منابع مالی در حمایت از خط مشی و استراتژی کلان، طراحی سیستم برنامه ریزی و گزارش دهی به منظور جاری سازی انتظارات مالی ذینفعان در گسترده سازمان، تعیین و استقرار مکانیزم های گزارش دهی، ارزیابی میزان سرمایه گذاری و برداشت سرمایه از دارایی های مشهود و نامشهود، به کارگیری پارامترها و مکانیزم های مالی به منظور اطمینان از کارایی و اثر بخشی ساختار تخصصی منابع، ایجاد توسعه و معرفی متدولوژی های مدیریّت ریسک منابع مالی در کلیه سطوح متناسب سازمان، برقراری و استقرار فرآیندهای محوری اداره سازمان در کلیه سطوح متناسب.
- ساختمان ها، تجهیزات و مواد، مدیریّت می شودو این جزء معیار می تواند شامل نکات زیر باشد:
ایجاد و توسعه استراتژی به منظور مدیریّت ساختمان ها، تجهیزات و مواد در حمایت از خط مشی و استراتژی سازمان، مدیریّت نگهداری و استفاده از دارایی ها در جهت بهبود عملکرد آن ها در کل چرخه عمر، مدیریّت امنیت دارایی، اندازه گیری و مدیریّت هر گونه تأثیر زیان آور و دارایی ها سازمان بر روی جامعه و کارکنان (از جمله مسائل ارگونومی، بهداشت و ایمنی)، استفاده از منابع به صورت مناسب و سازگار با محیط زیست در طول چرخه یک محصول، بهینه کردن موجودی های مواد، بهینه کردن استفاده از خدمات عمومی(مثل تلفن، برق و. ..)، کاهش و بازیافت ضایعات، حداقل سازی هر گونه تأثیر زیان آور ناشی از محصولات و فرآیندهای تولید و خدمات، بهینه کردن کاربرد حمل و نقل.
- فناوری مدیریت می شود و این جزء معیار می تواند شامل نکات زیر باشد:
ایجاد و توسعه استراتژی جهت مدیریّت و فناوری به نحوی که خط مشی و استراتژی سازمان را حمایت کند، شناسایی و ارزیابی فناوری های جایگزین و نو در راستای خط مشی و استراتژی و اثر آن ها بر روی کسب و کار جامعه، مدیریّت سرمایه گذاری در فن آوری شامل شناسایی و جایگزینی فناوری های منسوخ، به کارانداختن و بهره برداری کامل از فناوری های نوآورانه و سازگار با محیط (صرفه جویی در انرژی و منابع، حداقل کردن ضایعات و آلودگی ها، ترغیب به بازیافت و استفاده مجدد)، استفاده از فنّاوری های ارتباطات و اطّلاعات در حمایت و بهبود عملیات های مؤثر سازمان، استفاده از فتاوری در حمایت از بهبود.
- اطّلاعات و دانش، مدیریّت می شودواین جزء معیار می تواند شامل نکات زیر باشد:
ایجاد و توسعه یک استراتژی جهت مدیریّت اطّلاعات و دانش به نحوی که خط مشی و استراتژی سازمان را حمایت نماید، شناسایی نیازهای اطّلاعاتی و دانش سازمان، جمع آوری، ساختاردهی و مدیریّت اطّلاعات و دانش در حمایت از خط مشی و استراتژی، ایجاد دسترسی مطلوب برای استفاده کنندگان داخل و خارج سازمان به اطّلاعات و دانش مرتبط با آن ها، بهره گیری از فناوری اطّلاعات درحمایت از ارتباطات درون سازمانی و مدیریّت دانش و اطّلاعات، تضمین و بهبود اعتبار، یکپارچگی و امنیت اطّلاعات، پرورش، توسعه و حفاظت مناسب از دارایی های فکری انحصاری جهت پیشینه سازی ارزش برای مشتری، جستجو جهت دستیابی، افزایش و استفاده از دانش به صورت مؤثر، ایجاد تفکر خلاق و نوآور در سازمان با بهره گرفتن از منابع اطّلاعاتی و دانش مرتبط.
سازمان های سرآمد شراکت های برون سازمانی تامین کنندگان و منابع داخلی خود را به منظور پشتیبانی از خطّ مشی و استراتژی و اجرای اثر بخش فرآیندها برنامه ریزی و مدیریّت می نمایند. به هنگام برنامه ریزی و در حین مدیریّت بر شراکت ها و منابع، میان نیازهای فعلی و آتی سازمان، جامعه و محیط توازن ایجاد می نمایند (نجمی،۱۳۸۳).
معیارپنجم: فرآیندها
سازمان های متعالی فرآیندها را به منظور کسب رضایت کامل وایجاد ارزش فراینده برای مشتری وسایر ذینفعان طراحی ومدیریّت نموده و بهبود می دهند ( جلوداری ممقانی،۱۳۸۴).
- فرآیندها به طور نظام مند طراحی و مدیریّت می شوند. می تواند شامل نکات زیر باشد:
طراحی فرایند های سازمان، شامل فرآیندهای کلیدی مورد نیاز برای تحقق خط مشی و استراتژی، شناسایی ذینفعان فرآیندها و مدیریّت مسائل مشترک در درون سازمان و با شرکای بیرون، به منظور مدیریّت و مؤثر فرآیندهای به هم مرتبط، برقراری سیستم مدیریّت فرآیندها، به کارگیری استانداردهای سیستمی به منظور پوشش سیستم هایی مانند سیستم های مدیریّت کیفیت، سیستم های زیست محیطی و سیستم های ایمنی و بهداشت شغلی در مدیریّت فرایند، به کارگیری شاخص های فرایند و تعیین اهداف عملکرد، بازنگری اثر بخشی چارچوب فرآیندها در تحقق خط مشی و استراتژی. - فرایند ها در صورت نیاز با بهره گرفتن از نوآوری به منظور کسب رضایت کامل و ایجاد ارزش زاینده برای مشتریان و سایر ذینفعان بهبود می یابند. می تواند شامل نکات زیر باشد:
شناسایی و اولویت بندی فرصت های بهبود و سایر تغییرات اعم از تغییرات تدریجی و جهشی، استفاده از نتایج عملکردی و ادراکی و اطّلاعات به دست آمده از فعّالیّت های یادگیری به منظور اولویت ها و اهداف بهبود و روش های بهبود یافته عملیّاتی، ترغیب و به ظهور رساندن استعدادهای خلاق و نوآور کارکنان، مشتریان و شرکای تجاری در بهبودهای تدریجی، کشف و به کار گیری طراحی های جدید فرایند، فلسفه های عملیاتی و فناوری های توانمند ساز، برقراری روش های مناسب برای استقرار تغییرات، اجرای آزمایشی و کنترل استقرار فرآیندهای جدید یا تغییر یافته، مطلع تمامی ذینفعان مرتبط از تغییرات فرآیندها، اطمینان از آموزش کارکنان برای اجرای فرآیندهای جدید یا تغییر یافته، قبل از استقرار آن ها، اطمینان از دستیابی تغییرات فرایند به نتایج پیش بینی شده.
- محصولات و خدمات بر اساس نیازها و انتظارات مشتری طراحی و ایجاد می شوند. می تواند شامل نکات زیر باشد:
استفاده از تحقیقات بازار، نظرسنجی مشتریان و سایر بازخوردها برای تامین نیازها و انتظارات حال مشتریان برای محصولات و خدمات، پیش بینی و شناسایی بهبودها با هدف بهتر کردن محصولات و خدمات در جهت برآورده کردن نیازها و انتظارات آینده مشتریان و سایر ذینفعان، طراحی و ایجاد محصولات و خدمات جدید با همکاری مشتریان و شرکاء به منظور ایجاد ارزش افزوده برای مشتریان، درک و پیش بینی تأثیر و قابلیت فناوری های جدید بر محصولات و خدمات، ایجاد محصولات و خدمات جدید برای بازار تثبیت شده فعلی و دستیابی به سایر بازارها، به کارگیری خلاقیت، نوآوری و شایستگی های کلیدی کارکنان درون سازمان و همکاری تجاری بیرون برای طراحی و ایجاد محصولات و خدمات رقابت پذیر.
- محصولات و خدمات، تولیدی، تحویل و پشتیبانی می شوند. می تواند شامل نکات زیر باشد:
تولید یا تأمین محصولات و خدمات هماهنگ با طراحی و توسعه، بازاریابی و اطلاع رسانی ارزش ایجاد شده و فروش محصولات و خدمات به مشتریان بالفعل و بالقوه، تحویل محصولات و خدمات به مشتریان، ارائه خدمات بهتر محصولات و خدمات شامل بازیافت خدمات و محصولات در صورت نیاز.
- ارتباط با مشتری مدیریّت شده تقویت می شود. می تواند شامل نکات زیر باشد:
تعیین و برآورده کردن خواسته های ارتباطی روزانه مشتریان، رسیدگی به بازخوردهای دریافتی از ارتباط روزانه با مشتریان شامل شکایات، مشارکت آینده نگر با مشتریان به منظور تبادل نظر و برآورده کردن نیازها، انتظارات و علایق آنان، پیگیری و بررسی فروش ها، پشتیبانی و سایر تماس ها به منظور تعیین سطح رضایت مشتریان از محصولات، خدمات و دیگر فرآیندهای مرتبط با مشتریان در زمینه فروش و پشتیبانی، تلاش برای حفظ خلاقیت و نوآوری در روابط فروش و پشتیبانی با مشتریان، شراکت با مشتریان ایجاد کننده ارزش افزوده در زنجیره تأمین، به کارگیری نظرسنجی های منظم و سایر روش های ساختار یافته جمع آوری داده ها و داده های جمع آوری شده در تماس های روزانه با مشتریان به منظور تعیین و تقویت سطح رضایت روابط با مشتریان، توصیه به مشتریان برای به کارگیری مسئولانه محصولات ( جلوداری ممقانی،۱۳۸۴).
۲-۷- معیاری های نتایج در مدل ایی اف کیو ام
معیار شش : نتایج مشتریان
سازمان های متعالی به طور فراگیر نتایج مهم مرتبط با مشتریان خود را اندازه گیری کرده و به آن ها دست می یابند. در این جا مشخّص می گردد که سازمان در ارتباط با مشتریان بیرونی خود چه نتایجی بدست می آورد(نجمی وحسینی،۱۳۸۴).
- مقیاس های ادراکی:
این مقیاس ها، بیانگر ادراک مشتریان از سازمان است. به عنوان مثال از نظرسنجی های مشتری، گروه های نمونه، رتبه بندی فروشندگان، تقدیرها و شکایات به دست می آیند. با توجّه به ماهیت سازمان ها از این مقیاس ها می تواند شامل موارد زیر باشد:
تصویر سازمان، قابلیت دسترسی، ارتباطات، شفافیت، انعطاف پذیری، رفتارآینده نگر، پاسخگویی، محصولات و خدمات، کیفیت، ارزش، قابلیت اطمینان، نوآوری در طراحی، تحویل، جنبه های زیست محیطی، فروش و پشتیبانی پس از فروش، توانایی ها و رفتار کارکنان، توصیه و پشتیبانی، متون مستندات فنی تهیه شده برای مشتریان، رسیدگی به شکایات، آموزش به کارگیری محصول، زمان پاسخگویی، پشتیبانی فنی، تدارک گارانتی و ضمانت، وفاداری، تصمیم به خرید مجدد، تمایل به خرید سایر محصولات و خدمات سازمان، تمایل به معرفی و توصیه سازمان به دیگران.
الف- شناخت شرایط و محیط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه، و
ب-شناخت دقیق نیازها و تمایلات تماشاچیان برنامههای ورزشی و طرفداران تیمهای مطرح ورزشی در کانادا(۱۱).
۱۲- مورگان،۲۰۰۳، در مقالهی خود با عنوان «کانالهای تلویزیونی و ورزش حرفهای» به تضادهای بین سودآوری کلان کانالهای تلویزیونی و بازیکنان، باشگاهها و مدیران ورزش پرداخته است. او معتقد است برای این که بدانیم در هر ورزش چه اتفاقی میافتد ابتدا باید کانال تبلیغاتی مجزایی فراهم نمود که در آن بخشهای مختلف به همکاری و رقابت بپردازند تا محصول معرفی شده را تا آنجایی که امکان دارد به مردم بشناسانند و عرضه کنند. او برآن است تا به شناسایی موارد مورد نظر و دلخواه مصرف کنندگان چنین آگهیهایی پی ببرد ، نقش سازمانهای مرتبط با این منافع را شناسایی نماید، منابع قدرت و تأثیر کانالهای تبلبغاتی را بررسی کند و تضادهای بالقوه احتمالی را بشناساند. در ورزش، باشگاههای ورزشی، مسئولان ملی و بینالمللی پخش آگهیهای ورزشی، کمپانیهای تلویزیونی، سرپرستان و مبلغان ارتباط و مشارکت بین مردم و ورزش، باشگاههای مطرح، تیمهای بینالمللی و مخاطبان تلویزیون که شامل خیل بازیکنان است، توجه بسیاری طلب میکنند. همچنین مورگان به بررسی اهمیت نقش مسئولان ادارهی بازاریابی از طریق رسانههای گروهی به تلویزیون میپردازد(۶۰).
۱۳- زانگ[۸۲] و همکاران(۲۰۰۵)، در تحقیقی تاثیر گرایش دانشجویان نسبت به تجاری کردن برنامه های مسابقات ورزشی بین دانشکده های مختلف بررسی شد. نتایج نشان داد افرادی که طرفدار پرو پا قرص ورزش و یا تیمی هستند و شناخت زیادی نسبت به تیم و بازیکنانش دارند گرایش مثبتی را نسبت به تجاری کردن برنامه ها از خود نشان می دهند و برنامه تجاری شدن را بیشتر تصدیق می کنند و در نتیجه بیشتر از تولیدات حامیان خریداری می کنند(۷۷).
۲-۲-۲-۲-۴- مروری بر تحقیقات صورت گرفته پیرامون عنصر «قیمت» در آمیخته بازاریابی ورزشی
۱- کاست،مارتین،۲۰۰۱، بازاریابی ورزشی تیم های حرفهای (نظری مقایسه ای بر دستآوردهای بازاریابی انگلستان و آمریکا). در این تحقیق مقایسه ای بین درآمدهای حاصل از مؤلفه های مختلفی چون حمایت های مالی، حق نام شرکت ها، حق پخش تلوزیونی و فروش بلیط در ورزش حرفهای آمریکا وانگلستان در کنار مؤلفه هایی چون دستمزد ورزشکاران و مربیان مورد بررسی قرار گرفته است(۵۲).
۲- ویلسون،گلن.ای. ۲۰۰۲، در تحقیقی با عنوان «آیا بازاریابی ورزشی تاًثیر مستقیمی بر فروش محصولات دارد» بر این موضوع تاًکید دارد که بازاریابی و تبلیغات ورزشی تاًثیر به سزایی در فروش محصولات ورزشی و غیر ورزشی دارد(۷۶).
۳- کیل، کرستتر و گاداگنلو[۸۳](۲۰۰۳)، به بررسی دستکاری در قیمت و واکنش مصرف کنندگان به این عنصر مهم آمیخته بازاریابی پرداختند. آنان اظهار می دارند که با ارائه پیامهای گوناگون در رابطه با موضوع خاصی می توان انتظارات افراد را از قیمت تغییر داد. با دستکاری این پیامها واکنش منفی افراد را به تغییرات قیمت کنترل نمود. چگونگی محتوای این پیامها باید مبتنی بر تئؤریهای علمی بوده و به عنوان راهکارهایی استراتژیک در دست مدیران مورد استفاده قرار گیرند. نتایج این تحقیقات نشان داد که ادراکات مصرف کنندگان از قیمت مرجع داخلی درباره محصولات با عملکرد تدارک بینندگان خدمات مورد نظر قابلیت سازگاری دارد. لیکن بر اساس یافته های آنان در صورتی که اطلاعات ارائه شده مبتنی بر تناسب قیمتهای پیشنهادی با خدمات ارائه شده باشد، سازگاری یافتن مصرف کنندگان با قیمتهای پیشنهادی مناسب تر شکل گرفته و مقاومت منفی در برابر قیمتهای پیشنهادی نخواهد داشت. به عبارت دیگر زمانی که شرکتها احساس نمایند لازم است تا قیمت محصول خود را افزایش دهند در صورتی که قیمت جدید را در کنار قیمت قبلی ارائه نمایند، لیکن عامل افزایش قیمت آن محصول را همراه با خدمات اضافی ارائه شده به اطلاع مصرف کننده برسانند، سازگاری با قیمت جدید بهتر شکل گرفته و مقاومت منفی در برابر آن ایجاد نخواهد شد(۵۴).
۴- لو[۸۴] و کیم[۸۵] (۲۰۰۴)، در مطالعه خود تحت عنوان “بررسی انگیزش های اجتماعی تأثیرگذار بر تماشاگران بسکتبال در مسابقات بسکتبال حرفه ای زنان در کشور کره جنوبی” ، به بررسی انگیزش های اجتماعی تماشاگران (به عنوان یکی از مهم ترین منابع درآمدی برای تیم های حاضر) بر اساس مشخصه های جمعیت شناختی در لیگ مورد اشاره می پردازند. نمونه آماری این بررسی نیز شامل ۵۰۳ نفر می باشد که در خلال ۸ مسابقه در ۴ ورزشگاه متفاوت در کشور کره جنوبی انتخاب شده اند. نتایج این بررسی نشان می دهد که تفاوت معناداری میان جنسیت، سن، موقعیت شغلی و شهرهای محل سکونت و میزان توجه و همراهی با مسابقات وجود دارد(۵۶).
۵- ماربر ، ویلن و پوسلیوسنی(۲۰۰۵)، در مطالعه ای تحت عنوان ترکیب بازاریابی و ورزش یک مطالعه موردی بررسی هایی را روی تیم یانکی های نیویورک ارائه دادند. محققان در این مطالعه به بررسی چگونگی ترکیب بازاریابی و امور ورزشی در تیم مزبور و پاسخگویی به این سؤال که چرا این تیم از نظر مالی و دیگر جنبه ها موفق می باشد؟ و چرا این تیم از بلیط فروشی در آمد بالایی کسب نموده و نیز به بررسی اینکه مدیریت تیم چگونه از مفاهیم بازاریابی و (۴p) در جهت موفقیت تیم خود بهره می برد، می پردازد.
۲-۲-۴- جمع بندی نهایی در ارتباط با تحقیقات صورت گرفته
در رابطه با روش های مختلف بازاریابی ورزشی در تحقیقات فوق الذکر، به طور خلاصه میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
در ارتباط با انتخاب و اثرگذاری آرم یا نشان تجاری، کلر (۱۹۹۳) معتقد است که هر چه مصرف کننده با نشان آشنا باشد فعالیت های تشویقی و ترفیعی مانند حمایت مالی افزایش می یابد. گلادن و همکاران(۱۹۹۸) پیشنهاد می کنند که در مقابله با چالش کاهش هواداران تیم ها باید به تقویت نشان خود در ذهن مصرف کنندگان پرداخت.
در رابطه با پخش رادیو تلویزیونی رویدادهای ورزشی، فران (۲۰۰۲)، آگهیهای تبلیغاتی در تلویزیون اسپانیا را مورد مطالعه قرار داده است و به این نتیجه دست یافته است که پخش تلویزیونی تبلیغات به دلیل ویژگی خاص انتقال پیام به مخاطبان، روش بسیار مؤثری برای تبلیغات کالاها می باشد. کاست (۲۰۰۱)، به مقایسه درآمدهای حاصل از پخش تلویزیونی در آمریکا و انگلستان پرداخته است و بازار ورزش آمریکا را با سایر نقاط جهان غیر قابل مقایسه میداند. گلادن و همکاران(۱۹۹۸)، نیز بر ایجاد شبکه رادیویی و پوشش تلویزیون ملی با رعایت حق پخش آن ها و گسترش پوشش تلویزیونی تأکید دارند.
در ارتباط با مکان برگزاری رویدادهای ورزشی تحقیقات زیادی صورت گرفته که از آن جمله می توان به نمونه های زیر اشاره کرد: به نظر واکفیلد و اسلوان (۱۹۹۵) خدمات ارئه شده در مکان برگزاری بازی ها (پارکینگ استادیوم، نظافت و تمیزی محیط استادیوم، مدیریت ایمنی جمعیت و…) از جمله عواملی هستند که ماندگاری و استقبال تماشاگران را در استادیوم های ورزشی تضمین و نیز درآمدزایی فراوانی به دنبال دارد. بلادگت و همکاران (۱۹۹۶) کیفیت خدمات ارائه شده شامل استراحتگاه ها، زیباشناسی استادیوم مانند سبک معماری آن را از عوامل مهم در ارتقای توجه به رویداد معرفی کردند. شانک(۱۹۹۹) معتقد است که تأسیس آژانس های تهیه بلیط برای مصرف کنندگان، توسعه مناسبی را برای تیم ها و امکان عرضه خدماتشان فراهم خواهد کرد. هانس و دیوید (۱۹۹۹) ، ماهونی و هاوارد (۲۰۰۱) و هرناندز (۲۰۰۲) ، پژوهش هایی را در رابطه با ایجاد تشکیلاتی متمرکز در زمینه کانال های توزیع به انجام رسانیده اند.
در رابطه با حمایت های مالی، احسانی (۱۳۸۳)، معتقد است که برای موفقیت در برنامههای ورزشی نیاز به حمایت مالی صحیح وجود دارد. درویش (۱۳۸۳)، به شناخت سیستماتیک مساعدتهای حمایت مالی و فرایند بازاریابی استراتژیک با تأکید بر خواص منحصر به فرد ورزش می پردازد. علیپور(۱۳۸۲)، اهمیت حمایت مالی در توسعه ورزش حرفهای را مورد بحث قرار میدهد. فلورس(۲۰۰۴)، پژوهشی را تحت عنوان استراتژی های بازاریابی برای اتحادیه ملی بسکتبال در جهان ابررسانه ای در حال تغییر به انجام رسانیده است. او در مقاله خود برای مقابله با عامل کاهش علاقه و رغبت هواداران در بسکتبال به NBA پیشنهاد می کند که باید به تبلیغات و حمایت های مالی بیشتر توجه کند.
در زمینه استفاده از اسپانسر شیپ و تجزیه و تحلیل فعالیت های مربوط به حمایت کنندگی و تأثیر آن بر ترویج و فروش محصولات ورزشی و افزایش درآمدزایی، کازنز و اسلک (۱۹۹۶)، بنت و همکاران (۲۰۰۳) و مدوکس (۲۰۰۳) پژوهش هایی را به انجام رسانده اند. کاوسنس و اسلاک (۱۹۹۶) مناسب ترین شیوه تشویق تماشاگران به تماشای مسابقات را ترکیب حمایت های مالی، صحه گذاری و تبلیغات دانسته اند.
در ارتباط با بهره گیری از شخصیت های مرجع به منظور صحه گذاری نیز تحقیقاتی صورت گرفته است. بوید و شانک (۲۰۰۳) تأثیر صحه گذاری را در تبلیغ محصولات ورزشی و غیر ورزشی مورد مطالعه قرار دادند. کاوسنس و اسلاک (۱۹۹۶) نیز یکی از مناسب ترین شیوه تشویق تماشاگران به تماشای مسابقات را صحه گذاری دانسته اند.
اهدای هدایا از طرف باشگاهها و شرکتهای حامی آنان که مارک باشگاه و شرکت حامی بر آنان حک شده باشد، یکی از روش های مناسب و موفق در جذب مشریان و ایجاد درآمد دو طرفه برای باشگاهها، سازمانهای ورزشی مثل کمیته ملی و بین المللی المپیک و شرکت های حامی آنان است.
استفاده از اینترنت در ورزش حرفه ای نقش بسیار مهمی را بازی می کند، از معرفی ورزش ها و رویدادها گرفته تا تبلیغات، شرط بندی اینترنتی، اخبار و اطلاع رسانی، تفسیر و نمایش مسابقات به طور زنده و پس از اجرا، رأیگیریها (انتخاب ها)، تحقیقات ورزشی و بازار ورزش، فروش سهام و سرانجام فروش بلیط. یوسفی و همکاران (۱۳۸۶) پژوهشی را با هدف بررسی میزان تأثیر اینترنت بر آمیخته بازاریابی ورزشی (محصول، قیمت، توزیع و ترویج) به انجام رساندند. فیلو وفانک (۲۰۰۵) به تأثیر اینترنت بر توزیع محصولات پرداخته اند. فلورس (۲۰۰۴) در مقاله خود به NBA پیشنهاد می کند که برای افزایش روابط هواداران با بازیکنان و نزدیک تر کردن بازی به هواداران در بسکتبال باید از اینترنت استفاده کند.
کلاوسن و میلر (۲۰۰۱) در تحقیقی بر روی توسعه و رشد شرط بندی ورزشی در ایالت متحده امریکا طی دهه ۱۹۹۰ ، شرط بندی ورزشی را یک سرگرمی بی ضرر و نیز روشی برای صحه گذاری بر محصولات ورزشی عنوان می کنند. آنان در بررسی خود بیان می کنند که شرط بندی قانونی با رشد ۱۶۰۰ درصدی از سال ۱۹۷۶ بستر امنی در هزاره جدید فراهم آورده به طوری که در مسابقات اسب دوانی، اتومبیل رانی و انواع رشته های ورزشی و همچنین شرط بندی از طریق اینترنت افراد زیادی را به خود مشغول داشته است.
فصل سوم
روش شناسی تحقیق
مقدمه
ارائه روشن و واضح اطلاعات یک تحقیق با بهره گرفتن از روش های آماری مناسب می تواند بر کیفیت آن تأثیر مستقیم داشته باشد. در این بخش به روش شناسی تحقیق حاضر پرداخته شده است. ابتدا مشخص می شود که روش تحقیق حاضر در حیطه کدام نوع از تحقیقات جای می گیرد، سپس به ذکر جامعه، نمونه و روش نمونه گیری پرداخته می شود، همچنین ابزار اندازه گیری نیز در این مبحث عنوان شده که به روایی و اعتبار ابزار اندازه گیری که در این تحقیق پرسشنامه می باشد، اشاره شده و در انتها روش تجزیه و تحلیل داده ها مطرح می شود.
۳-۱-روش تحقیق
تحقیق حاضر از نظر هدف ، کاربردی و از نظر چگونگی جمع آوری داده ها توصیفی به شمار می آید که به شکل میدانی انجام گرفته و اطلاعات مورد نیاز آن از طریق مطالعات کتابخانه ای و جمع آوری نظرات جامعه آماری به دست آمده است. در این تحقیق، محقق درصدد بررسی آمیخته بازاریابی در باشگاه های لیگ برتر بسکتبال ایران و رتبه بندی آن با روش پرومیتی می باشد.
۳-۲-جامعه آماری
جامعه آماری این پژوهش جمعا ۷۲ نفر می باشد که عبارتند از: رئیس فدراسیون بسکتبال ، اعضای هیأت رئیسه(۱۶نفر)، مدیران باشگاه ها و مسئولین بازاریابی آن ها در لیگ برتر(۲۴نفر) ، سرپرستان تیم ها(۱۲نفر) و صاحب نظران بسکتبال و مدیریت ورزشی و بازاریابی (۲۰نفر) می باشد.
۳-۳-نمونه آماری و روش نمونه گیری
با توجه به محدود بودن نمونه، نمونه آماری برابر با جامعه آماری و به صورت کل شمار می باشد.
۳-۴-ابزار اندازه گیری
ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ۳۶ سؤالی آمیخته بازاریابی است و در آن از طیف پنج گزینه ای لیکرت استفاده شده که این پرسشنامه قبلا توسط معادی(۱۳۸۷) مورد استفاده قرار گرفته شده است. این پرسشنامه در چهار متغیر اصلی آمیخته بازاریابی(محصول ، مکان ، ترویج و قیمت) را در باشگاه های لیگ برتر فدراسیون بسکتبال می سنجد، که به تفکیک ۹ سؤال(۱ تا ۹) مربوط به عنصر محصول، ۱۰ سؤال(۱۰ تا ۱۹) مربوط به عنصر مکان، ۸ سؤال(۲۰ تا ۲۷) مربوط به عنصر ترویج، ۹ سؤال(۲۸ تا ۳۶) مربوط به عنصر قیمت گذاری می باشد.
۳-۵-روایی پرسشنامه
مهمترین عامل در ارزشیابی یک اندازه گیری، روایی آن است. مفهوم روایی به این سوال پاسخ می دهد که ابزار اندازه گیری تا چه حد خصیصه مورد نظر را می سنجد.
برای اطمینان از روایی پرسشنامه ها، از نظرات و راهنمایی ۱۰ نفر از اساتید صاحب نظر در علم مدیریت و همچنین مدیریت تربیت بدنی استفاده شده و نظرات آن ها در پرسشنامه نهایی لحاظ گردید.
۳-۶-پایایی پرسشنامه
برای اطمینان از پایایی پرسشنامه ها، پس از اجرای مقدماتی بر روی ۳۰ نفر از جامعه آماری، به محاسبه ضریب اعتبار پرسشنامه با بهره گرفتن از ضریب آلفای کرونباخ پرداخته که مقدار بدست آمده (۸۷/۰) معرف ضریب اعتبار مناسب پرسشنامه می باشد.
۳-۷-روش های آماری تجزیه و تحلیل داده ها
روش های آماری و تجزیه و تحلیل داده ها با توجه به نوع تحقیق، اهداف و سؤالات پژوهش تعیین می شود. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی و از نرم افزار آمار SPSS و برای رسم نمودارها از نرم افزار Excel استفاده شده است. در بخش اول با بهره گرفتن از آمار توصیفی برای هر یک از عناصر آمیخته بازاریابی شاخص های گرایش مرکزی، شاخص های پراکندگی و شاخص های توزیع یافته های تحقیق به صورت جدول و نمودار گزارش شده و در بخش دوم سؤالات تحقیق با بهره گرفتن از آزمون های آمار استنباطی (آزمون t تک گروهی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. تمام سؤالات تحقیق در سطح معنی داری (P≤۰.۰۱) مورد بررسی قرار گرفته اند.
برای وزن دهی شاخص های مربوط به هر عنصر(محصول، مکان، ترویج و قیمت) از روش آنتروپی استفاده شده است. لذا در این قسمت به طور خلاصه این روش توضیح داده می شود.
آنتروپی در تئوری اطلاعات، معیاری است برای مقدار عدم اطمینان بیان شده توسط یک توزیع احتمال گسسته (Pi) به طوری که این عدم اطمینان، در صورت پخش بودن توزیع، بیشتر از موردی است که توزیع فراوانی تیز تر باشد (Shannon). این عدم اطمینان را شانون به صورت زیر بیان نموده است: (۲۰)
P1,P2,……Pn } = -K Pi . Ln Pi] به طوری که k یک ثابت مثبت است به منظور
تأمین
روش آنتروپی طبق مراحل زیر انجام می پذیرد:
پس از تشکیل ماتریس تصمیم گیری، با بهره گرفتن از روش آنتروپی وزن شاخص ها به دست می آید. یک ماتریس تصمیم گیری از یک مدل MADM حاوی اطلاعاتی است که آنتروپی می تواند به عنوان معیاری برای ارزیابی آن به کار رود. یک ماتریس تصمیم گیری را به صورت زیر در نظر می گیریم :
Xn | … |
زیرا منطقی تر به نظر می رسد که دولت با حاکمیت را مالک چیزی بدانیم که از وجود ان آگاهی ندارد تا اینکه شخص خصوصی را مالک چنین مالی بدانیم .
درعمل نیز این نظام حقوقی دارای مزایایی است، زیرا دولت راکه مسولیت دفاع از منافع حقوقی جامعه را به عهده دارد آزاد میگذارد تا شرایط بهره برداری از منابع معدنی را به صلاحدید خود تعیین کند.
این نظام دخالت دولت در این عرصه را به استناد حق حاکمیت تسهیل میکند.دولت میتواند اقدام به ملی کردن فعالیتهای این عرصه نماید ویا اینکه ان را در انحصار خود در آورد.اتحاد جماهیر شوروی سابق واروپای شرقی نیز اگر چه توجیح ریشه فئودالیسم در خصوص انها موضوعیت نداشت از این نظام پیروی نمودند.با وجود این باید متذکر شد که اغلب این مسئله بیشتر مربوط به اصول است تا واقعیت های عملی، زیرا حتی باوجود انحصار های دولتی همیشه طرف های خصوصی در قالب کمک های فنی ومالی در این عرصه وارد می شوند.[۵۶]
اما به نظر می رسد بسیاری از کشورها به نقصان های نظام حقوقی حاکمیتی که در واقع چیزی جز اراده حاکمیت نیست پی برده اند وبه همین جهت با وضع قوانینی درخصوص حق مالکیت دولت برمنابع از طریق قوانین عادی واساسی به این حق مشروعیت و عینیت بخشیده اند .دراین فرض قانون شرایط اکتشاف وبهره برداری از منابع نفتی را تعیین می کند ودرنتیجه دارندگان امتیاز های معدنی ونفتی باید خود رابا مقررات قانون نفت تطبیق دهند.
قرارداد های منعقده هم باید مفاد قانون نفت منعکس شود که درواقع هدف اصلی این قرارداد تثبیت حق طرف قرارداد وپیش بینی برخی نکات است که درقانون مورد غفلت واقع شده است .[۵۷]
دراین نظام ها درموضوعات مربوط به اداره مخازن نفت صلاحیت قانون ملی الزامی است ومنازعات بوجود آمده دراین راستا باید دردادگاه های ملی مورد رسیدگی واقع شود.
۳.نظام تخصیصی (regalian system)در استفاده از منابع معدنی :
مبنای اصلی این نظام آن است که منابع معدنی قبل از اکتشاف به هیچ کس تعلق ندارد درنتیجه نفت وسایر منابع معدنی اموالی است که مالک خاص ندارد وشیوه توزیع آن توسط قانون مشخص و معین می شود .دراین نظام دولت آیینی را برای تحصیل وانتقال ومالکیت منابع تعریف می کند .[۵۸]
دراین نظام دولت به طور معمول اجازه بهره برداری کوتاه مدت از منابع نفتی را صادر می کند، بنابراین دارنده حقوق معدنی هیچ گونه مالکیتی نسبت به منابع معدنی ندارد بلکه فقط حق محدودی یرای انجام امور مرتبط به کشف مخزن به او اعطاء گردیده است ودر مقابل درصورت کشف مخزن از سوی دولت به وی حق انحصاری بهره برداری اعطا می گردد .
۴.نظام حقوقی مالکیت نفت درحقوق ایران:
به نظر می رسد اولین مقرره قانونی که درخصوص حق بهره برداری از معدن به ویژه نفت درایران وضع شد ماده ۳ قانون معادن مصوب شانزدهم اسفند سال ۱۳۱۷باشد[۵۹].به این قانون قانون استخراج معادن نفتی درانحصار دولت قرار گرفت .این ماده مقرر می داشت :حق استخراج معادن نفت ومواد نفتی وسنگ های قیمتی ارقبیل الماس و زمردویاقوت وغیره وفلزات قیمتی از قبیل طلا ونقره وپلاتین وغیره منحصر به دولت است وحقوق مالکین این معادن به موجب آیین نامه مخصوص با موافقت بین دولت و مالکین معین خواهد شد.چنانچه ملاحظه می شود دراین مقرره قانونی تمایل قانون گذار به حاکمیت رژیم انفال بر معادن مشهود است وفقط درجهت رعایت حقوق مکتسبه مقرر شده است که حقوق مالکین با توافق بین دولت وآنها پرداخت می شود .[۶۰]
سپس به موجب بندآخر ماده۱وبندج ماده ۲ قانون معادن مصوب بیست ویکم اردیبهشت ۱۳۳۶ تصریح شدکه مالکیت معدن نفتی مطلقا متعلق به دولت است.[۶۱]
قانون نفت هشتم مرداد ماه ۱۳۵۳درماده ۳ خود مقررنمود که منابع نفتی ایران ملی است به این معنی که مالک این منابع ملت ایران است ودولت به نیابت از ملت اعمال این حق را از طریق شرکت ملی نفت ایران انجام می دهد .شرکت ملی نفت نیز فقط محق خواهد بود از طریق قرارداد پیمانکاری نسبت به اکتشاف وتوسعه میادین نفتی اقدام کند.[۶۲]
به بیان دیگر مطابق این قوانین منابع نفتی از مشترکات عامه شناخته شد ودولت به نمایندگی از ملت مسولیت بهره برداری از این منابع را به عهده گرفت .برخی از آثار این مالکیت عمومی نیز دربرخی موارد در قرارداد ها لحاظ شد. به عنوان مثال درقرارداد اراپ که درسال ۱۳۴۵منعقد شد که پنچاه درصد ذخایر نفت مکشوفه به عنوان دخایر ملی نگهداری شود واز حدود این قرارداد ها خارج باشد.اما درماده ۲ قانون نفت سال۱۳۶۶ منابع نفتی کشور جزءانفال وثروت های عمومی شمرده شد[۶۳] وطبق اصل ۴۵ قانون اساسی دراختیار حکومت اسلامی قرار گرفت .[۶۴]
به نظر میرسد که تاقبل از قانون اساسی سال۱۳۵۸دو تعریف درخصوص مالکیت نفت درنظام قانونی وارد شده است .دردوره نخست وبه موجب تعاریف ارائه شده درقوانین سال های ۱۳۱۷و۱۳۳۶مالکیت نفت مطلقا متعلق به دولت شمرده شده است .سپس دردوره دوم ومابین سال های ۱۳۵۳و۱۳۵۸به موجب تعاریف قانونی عبارات قانون گذار درمعرفی مخازن نفتی تغییر نمودوملت ایران به عنوان مالک این مخازن معرفی شدند.
۵.نظام مالکیت و حاکمیت برنفت دربیانیه های سازمان ملل(اصل حاکمیت ملت ها برمنابع طبیعی)[۶۵]:
بعداز بررسی نظام های گوناگون مالکیت نفت وگاز به نظر می رسداین تحقیق بدون بررسی بیانیه های سازمان ملل درخصوص مورد کامل نباشد، به ویژه اینکه اصول مندرج دراین بیانیه ها بسیار مورد توجه کشورهای جهان سوم است.ذیلا مختصری به بررسی این بیانیه ها می پردازیم:
بیانیه شماره۶۲۶سال۱۹۵۲و۱۸۰۳سال۱۹۶۲نمونه های از تثبیت حاکمیت دائمی ملت ها برمنابع ملی خویش هستندند .درادامه درراستای تحقق وتثبیت هرچه بیشتر اعمال حاکمیت دولتهای میزبان بر منابع معدنی خویش درسال۱۹۶۶نیز درتاکید هرچه بیشتر این حق بیانیه۲۱۵۸سازمان ملل واقع ومنتشر شد.[۶۶]
در ۱۲دسامبر سال۱۹۷۴مجمع عمومی سازمان ملل بیانیه۳۲۸۱را باعنوان معاهده حقوق وتکالیف اقتصادی دولت ها صادر نمود که مقرر می ساخت:
۱.هرکشوری حق حاکمیت مطلق داردوباید این حق را اعمال کند.این حق شامل مالکیت-استفاده و دراختیار داشتن تمام ثروتهای آن کشور ،منابع طبیعی وفعالیت های اقتصادی است.
۲.هرکشوری حق دارد…
۳.درصورت پرداخت غرامت مناسبی که با لحاظ تمام شرایط واوضاع واحوال وقوانین مرتبط که دولت مناسب تشخیص دهد دولت می تواند به ملی کردن،مصادره ویا انتقال مالکیت اموال خارجی ها اقدام نماید.[۶۷]
درجمع بندی ونتیجه از این بخش همانطور که پرواضح است، اولا:اصل حاکمیت ملت ها ایجاب می کند که دولتها می توانند درمواقع ضرورت باپرداخت هزینه های انجام شده به سرمایه گذار ودر جهت منافع و رفاه عمومی از آنها خلع ید نماید نتیجه منطقی این اصل آن است که دردنیای امروز مالکیت برمنابع طبیعی کشورها توسط سرمایه گذاران خارجی رویایی برباد رفته است.ثانیا:درتمامی نظام های حقوقی مالکیت نفت به استثنای آمریکا نفت یک کالای عمومی است وحق اداره وتعیین نحوه اختصاص آن با دولت است .به این شرح که درنظام های حقوقی یا مالکیت نفت کلا متعلق به دولت بوده ویا اینکه تخصیص منابع ومخازن نفتی درید اقتدار دولت قرار داشت.[۶۸]
فصل دوم :
تحلیل نظری قراردادهای بالادستی صنعت نفت
مبحث اول : ماهیت حقوقی قراردادهای نفتی
قراردادهای نفتی را می توان در عداد « قراردادهای دولتی » به شمار آورد . قراردادهای فوق از آنجا که یک طرف آن را دولت تشکیل می دهد ، قرارداد دولتی می نامند . در این قراردادها گاهی دولت به طور مستقیم وارد می شود ؛ ولی بیشتر سازمان یا موسسه ای که تحت کنترل یا تملک دولت باشد ، پای این قراردادها را امضاء می کند ؛ بنابراین بطور خلاصه می توان گفت که قراردادهای دولتی ، قراردادی ناظر بر روابط دولت ( یا یک سازمان دولتی ) با یک شخصیت حقوق خصوصی در یک فعالیت اقتصادی و بازرگانی است. قراردادهای دولتی بر سه قسم تقسیم بندی می شوند :
الف ـ قراردادهای اداری : اینگونه قراردادها دارای نظام حقوقی کاملا مستقلی می باشند . یعنی تابع مقررات و احکام حقوقی کاملاً متفاوت از مقررات حقوق خصوصی هستند و حتی در بعضی از موارد ، از اصول و احکام اساسی حقوق مدنی نیز عدول نمایند . در واقع منشا همه امور فوق را باید ناشی از مقتضیات خدمات عمومی دانست . اداری بودن قراردادهای فوق ، بدین معنا می باشد که از لحاظ تشریفات انعقاد و محتوا ، متضمن شروط و احکام ویژه ای هستند که اختیارات گسترده ای به دولت می دهند و او را نسبت به طرف خصوصی در موقعیت ممتازی قرار می دهد . [۶۹]
بنابراین افرادی که چنین قراردادهایی را منعقد می نمایند، از اختیارات خاص دولت در این زمینه مطلعند . حکومت قانون دولت بر اینگونه قراردادها ، امری بدیهی می باشد و در آنها
معمولا هیچگونه شرط داوری جهت حل و فصل اختلافات میان طرفین وجود ندارد و این امر در صلاحیت مراجع داخلی می باشد و تنها راه طرح آنها در مراجع بین المللی ، طی نمودن کلیه راه های احقاق حق در مراجع داخلی و ثبوت تخلف آشکار دولت از حداقل استاندارد بین المللی جهت استفاده از « حمایت دپلماتیک » می باشد . [۷۰]
ب ـ قراردادهایی که در آنها دولت وارد قلمرو حقوق خصوصی گشته و اعمالی را که لازمه انجام خدمات اداری نیست ، انجام می دهد . بیشتر قراردادهای وام که بین دولت و بانکهای خارجی منعقد می شود و قراردادهای خرید کالا و خدمات که محل اجرای تعهدات آن خارج از قلمرو حاکمیت دولت است ، مثالهایی برای این نوع قرارداد می باشند . حکومت قانون دولت و صلاحیت انحصاری محاکم آن معمولا در این قراردادها وجود ندارد . [۷۱]
ج ـ قراردادهایی که دولت آنها را به عنوان نماینده و حافظ مصالح عمومی منعقد می نماید . عملیات این قراردادها در سرزمین تحت حاکمیت دولت انجام می پذیرد و مدت قراردادها نیز طولانی است و از آنجا که عملکرد و حاصل اینگونه قراردادها دارای تاثیرات زیاد در اقتصاد و سیاست دولت می باشد، بنابراین دولتها جهت بالابردن درآمد و منافع خود در فرصتهای مختلف شخصیت خصوصی انتفاعی طرف قرارداد را تحت فشار قرار می دهند و از همین روست که در اینگونه قراردادها مقررات ویژه و خاصی که در قراردادهای دیگر وجود ندارد ، به کار گرفته می شود . [۷۲]
گفتار اول : ماهیت متحول قراردادهای نفتی
در آراء دادرسی متأخر به ماهیت قراردادهای نفتی اشاره گردیده است ؛ به طوری که برخی نویسندگان اظهار داشته اند : « امروزه در همه سیستم های حقوقی در سراسر جهان از جمله در سیستمهای حقوق عرفی ـ می بینیم ، این قواعد حقوقی با نمونه های اولیه آن در حقوق کلاسیک قراردادی که در قرن نوزدهم وجود داشت و ثابت و غیر قابل تغییر بودند ، فرق می کند و متضمن ایجاد نوع متفاوتی از روابط حقوقی است که ویژگی آن و پویایی و گردش پذیری اساسی است و در قرن حاضر این معنی هم مسلم گردیده است که قراردادهای نفتی چه صریحاً و چه تلویحاً با یک نوع شرط ملل کامله الوداد به یکدیگر مرتبط گشته اند ، به طوری که هر تغییری در یکی از قراردادهای حاصل شده آثار آن در قراردادهای دیگر هم انعکاس یافته است . » [۷۳]
قراردادهای منعقده میان دولتها ( صاحبان منابع طبیعی ) و شرکتهای خارجی ( نوعا فراملیتی ) دارای ویژگی های خاصی می باشند ؛ بدین ترتیب که دسته ای از حقوقدانان غربی سعی نموده اند با تمسک به قواعد حقوقی مانند اصل لزوم قراردادها ، قرارداد منعقده را از هرگونه تغییر و تحول مصون نشان دهند و از طرف دیگر با موج استقلال یابی کشورهای مستعمره موجی از مطالبات اقتصادی از سوی کشورهای در حال توسعه ایجاد گردیده که حقوقدانان جهان سوم را بر آن داشت که ایده « نظم نوین اقتصادی » را به وجود آورده و بسط دهند و بدین ترتیب در قبال تز « ثبات قراردادها » آنتی تز « قابلیت تغییر قراردادها » توسط دولت های ملی ایجاد شد . [۷۴]
بنابراین ایده لزوم رعایت حاکمیت کشورها بر منابع طبیعی و اولویت بهره برداری ملت ها از این منابع در جهت منافع خود ، با ایده اصل ثبات و لزوم قراردادها به این نتیجه می رسد که قراردادهای نفتی به صورت زنجیره ای و نسل به نسل تغییر یافته و لیکن تغییرات جزئی و نوسانات مقطعی به هیچ عنوان بر هم زننده تعادل قراردادها به حساب نیامده و موجب انتفاء آنها نمی گردد . [۷۵]
بنابراین قراردادهای نفتی در ابتدا به شکل امتیازنامه ظهور یافتند و سپس در طول تاریخ از شکل امتیاز خارج گشته و تحت عنوان قراردادهای نفتی طرح گردید ؛ بدین معنی که در این روند اختیارات خاص دولت در خصوص اعطاء ، شرایط و نحوه الغاء امتیازات به تدریج کم رنگ شده و از صورت ایقاعی به شکل قراردادی در آمد . [۷۶]
بحث احتساب قراردادهای نفتی در زمره قراردادهای اداری در دعاوی مختلف ، مورد بررسی قرار گرفته است ؛ از آن جمله می توان به رای « لیامکو » اشاره نمود که داور منتخب در آن ، چنین اظهار نظر کرده است : « حقوقدانان معاصر بر این عقیده اند که عملیات صاحب امتیاز در زمینه معادنی مانند نفت یا امتیازات مشابه دیگر ، مشخصات خدمات عامه را ندارد ؛ بلکه جزء پروژه ها و فعالیتهای خصوصی شناخته می شود و مشمول قواعد عمومی مربوط به حقوق خصوصی در مورد قراردادها می باشد . [۷۷]
گفتار دوم : مراحل و مدت قراردادهای نفتی
قراردادها عمدتا به ۳ مرحله اساسی ، یعنی فاز مقدماتی یا شناسایی ، فاز اکتشاف و فاز استخراج تقسیم می شوند . فاز شناسایی مرحله اول بررسی است که عمدتا یک تا دو سال به طول می انجامد و تنها شامل عملیات زمین شناسی و ژئوفیزیکی می باشد که امکان دستیابی به منابع بالقوه را برای دولت فراهم می نماید . در فاز اکتشاف ، حفر چاه های اکتشافی و کشف نفت و گاز توسط عملیات حفاری در نظر است و دوره آن معمولا ۳ تا ۶ سال است . البته امکان تجدید نظر در این دوره زمانی با توجه به شرایط وجود دارد . در صورت پایان مدت دوره و عدم دستیابی به ذخایر بطور اتوماتیک قرارداد به پایان می رسد . در فاز استخراج نیز عملیات استخراج از چاه صورت می پذیرد و معمولا ۲۰ تا ۳۰ سال در نظر گرفته می شود . [۷۸]
مبحث دوم : انواع قراردادهای نفتی و عوامل موثر بر آن
گفتار اول : انواع قراردادهای نفتی
اگرچه معمولاً ترتیبات معاملاتی در بخش نفت و گاز را به دو سیستم امتیازی و قراردادی تقسیم می نمایند، اما با توجه به سوابق تاریخی و دعاوی مربوط به قراردادهای امتیازی مانند دعوای انگلیس و ایران و دعوای عربستان و شرکت نفتی آرامکوی آمریکا و … میتوان امتیاز را نوعی قرارداد دانست که در نتیجه توافق دوجانبه دولت (یا نماینده او) و کمپانی خارجی محقق میگردد .[۷۹] بنابراین علیرغم برخی از اختلافات امتیاز با یک قرارداد خصوصی که در اکثر قراردادهای نفتی همانطور که در گفتار قبلی گفته شد این اختلافات وجود دارد، باز هم نمیتوان امتیاز را نوعی ایقاع و عمل یکجانبه دولتی دانست. لذا ما امتیاز را به عنوان یکی از مهمترین قراردادهای نفتی سابق در کنار دیگر قراردادهای نفتی بررسی مینماییم .
بند اول : قراردادهای امتیازی
واژه امتیاز یا کانسشن۲ (concession)ریشه در وازه لاتین(concession)داشته که به معنای اجازه (permit)یااباحه(allow)دارددر معنای لغوی عبارتست از «اختصاص به حقی در فعلی» که به موجب آن حقوق مخصوص و استثنایی معمولاً از طرف مقامات عمومی به اشخاص خصوصی خارجی جهت استفاده انحصاری از منابع داخلی اعطا میگردد».۳
امتیاز[۸۰] به مفهوم مصطلح در قراردادهای نفتی، شامل اعطای حق انحصاری و طولانیمدت کاوش، اکتشاف، استخراج، تصفیه و صدور نفت خام و مواد همراه آن، یعنی کلیه عملیات بالادستی منحصراً و عملیات پاییندستی تقریباً در حوزه بسیار وسیعی به کمپانیهای نفتی خارجی میباشد. به عبارت دیگر در قرارداد امتیاز دولت که مالک مخزن یا میدان مشخص است آن را به شرکت معمولاً خارجی واگذار میکند و آن شرکت کلیه سرمایهگذاری در عملیات اکتشاف، توسعه، بهرهبرداری و بازاریابی را تأمین میکند. به لحاظ تاریخی قراردادهای امتیاز اولین قراردادهایی هستند که مورد استفاده قرار گرفتهاند به طوری که انگلیس و شوروی حتی قبل از جنگ جهانی اول امتیازاتی را در شمال و جنوب ایران به طور موردی تحصیل کرده بودند. اما اوج استفاده از این قراردادها (قراردادهای سنتی خاورمیانه )بعد از جنگ جهانی اول و به ویژه از اواسط دهه ۳۰ میلادی به بعد در خاورمیانه نمود پیدا کرد. به واسطه این قراردادهاحق انحصاری بهره برداری از منابع نفتی برای مدت نسبتا طولانی (دست کم ۶۰سال)درحوزه وسیعی از محدوده سرزمینی دولت میزبان به شرکت صاحب امتیاز واگذار شده بود .درمیان مذاکره و انعقاد این نوع قراردادها هیچیک از کشورهای حوزه خلیج فارس دارای نفت نبودند، فلذا همه زوایای تولید وبهره برداری از مخازن نفتی باید درقراردادها پیش بینی می شد.زیرا به جز قوانین اساسی کشورها اصولا قانون دیگری نبود تا مورد ارجاع قرارگیرد. به موجب این قراردادها دانده حق امتیاز موظف بود، مبالغی را به عنوان بهره مالکانه (Royalty)،حق الامتیاز (Bonus)ومقرری سالیانه به کشور میزبان بپردازد.اولین قرارداد موفقیتآمیز نفتی در قالب امتیاز از طرف دولت ایران به ویلیام ناکس دارسی به سال ۱۲۸۰ هـ.ق (۱۹۰۱ میلادی) اعطا گردید و بعد از آن در سایر کشورهای خاورمیانه مانند عربستان و عراق رواج یافت.
با گذشت زمان و به ویژه بیداری کشورهای صاحب نفت و افزایش استقلالطلبی آنها کمپانیهای نفتی حقوق و امتیازات بیشتری به دولتهای طرف قرارداد دادند، به طوری که پس از ملی شدن صنعت نفت در ایران، این سیستم قراردادی ممنوع گردید و قراردادی که با کنسرسیوم نفتی متشکل از شرکتهای انگلیسی – فرانسوی و آمریکایی منعقد شد نیز نوعی قرارداد عاملیت[۸۱] محسوب میشد تا قرارداد امتیاز، زیرا شرکتهای عامل هلندی با دریافت دستمزدی مقطوع، عملیات اکتشاف و تولید و پالایش را به عنوان عامل یا نماینده شرکت ملی نفت انجام میدادند. مطابق مقررات قانون ملی شدن صنعت نفت، شرکت ملی نفت ایران مالک قانونی کلیه حوزهها و تأسیساتی بود که کمپانیهای خارجی در آن مشغول فعالیت بودند و نفت استحصالی نیز در سر چاه[۸۲] در مالکیت شرکت ملی نفت بود و در نتیجه فروش به تملک شرکتهای عضو کنسرسیوم درمیآمد.[۸۳] شرکتهای عامل نسبت به حقالعمل خویش و شرکتهای عضو کنسرسیوم نسبت به سود دریافتی خویش باید به طور مقطوع ۵۰% آن را به عنوان مالیات به دولت ایران پرداخت میکردند.[۸۴] پس از بیان این مقدمه، انواع وشاخصههای مهم قراردادهای امتیاز را بررسی مینماییم:
-قراردادهای امتیازی دردوساختار سنتی ومدرن نمود یافته اند .مقررات و شروط عمده قراردادهای امتیازی سنتی:
۱.منطقه بزرگ درنظرگرفته شده برای امتیاز بدون حق تجدیدنظر بعدی آن.
۲.مدت زمان طولانی قرارداد بدون حق تغییر آن .
۳.حق انحصاری شرکت دارنده امتیاز برای انجام تمام مراحل اداره میدان وپالایش وپخش وفروش نفت.
۴.معافیت از تمام مالیات وعوارض گمرکی.
مدلهای پیادهسازی
چهار مدل پیادهسازی برای ابر ارائه شده است: [۱۳]
۱-۴-۱) ابر خصوصی[۳۱]
زیر ساخت ابر فقط مختص یک سازمان خاص است و به وسیله خود سازمان یا شخص ثالثی مدیریت می شود. انگیزه وجود چنین ابری برای یک سازمان از چند جنبه قابل بررسی است. اولین مورد، افزایش بهرهوری منابع موجود میباشد. دلیل دیگر، مسائل امنیتی و استقلال داده ها میباشد که برای یک سازمان میتواند مسئلهای مهم باشد. همچنین هزینه انتقال داده ها از زیر ساخت IT محلی موجود به ابر عمومی هنوز مسئله قابل توجه و حل نشدهای است و در آخر هم، اینکه سازمانها نیازمند این هستند که کنترل کاملی بر روی فعالیتهای مهم درونی خود داشته باشند. یکی دیگر از استفادههای ابر خصوصی در محیطهای آموزشی و به منظور انجام تحقیقات میباشد.
۱-۴-۲) ابر گروهی[۳۲]
یکی از مدلهای ابر است که در واقع بین ابر خصوصی و عمومی قرار میگیرد و به صورت زیرساختی که بین چند شرکت مختلف پشتیبانی می شود، تعریف میگردد. این مدل در زمانهایی که شرکتها دارای اهداف تجاری غیررقابتی هستند و یا نیازمند یک سری منابع با سطح بالای امنیت هستند، مورد استفاده قرار میگیرد.
۱-۴-۳) ابر عمومی[۳۳]
این مدل متداول دنیای ابر است. زیرساختهای ابر برای عموم کاربران و شرکتها با پرداخت هزینهای یا به صورت مجانی قابل استفاده است. مثل Amazon EC2.
۱-۴-۴) ابر ترکیبی[۳۴]
ترکیبی از دو یا چند ابر(عمومی، خصوصی یا انجمنی) میباشد. در واقع یک سازمان ممکن است از این مدل برای این منظور استفاده کند که بتواند مزایای مثلاً ابرهای عمومی و خصوصی را باهم ترکیب کند.
شکل۱-۳ ) موقعیت رایانش ابری در میان سایر سیستمها[۱۵]
تفاوتها و شباهتهای ابر با سایر سیستمهای محاسباتی
پردازش ابری همان تکامل یافته پردازش موازی، پردازش توزیع شده و پردازش شبکه ای است (شکل ۱-۳). شباهت مختصری بین اینها وجود دارد. پردازش ابری یک پدیده نوظهور در علم کامپیوتر است و دلیل این نامگذاری آن است که داده ها و برنامه ها در میان ابری از سرویسدهندههای وب قرار گرفتهاند. پردازش ابری یعنی استفادهی اشتراکی از برنامه ها و منابع یک محیط شبکه برای انجام یک کار بدون این که مالکیت و مدیریت منابع شبکه و برنامه ها برای ما مهم باشد. در ابر منابع کامپیوترها برای انجام یک کار استفاده میشوند و داده های مربوط به پردازش در هیچ کدام از کامپیوترهای شخصی ذخیره نمیشوند، بلکه در جای دیگری ذخیره میشوند تا در زمان و مکان دیگری قابل دسترسی باشند[۶].
اغلب اوقات رایانش مشبک[۳۵] با رایانش ابری اشتباه گرفته میشود، در حالی که این دو کاملاً با یکدیگر متفاوتند [۱۵]. رایانش مشبک ممکن است برای افراد مختلف معانی متفاوتی داشته باشد، اما در تعریفی ساده میتوان گفت رایانش مشبک این امکان را فراهم می کند که بتوان با بهره گرفتن از منابع سیستمهای متصل به شبکه و ایجاد منبع بزرگی از سرویسها و امکانات، مرکزی قدرتمند بهوجود آورد که قادر به انجام عملیات بسیار پیچیدهای باشد، به نحوی که از دید کاربران، عملیات تنها توسط یک سیستم انجام می شود. ناگفته نماند که در رایانش مشبک، مجموع منابع رایانشی به طور همزمان، تنها برای انجام یک عملیات استفاده میشوند. درنتیجه میتوان گفت رایانش مشبک و رایانش ابری، ارتباط مستقیم ندارند. زیرا هرکدام به روشی متفاوت عمل میکنند. درواقع در رایانش مشبک، پروژهای عظیم میان چندین رایانه تقسیم میشود تا از منابع آنها استفاده شود، اما رایانش ابری دقیقاً برعکس عمل میکند به طوری که به چندین برنامهی کوچکتر اجازه میدهد که همزمان اجرا شوند، یعنی به کمک رایانش ابری میتوان مشبک محاسباتی ساخت اما نمیتوان از رایانش مشبک، ابر رایانشی تولید کرد. رایانش مشبک نیازمند کاربرد نرمافزاری است که بتواند یک برنامه را به چندین هزار جزء تقسیم کرده و سپس هر جزء را روی یک رایانه اجرا نماید و در نهایت نتایج را جمعبندی کرده و ارائه نماید. پردازش ابری به نرمافزارهای اینترنتی به صورت اشاره دارد. سختافزار را مرکز داده و نرمافزار را ابر مینامیم. اصل پردازش ابری بر مبنای جداسازی منطقی بین گرهها است که هر گره به صورت یک ماشین فیزیکی خواهد بود. بر خلاف پردازش مشبک که چند کامپیوتر را به هم متصل می کند تا بتواند یک کامپیوتر بزرگ را برای استفاده در پردازشهای حجیم داده ها شبیهسازی کند، در پردازش ابری فناوری شبیهسازی این امکان را میدهد که هر گره به صورت یک ماشین فیزیکی مستقل به کاربر اجازه بدهد تا نرمافزار و سیستم عامل مورد نظر خودش را در آن اجرا کند و برای هر گره سرویسهای دلخواهاش را تنظیم نماید [۱۵]. بطور خلاصه، بین رایانش ابری و محاسبات مشبک دو تفاوت عمده وجود دارد [۱۳]:
-
- تأکید محاسبات مشبک بر به اشتراک گذاری منابع به شکل یک سازمان مجازی است. اما رایانش ابری فقط مربوط به یک سازمان حقیقی خاص است.
-
- هدف محاسبات مشبک فراهم آوردن نهایت قدرت محاسباتی به منظور انجام یک کار عظیم میباشد اما در رایانش هدف فراهم آوردن کارهای روزمره و معمول افراد مختلف و در واقع کارهای نسبتاً کوچک است. میتوان گفت اینترنت و به طور مشخص WEB 2.0 مهمترین عامل در شکل گیری محاسبات ابری است. شکل پیشرفته ارتباط میان کاربران با یکدیگر، میان کاربران با اینترنت و بالاخره بین اجزای نرمافزاری اینترنت، که در مجموع به اختصار WEB 2.0 خوانده می شود[۱۶]. طرّاحی و معماری WEB 2.0 بر پایه مشارکتها، همکاریها، و تعاملات انسانها، ماشینها، نرمافزار، و عاملهای هوشمند با یکدیگر استوار است. WEB 2.0 بسیار محدودتر و سادهتر بود، و تنها تعدادی نسبتاً اندک از مؤسّسات گوناگون، دانشگاهها، مراکز تبلیغاتی و غیره به ایجاد مطلب و محتوا بر روی آن مبادرت مینمودند. این، در حالی بود که کاربران در WEB 1.0 تنها امکان دسترسی به اطّلاعات موجود و استفاده از آنها را داشتند و امکان ایجاد و تغییر برای آنها وجود نداشت. در WEB 2.0، کاربران قادرند خود به ایجاد و خلق محتوا اقدام نمایند، آن را ساماندهی و تنظیم کنند، دیگران را در اطّلاعات و داشتههای خود شریک و سهیم سازند و یا به انتقاد و تغییر بپردازند [۱۶].
محاسبات ابری جزئی از تصویر بزرگتر به نام WEB 2.0 است. مفهوم رایانش ابری چنان در اجزای WEB 2.0 تنیده شده است که به دشواری میتوان میان آن دو خطی رسم کرد. شاید بهترین نگرش آن است که بگوییم این نوع محاسبات بدون WEB 2.0 بی معنی است و بالعکس. WEB 2.0 هم بدون رایانش ابری تا حد زیادی موضوعیت خود را از دست میدهد. خصوصیت دیگر محاسبات ابری نرم افزار در قالب سرویس است.
۱-۶ ) مزایای رایانش ابری
استفادهی روز افزون از خدمات محاسبات ابری نشان دهنده مزایای این نوع محاسبات میباشد که در ادامه برخی از این مزایا را ذکر خواهیم کرد.
۱-۶-۱) هزینه کمتر
برای اجرای برنامه های کاربردی مبتنی بر وب، دیگر نیازی به استفاده از یک کامپیوتر قدرتمند و گرانقیمت نیست. از آنجا که برنامه های کاربردی روی ابر اجرا میشوند، نه بر روی یک کامپیوتر شخصی، کامپیوتر نیازی به توان پردازشی زیاد یا فضای دیسکسخت که نرمافزارهای رومیزی محتاج آن هستند، ندارد. وقتی یک برنامه کاربردی تحت وب اجرا می شود، کامپیوتر می تواند ارزانتر، با یک دیسک سخت کوچکتر، با حافظه کمتر و دارای پردازندهای کارآمدتر باشد. در واقع سیستم در این سناریو حتی نیازی به یک درایو CD یا DVD هم ندارد زیرا هیچ نوع برنامه نرمافزاری بار نمی شود و هیچ سندی نیاز به ذخیره شدن بر روی کامپیوتر ندارد.
به جای خرید برنامه های نرمافزاری گران قیمت برای هر کامپیوتر، میتوان تمام نیازهای خود را به صورت رایگان برطرف کرد. اغلب برنامه های کاربردی رایانش ابری که امروزه عرضه میشوند، نظیر Google Drives، کاملاً رایگان هستند. این بسیار بهتر از پرداخت ۲۰۰ دلار یا بیشتر برای خرید برنامهی Office مایکروسافت است که این موضوع می تواند به تنهایی یک دلیل قوی برای سوئیچ کردن به محاسبات ابری محسوب شود.
۱-۶-۲) ارتقای نرمافزاری سریع و دائم
یکی دیگر از مزایای مربوط به نرمافزار در رایانش ابری این است که دیگر نیازی به بهروز کردن نرمافزارها یا اجبار به استفاده از نرمافزارهای قدیمی، به دلیل هزینه زیاد ارتقای آنها نیست. وقتی برنامه های کاربردی، مبتنی بر وب باشند، ارتقاها به صورت اتوماتیک رخ می دهند و دفعهی بعد که به ابر وارد شویم، به نرمافزار اعمال میشوند.
۱-۶-۳) ظرفیت نامحدود ذخیره سازی
رایانش ابری ظرفیت نامحدودی برای ذخیرهسازی در اختیار قرار میدهد. دیسک سخت ۵۰۰ گیگابایتی فعلی کامپیوتر شخصی در مقایسه با صدها پتابایت که از طریق ابر در دسترس قرار میگیرد، اصلاً چیزی به حساب نمیآید.
۱-۶-۴) قابلیت اطمینان بیشتر به داده ها
برخلاف محاسبات روی کامپیوترهای رومیزی[۳۶]، که در آن یک دیسک سخت می تواند خراب شود و تمام داده های ارزشمند را از بین ببرد، کامپیوتری که بر روی ابر آسیب ببیند، نمیتواند بر داده های کاربر تأثیر بگذارد. این همچنین بدان معنا است که اگر کامپیوترهای شخصی نیز خراب شوند، تمام داده ها هنوز هم آنجا و بر روی ابر وجود دارند و کماکان در دسترس هستند. در دنیایی که تنها تعداد اندکی از کاربران به طور مرتب و منظم از داده های مهم و حساس خود نسخه پشتیبان تهیه می کنند، رایانش ابری، حرف آخر در زمینه محافظت از داده ها به شمار میرود. در صورتی که از سایتهای چندگانه استفاده شود فابلیت اطمینان افزایش مییابد.
۱-۶-۵) دسترسی جهانی به اسناد و مقیاسپذیری
آیا تا به حال کارهای مهم خود را از محیط کار به منزل بردهاید؟ و یا تاکنون به همراه بردن یک یا چند فایل مهم را فراموش کردهاید؟ این موضوع در رایانش ابری رخ نمیدهد زیرا اسناد و فایلهای مهم خود را همراهتان حمل نمیکنید و در عوض، این فایلها و اسناد روی ابر میمانند و میتوان از هر جایی که یک کامپیوتر و اتصال اینترنتی وجود داشته باشد به آنها دسترسی پیدا کرد. کاربران میتوانند در هر مکانی و با هر دستگاهی مثل PC یا تلفن همراه به وسیله یک مرورگر وب از راه اینترنت به سامانهها دسترسی داشته باشند. کاربران میتوانند در زمان تقاضا و به صورت دینامیک منابع را تدارک ببینند و نیازی به تدارک پیشین برای زمانهای حداکثر بار مصرف منابع نیست.
۱-۶-۶) همکاری گروهی سادهتر
به اشتراک گذاشتن اسناد ما را مستقیماً به همکاری بر روی اسناد رهنمون می کند. برای بسیاری از کاربران، این یکی از مهمترین مزایای رایانش ابری محسوب می شود، زیرا چندین کاربر به طور همزمان میتوانند بر روی اسناد و پروژه ها کار کنند. به دلیل اینکه اسناد بر روی ابر میزبانی میشوند، نه بر روی کامپیوترهای منفرد، تنها چیزی که نیاز است، یک کامپیوتر با قابلیت دسترسی به اینترنت است.
۱-۶-۷) مستقل از سختافزار
در اینجا به بهترین مزیت رایانش ابری اشاره میکنیم. دیگر مجبور نیستیم به یک شبکه یا کامپیوتر خاص محدود باشیم. کافی است کامپیوتر خود را تغییر دهیم تا ببینیم برنامه های کاربردی و اسناد ما کماکان به همان شکل قبلی، بر روی ابر در اختیار ما هستند. دیگر نیازی به خرید یک نسخه خاص از یک برنامه برای یک وسیله خاص، یا ذخیره کردن اسناد با یک فرمت مبتنی بر یک ابزار ویژه نیست. فرقی ندارد که از چه نوع سختافزاری استفاده می شود زیرا اسناد و برنامه های کاربردی در همه حال به یک شکل هستند.
۱-۷) مشکلات و چالشهای موجود در رایانش ابری
به همان نسبت که کاربران هزینه ای برای سرویسهای موجود در ابر میپردازند، انتظار دارند که از فراهم آورنده سرویس، کیفیت خدمات[۳۷](QoS) خوبی را دریافت کنند [۱۲]. اگر این خدمات آن طور که توسط فراهم آورنده[۳۸] قول داده شده است ارائه نشود، بایستی فراهم آورنده هزینهای را به عنوان جریمه به کاربران پرداخت کند. این قولها و شرایط در قالب توافقنامه در سطح سرویس[۳۹](SLA)، در زمان درخواست خدمات بین طرفین به امضا میرسد که وابسته به توان عملیاتی[۴۰]، زمان پاسخ[۴۱] و یا تأخیر[۴۲] سیستم درخواست شده میباشد.
امروزه سه مسئله مصرف انرژی[۴۳] و تخطی از SLA[44] و هزینه تأمین منابع به چالشهای مهم در دنیای رایانش ابری مبدل شدهاند. مراکز داده ابرها از هزاران گره محاسباتی تشکیل شدهاند که انرژی الکتریکی زیادی مصرف می کنند. در یک گزارش که توسط IDC در سال ۲۰۱۱ منتشر شد، میزان توان مصرف شده برای گره ها و سیستمهای خنک کننده در کل جهان نزدیک به ۶۰ میلیون دلار تخمین زده شد که به معنای این بود که مصرف انرژی طی پانزده سال گذشته بیست برابر شده است[۱۳]. این میزان مصرف انرژی تنها وابسته به تعداد منابع محاسباتی و بازده انرژی سختافزاری نیست، بلکه به شکل استفاده از این منابع نیز وابسته است. دو روش مهم برای دستیابی به کاهش مصرف انرژی و تخطی از SLA در دنیای رایانش ابری، ادغام ماشینهای مجازی[۴۵] و مهاجرت زنده[۴۶] [۱۷] میباشد. در مهاجرت زنده امکان انتقال یک ماشین مجازی از یک میزبان[۴۷] به میزبان دیگر بدون متوقف کردن کامل ماشین، فراهم است. با این کار امکان انتقال همه ماشینهای مجازی درون یک میزبان با بهرهوری پایین به سایر میزبانها و سپس بردن میزبان مورد نظر به حالت خاموش یا خواب، و در نتیجه کاهش مصرف انرژی فراهم است. در حالت دیگر زمانی که یک میزبان دارای بار بالایی میباشد، میتوان برای کاهش میزان تخطی از SLA، با بهره گرفتن از مهاجرت زنده تعدادی از ماشینهای مجازی درون این میزبان را به میزبانی دیگر انتقال داد تا میزان بار کاهش پیدا کند.
با افزایش استفاده کاربران از رایانش ابری، پایین آوردن هزینه تأمین منابع که شامل توان محاسباتی، فضای ذخیرهسازی ، پهنای باند و برق مصرفی میباشد امری ضروری است. مسلماً در بین فراهمکنندگان سرویسهای ابر، آن دسته که در عین رعایت SLA هزینه کمتری برای کاربر دارند، در بازار رقابت پیروز هستند. با توجه به اینکه اکثر فراهمکنندگان خدمات ابر، دو روش پرداخت رزرو کردن[۴۸] و بر حسب تقاضا[۴۹] را پیشنهاد می کنند و هزینه رزرو منابع از درخواست به هنگام نیاز آنها کمتر است[۱۸]، در بیشتر روشهای ارائه شده برای پایین آوردن هزینه تأمین منابع تلاش شده است که تخمین تقریباً دقیقی از نیازهای آتی زده شود تا بیشترین هزینه متوجه فاز رزرو گردد و هزینه کل کاهش یابد. در این رساله نیز روشی برای پایین آوردن هزینه تأمین پیشنهاد گردیده است.
۱-۸) خلاصه فصل
رایانش ابری ناشی از گسترش نگرش خدمت گرا به استفاده از توان رایانهها است. رایانش ابری مدلی است برای داشتن دسترسی فراگیر، آسان و بنا به سفارش شبکه به مجموعهای از منابع رایانشی پیکربندیپذیر (مثل: شبکهها، سرورها، فضای ذخیرهسازی، برنامههای کاربردی و سرویسها) که بتوانند با کمترین کار و زحمت یا نیاز به دخالت فراهمکننده سرویس به سرعت فراهم شده یا آزاد گردند. به طور خلاصه به وسیلهی رایانش ابری شرکتها و کاربران سرویسهای فناوری اطلاعات، میتوانند سرویسهای مرتبط با نیاز خود را به عنوان سرویس خریداری کنند و نیازی به خرید سرورها برای سرویسهای درونی یا برونی، یا خرید مجوز نرمافزارها، نمی باشد.
رایانش ابری در چهار مدل ابر خصوصی، ابر عمومی، ابر ترکیبی و ابر گروهی پیادهسازی میگردد و مهمترین سرویسهای آن، نرمافزار به عنوان سرویس، بستر به عنوان سرویس و زیرساخت به عنوان سرویس میباشد. از قابل توجهترین مزایای آن میتوان به هزینه کمتر، کارایی توسعه یافته، ارتقای نرمافزاری سریع و دائم، دسترسی جهانی به اسناد و مقیاسپذیری، ظرفیت نامحدود ذخیرهسازی، مستقل از سختافزار، قابلیت اطمینان بیشتر به داده ها، سادگی همکاری گروهی ، پویایی و چابکی و سنجشپذیری اشاره کرد.
در رایانش ابری، هر مشتری بسته به نیاز خود، به صورت آنی می تواند به یک سری سرویس که از طریق اینترنت در اختیارش قرار میگیرند، دسترسی پیدا کند که در این دسترسیها نیازی به تعامل با ارائه دهنده سرویس ندارد. این خدمات به صورت “پرداخت در ازای استفاده” ارائه میشوند.
ظهور Web 2.0 و تعامل با مرورگر و ایجاد تغییر محتوا، بستر لازم برای ارائه خدمات رایانش ابری را فراهم کرد. درواقع مفهوم رایانش ابری، بدون وجود Web 2.0، معنایی نداشت.
در فصل دوم برخی پژوهشهای انجام شده در زمینه کاهش هزینه تأمین منابع در رایانش ابری را بررسی خواهیم کرد.
فصل دوم
ج- منطقی باشد.
چ-منصفانه باشد.(ناصر رمضانی-۸۲)(ایوبی اردکان اسدی غریبی بابایی ۷۹ )
به طور کلی از مجموع تحقیقات انجام شده عوامل را می توان به سه دسته تقسیم کرد:
عوامل مادی: افزایش حقوق، افزایش مزایای جانبی، افزایش امکانات رفاهی
عوامل فرهنگی: کسب اطلاعات در مورد شرح وظایف خود، امکان افزایش معلومات، ارتقا تحصیلی
عوامل مربوط به محیط کار: امنیت شغلی، نداشتن دلهره، مشارکت کارکنان در تصمیم گیریها، همکاری با دیگر کارکنان(فصلنامه مدیریت –بهار۷۱ )
۲-۳-۵ تعیین رضایت شغلی:
با توجه به تعریف رضایت شغلی که نگرش کلی فرد نسبت به شغلش است بدیهی است که تعریف مزبور بسیار کلی است ولی این تعریف در بطن مفهومی این واژه قرار دارد. لازم به یادآوری است که شغل فرد چیزی بیش از کارهای شخصی چون بسته بندی کاغذ، در خدمت مشتری بودن و یا رانندگی یک ماشین است. شغل فرد ایجاب می کند که او با همکاران و سرپرستان و رؤسا رابطه متقابل داشته باشد، مقررات و سیاستهای سازمان را رعایت و اجرا نماید، عملکردش طبق استانداردهای تعیین شده باشد در شرایط کاری که معمولاً چندان هم مطلوب نیست کار بکند و مسائلی دیگر از این قبیل. این بدان معنی است که ارزیابی فرد درباره کارش و ابراز رضایت و نارضایتی از آن کار یک نتیجه کلی از مجموعه ای از ارکان متفاوتی است که در مجموع شغل وی را تشکیل می دهد. بنابراین چگونه ما می توانیم چنین مفهومی از رضایت شغلی را اندازه گیری کنیم.
دو روش بسیار متداول عبارت است از: ۱- سنجش کلی ۲- سنجش تفصیلی
در اجرای روش سنجش کلی از کارگر یا کارمند تنها یک سؤال می شود و او باید با کشیدن دایره ای دو اعداد۱ تا۵(که در برابر جمله هایی قرار گرفتند) پاسخ دهد. برای نمونه جمله مزبور چنین است: «با توجه به همه جوانب شغلی که دارید تا چه اندازه از شغل خود راضی هستید.(پی رابینز، استیفن(نویسنده) پارسائیان، علی اعرابی، سید محمد،۱۳۷۵:۲۸۲-۲۷۹)
روش دیگری که آن را روش تفصیلی می نامند پیچیده تر است. در اجرای این روش ارکان و اجزاء تشکیل دهنده شغل مشخص می شوند و درباره احساس فرد نسبت به آنها پرسش می شود.
نمونه ای از این عوامل عبارت است از: ماهیت کار، سرپرستی، حقوق کنونی، فرصت یا امکان ارتقاء در روابط با همکاران طبق یک مقیاس استاندارد شده به این عوامل نمره داده می شود. حال این سؤال مطرح است که آیا می توان گفت که کدام روش بهتر است؟ از دیدگاه شهودی چنین به نظر می رسد که با پاسخگویی به تعدادی از عوامل شغلی می توان به ارزیابی دقیق تری از رضایت شغلی رسید. ولی نتایج حاصل از تحقیقات چنین دیدگاهی را تأیید نمی کنند. این یکی از موارد بسیار نادر است که به نظر می رسد در اجرای آن روش ساده از روش پیچیده نتیجه بهتری به بار می آورد.
مقایسه این دو روش که در یکی از آنها تنها یک پرسش وجود دارد و در دیگری به تفصیل درباره جنبه های خاص شغل پرسش می شود مؤید این است که رضایت شغلی از نظر مفهوم چنان وسعت دارد که طرح تنها یک پرسش نمی تواند چندان راه گشا باشد.
۲-۴- پیشینه تحقیق
نیسترون و همکاران[۴۸] (۲۰۰۰) در تحقیقی تحت عنوان بررسی رابطه بین تعارض کار خانواده با فرسودگی شغلی کارمندان شرکت فولاد سازه ون هلند انجام شد.نتایج حاصل ار این تحقیق نمایانگر این بود که بین تعارض کار خانواده با فرسودگی شغلی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد . همچنین بین مولفه تعارض خانواده کار مبتنی بر زمان با مولفه فراوانی فرسودگی شغلی رابطه قوی تری یافت شد .
در مثال تجزیه و تحلیل انجام شده توسط آلن و همکاران، ارتباط قوی بین موقعیتهای تعارض کار خانواده و سلامت روان و افسردگی وجود دارد (۲۰۰۰).
رابطه بین موقعیتهای تعارض کار خانواده و اختلالات، اضطراب و خلق و خوی به ویژه در میان زنان وجود دارد(فرون، ۲۰۰۰).
تعارض کار خانواده هم با افزایش وابستگی به الکل و مواد مخدر در به ویژه در میان مردان ارتباط دارد.(فرون، ۲۰۰۰).
در مطالعهای توسط الیزا جی گرنت[۴۹] (۲۰۰۱) تحت عنوان آزمون تعارض کار-خانواده حمایت سازمانی و سلامت کارکنان به تجزیه و تحلیل اثر دو نوع تعارض کار خانواده و حمایت سازمانی در کارکنان مهاجر و سلامت روانی است. نتایج نشان داد بین تعارض کار و خانواده با افسردگی و اضطراب رابطه وجود دارد و تعارض خانواده-کاربا سلامت کارکنان رابطه وجود دارد. حمایت سازمانی اثرات قابل توجهی در رفاه و تعارض داشتند، با این حال، حمایت سازمانی اثرات بهزیستی جنگ در خارج از کشور را تحت پوشش قرار نمیدهد. اگر چه اغلب بین حمایت سازمانها با کاهش تعارض خانواده کار در مهاجران خارج از کشور رابطه وجود دارد (به عنوان مثال، اشتغال همسر، امکان تحصیل برای کودکان، برنامههایی برای حفظ کارکنان با کیفیت بالا) وبرای هر دو نوع تعارض ضروری است. در نهایت، این مطالعه نشان میدهد که انواع غیر رسمی از حمایت سازمانی (به عنوان مثال، تصور این که سازمان با زندگی شخصی فرد در ارتباط است) برای موفقیت در خارج از کشور مهم هستند و در برنامههای خارج از کشور گنجانیده شده است(الیزا جی گرنت،۲۰۰۱ )
دنجی و همکاران[۵۰] (۲۰۰۴) در تحقیقی تحت عنوان بررسی رابطه بین تعارض کار خانواده با فرسودگی شغلی کارمندان اداره مخابرات دهلی پرداخته است .نتایج حاصل ار این تحقیق نمایانگر این بود که بین تعارض کار خانواده با فرسودگی شغلی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد . همچنین بین مولفه تعارض خانواده کار مبتنی بر توان فرسایی با مولفه شدت فرسودگی شغلی رابطه قوی تری یافت شد .
احمدی و شیخ علیزاده (۱۳۸۵) پژوهشی را با عنوان « رابطه فرسودگی شغلی و رضایت شغلی» انجام دادند . نتایج بدست آمده نشان داد که تفاوت معنی داری بین فرسودگی شغلی و مؤلفه های رضایت شغلی در زنان و مردان وجود ندارد و مؤلفه های رضایت شغلی پیش بینی کننده ی بهتری نسبت به عوامل جمعیت شناختی در فرسودگی شغلی است .
دیتل و همکاران[۵۱] (۲۰۰۷) در تحقیقی تحت عنوان بررسی رابطه بین تعارض کار خانواده با رضایت شغلی کارمندان آموزش و پرورش لندن پرداخته است .نتایج حاصل ار این تحقیق نمایانگر این بود که بین تعارض کار خانواده با رضایت شغلی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد . همچنین بین مولفه تعارض خانواده کار مبتنی بر توان فرسایی با رضایت شغلی رابطه منفی و قوی تری یافت شد .
امیرسالاری و همکاران (۱۳۸۶) در پژوهشی تحت عنوان بررسی رابطه بین تعارض کار – خانواده و خانواده – کار با رضایت شغلی دبیران دوره دبیرستان فیروزآباد فارس انجام دادند.به این نتیجه دست یافتند که بین تعارضی کار- خانواده و تعارض خانواده- کار تفاوت معنی داری مشاهده شده و بین تعارضی و رضایت شغلی رابطه معکوس و معنی داری بدست آمد که این رابطه در گروه مردان معنادارتر بود.
اکر ( ۲۰۰۸) مقاله ای با عنوان بررسی رابطه فرسودگی شغلی و رضایت شغلی در بین کارمندان حسابداری دانشگاههای ترکیه نگارش کرد و به این نتیجه رسید که بین فرسودگی شغلی و رضایت شغلی رابطه معناداری وجود دارد .
غیور (۱۳۸۸)در پژوهشی با عنوان « رابطه رضایت شغلی و تعهد سازمانی با فرسودگی شغلی در پرستاران بیمارستان های اعصاب و روان شیراز » به این نتایج رسید.که یافته های حاصل از پژوهش بیانگر رابطه منفی و معنی دار بین رضایت شغلی و فرسودگی شغلی است و همچنین رابطه معنی دار معکوس و تعهد سازمانی مشاهده شد .
بلشیده، درویشی و کرایی (۱۳۸۹) در تحقیقی با صرف نمودن بر روش نقش میانجی گری تعارض در رابطه میان تعارض بین کارکنان و بارکاری با فرسودگی شغلی در پرستاران زن بیمارستان های آموزش درمان شهر اهواز انجام دادند . به این نتیجه دست یافتند که بارکاری از طریق تعارض بر فرسودگی تاثیر می گذارد همچنین تلویحات نظری مهمی از کارکرد متفاوت ابعاد بارکاری و تعارض بین کارکنان بر فرسودگی از طریق تعارض کار- خانواده در پرستاران حاصل شده است.
بیگی و همکاران (۱۳۸۹) در پژوهشی پیرامون بررسی عوامل اثرگذار بر تضاد بین کار و خانواده صورت گرفته است .نتایج پژوهش نشان میدهد که حمایت سازمانی رابطه معکوس ضعیفی با تداخل کار با خانواده دارند.
ساکارانی و همکاران[۵۲] (۲۰۱۰) در تحقیقی تحت عنوان بررسی رابطه بین تعارض کار خانواده و حمایت اجتماعی با فرسودگی شغلی کارمندان ادارات برق و آب اسلام آباد انجام شد.نتایج حاصل ار این تحقیق نمایانگر این بود که بین تعارض کار خانواده با فرسودگی شغلی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد . همچنین بین مولفه تعارض خانواده کار مبتنی بر زمان با مولفه شدت فرسودگی شغلی رابطه قوی تری یافت شد .ضمنا حمایت اجتماعی و تعارض ۱۱/۰ از واریانس فرسودگی شغلی را پیش بینی کردند.
ارشدی و همکاران (۹۰) در پژوهش تحت نمونه تحلیل ساختاری تعارض کار- خانواده با خشنودی شغلی و سلامتی روانی در کارکنان نوبت کاری شرکت ملی حفاری انجام دادند . به این نتیجه رسیدند که الگوی پیشنهادی پژوهشی بر ارزش مناسبی با داده ها دارد وتعارض با میانجیگری کامل استرس شغلی بر خشنودی شغلی و سلامت روانی کارکنان تأثیر می گذارد. همچنین به منظور افزایش هوشمندی شغلی و سلامتی روانی کارکنان سازمانها باید تعارض های موجود بین محیط شغلی ومحیط زندگی و محیط زندگی کارکنان و نیز فشارهای موجود در محیط کار را کاهش دهند.
ملکیها و فاتحی زاد (۱۳۹۰) پژوهشی تحت عنوان بررسی اثربخشی و آموزش مدیریت تعارض بر رضایت شغلی و زناشویی زنان شاغل دانشگاه اصفهان انجام دادند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که برنامه آموزشی مدیریت تعارض در افزایش رضایت شغلی و رضایت زناشویی و باور خودکارآمدی و کاهش تعارض موثر است( ).
سبکرو و همکاران (۱۳۹۰) براساس تحقیقات پژوهشی، ارتباط میان حمایتهای سازمانی، تعارض کار-خانواده و قصد ترک خدمت انجام دادم. نتایج بیانگر این مطلب است که تعارض خانواده-کار و کار-خانواده به صورت مثبتی، قصد ترک خدمت پرستاران را تحت تاثیر قرار میدهد.
آکومولیف و پوپولا[۵۳] (۲۰۱۱) در پژوهشی به نقش « پیش بینی کنند گی تعارض - کار خانواده و در فرسودگی شغلی معلمان مقطع دبیرستان در نیجریه » اشاره نمودند. نتیجه حاصل بیانگر این موضوع بود که تعارض – کار خانواده و منبع تعارض پیش بینی کنند های خوبی برای فرسودگی شغلی معلمان هستند.
بابائیان، محمدی مهموئی، علیزاده ، حسینی و کرمی (۱۳۹۱) در پژوهش تحت عنوان تأثیرتعارض کار – خانواده و استرس شغلی بر فرسودگی شغلی کارکنان پلیس ناجا صورت گرفته است .مشاهده کردند که استرس و تعارض تاثیرمثبتی بر افزایش سطح فرسودگی شغلی کارکنان پلیس ناجا داشته است. همچنین مشخص شد که از بین ابعاد تعارض، تعارض مبتنی برفشار تاثیر بیشتری بر افزایش استرس شغلی کارکنان داشته است.
نبوی و همکاران (۱۳۹۱) با توجه به دادههاى پژوهش بررسى تأثیر محرکهاى تنشزا و حمایت اجتماعی با روش پیمایشى انجام دادند. نتایج نشانداد که متغیر حمایت سازمانی در خانواده اثر مستقیم چندانى بر تعارض خانواده با کار دارد. متغیر تعلق خانوادگى علاوه بر تأثیر مستقیم با واسطه احساس از گرانبارى نقش خانوادگى بر تعارض خانواده با کار تأثیر داشته است. همچنین نتایج نشانداد که احساس از گرانبارى نقش خانوادگى و ابهام نقش خانوادگى به طور مستقیم بر تعارض خانواده با کار مؤثر می باشد.
فرهادی و همکاران(۱۳۹۲) در پژوهشی تحت عنوان رابطه بین تعارض کار- خانواده با مؤلفه های فرسودگی شغلی و تمایل به ترک شغل در پرستاران زن دانشگاهای خرم آباد انجام دادند. نتایج نشان داد که بین تعارض و فرسودگی شغلی ارتباط مثبت و معنی داری در سطح ۰۱/۰ وجود دارد. همچنین بین تعارض و ابعاد فرسودگی ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین تعارض با ترک شغل را در پرستاران شاغل در بیمارستان دانشگاهی خرم آباد پیش بینی می کند.
۲-۵- سوال های پژوهش :
سوال اصلی :
آیا بین فرسودگی شغلی و تعارض کار – خانواده با رضایت شغلی رابطه وجود دارد ؟
سوالات فرعی :
آیا مولفه های فرسودگی شغلی پیش بینی کننده معنی داری برای رضایت شغلی است؟
آیا مولفه های تعارض کار – خانواده پیش بینی کننده ای معنی داری برای رضایت شغلی است؟
آیا مولفه های فرسودگی شغلی و تعارض کار – خانواده پیش کننده ای معنی داری رضایت شغلی است؟
۲-۶- تعاریف مفهومی ( نظری) و عملیاتی متغیر ها
۲-۶-۱ تعریف نظری رضایت شغلی
رضایت شغلی نیز مانند تمام سازه های دیگر در علوم انسانی دارای تعاریف مختلف می باشد چنانچه ساعتچی خشنودی شغلی را بیان احساسات فردی نسبت به شغل خود تعریف میکند ساعتچی (۱۳۸۹).
هرسی بلانچارد[۵۴] (۱۹۸۶)رضایت شغلی را به صورت نگرش کلی فرد نسبت به شغل مطرح می کند . بر اساس این تعریف شغل فرد بیش از وظایف مدون تعریف شده برای ایشان در محیط سازمانی می باشد . بر اساس تعریف دیگری که لوتانز ارائه می دهد رضایت شغلی شامل ادراک کارمند از برآورده شدن انتظارش از شغل تلقی می شود لوتانز[۵۵] (۱۹۹۲).
۲-۶-۲ تعریف عملیاتی رضایت شغلی
در پژوهش حاضر رضایت شغلی میزان نمره ای است که آزمودنی ها بر اساس پرسشنامه۱۹ سوالی فیلد و روث[۵۶] (۱۹۵۱)کسب می کنند .
۲-۶-۳ تعریف نظری فرسودگی شغلی
فرایندی است که از حجم کار بسیار زیاد ، میزان کنترل پایین بر کار ، نداشتن ارتباط اجتماعی و تضاد ارزش های فرد با جامعه حاصل می شود و خود را به صورت فرسودگی عاطفی ، مسخ شخصیت و کاهش عملکرد شخصی نشان می دهد مزلچ[۵۷] (۱۹۹۴).
گلدارد[۵۸] ( ۱۹۹۸) ، فرسودگی شغلی را یک حالت از پا افتادگی بدنی ، هیجانی و ذهنی می داند که از فشارهای هیجانی پی در پی ناشی می شود و بیشتر با کناره گیری شدید از دیگران برای دوره های دراز مدت همراه است به نقل از (کوری ، کوری و کالانن[۵۹] ، ۱۹۹۸) .