« راغب » در مفردات القرآن ، می گوید : دو کلمه « خَلق » « خُلق » در اصل ، یکی هستند لیکن خَلق به هیئت ها و شکلها و صورت های ظاهری که با چشم دیده می شود اختصاص دارد . ولی کلمه خُلق به نیروها و سجایای باطنی که با چشم دل مشاهده می شود ، اطلاق می گردد ( سادات ، محمد علی ، ۱۳۶۰).
« ابن مسکویه » در کتاب « طهاره الاعراق » می نویسد :
« خُلق » حالتی است برای نفس که او را بدون فکر و رویه به انجام کارهایش تحریک می کند و آن دو قسم است :
قسمتی از آن ، طبیعی و به اصل مزاج آدمی بستگی دارد . مانند کسی که از کوچکترین نا ملایمی خشمگین می شود و یا می خندد و یا افسرده می شود و قسم دیگر ، ناشی از عادت و تمرین است و چه بسا در آغاز ، از روی فکر و رویه ، ناشی می شده ولی بر اثر تکرار ، رفته رفته به شکل ملکه و خلق و خوی ثابت در می آید ، آنگاه بدون فکر و محاسبه عمل می کند ( مسکویه ، ص ۳۸۵) .
طبق عقیده دانشمندان اسلامی ، اخلاق عبارت است از کلیه ملکات و صفاتی که برای انسان بر اثر تکرار و عمل یا وراثت یا فطرت حاصل می شود و شخصیت و منش او را تشکیل می دهد و در گفتار و کردار و افکار او اثر خوب و بد دارد ( سادات ، محمد علی ، ۱۳۶۰).
برخى دانشمندان، مانند غزالى در «احیاء العلوم» و فیض کاشانى در «محجهالبیضاء» و خواجه نصیرالدّین طوسى در «اخلاق ناصرى» گویند: اخلاق حالتى است، راسخ و مؤثّر در روان انسان که در سایه آن بدون اندیشه و تأمل افعال و رفتار از بشر ظاهر مىگردد و ملکهاى است نفسانى، که موجب صدور فعل به سهولت و آسانى است که نیازى به فکر و اندیشه ندارد.(غزالی ، ۱۳۶۸، ص ۱۳).
۲-۵-۱ - تربیت اخلاقی
تربیت اخلاقی یکی از مهمترین وظایف تعلیم وتربیت اسلامی است و دارای جایگاه بسیار والایی است . زیرا ایمان به وسیله ی اخلاق حفظ می شود و تأکید بر جهاد اکبر که همان جهاد با نفس است نیز دلیل این مطلب می باشد . آن چه می تواند انسان را از حیث عقلانی پرورش دهد ، تصفیه و تزکیه ی نفس از دنیا پرستی است . بزرگترین دشمن آدمی نفس اوست ؛ زیرا این دشمن ، به مرکز فرماندهی و هدایت انسان ، یعنی عقل او دسترسی دارد و با تخریب این مرکز ، زندگی جاودانه او را در معرض تباهی قرار می دهد . براساس آیه شریفه قرآن که می فرماید :
«فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَهَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ » ( روم / ۳۰)
« مستقیم روی به جانب آئین پاک اسلام آورد پیوسته از طریق دین خدا که فطرت خلق را به آن آفریده پیروی کن که هیچ تغییری در خلقت خدا نیست » .
همه انسان ها با فطرت پاک الهی آفریده شده اند که تغییر پذیر نیست و در همه زمان ها و مکان ها وجود دارد . امّا از سوی دیگر ، دشمنی قسم خورده ، همواره در کمین ،آنهاست تا از هر فرصتی برای تباهی آنها بهره جوید . مهم ترین وظیفه تربیت ، شکوفایی فطرت انسان هاست ودر تربیت اخلاقی باید از این سرمایه الهی بهره جست و از طریق شیوه های مناسب تربیتی ، به شکوفایی فطرت پرداخت . آن چیزی که دائماً از زمان خلقت انسان تغییر می کند بدن انسان است نه خود انسان . زیرا تمام حقیقت انسان روح است و روح بطور کامل به سوی پروردگار بازگردانده می شود . انسان در آغاز تولّد ، پاک و عاری از آلودگی هاست ولی با دست خود ملکات رذیله را در نفس خویش پدید می آورد که ” همین رذایل سدّ راه خردورزی انسان می شود و امیر عقل را اسیر خود می سازد . نخستین گام ، گشودن زنجیره هایی است که دست و پای عقل را بسته است . به این فرایند آزاد سازی عقل « تزکیه ی نفس » گویند ” ( بهشتی ، ۱۳۸۰، ص ۲۵۴).
« تربیت اخلاقی ، چیزی است که به آدمی یاد می دهد چگونه به عنوان آفریده ای آزاد زندگی کند ». ( کانت ، ترجمه شکوهی ، ۱۳۶۸ ، ص ۱۹)
« پرورش اخلاقی ، به عکس ، نه بر تأدیب ، بلکه بر اصول کلی مبتنی است » . ( همان ، ص۵۲)
در تعریف نخست ، تکیه بر روی آزادی است ودر تعریف دوم ، بر روی اصول کلی . از سخنان کانت استفاده می شود : که آزادی ، دو معنای متفاوت دارد : آزادی کاذب ، آزادی اصیل ، آزادی کاذب ، آزادی تمایلات و شهوات است وبه حوزه ی عواطف و به حیوانیت انسان مربوط می شود ، و آزادی اصیل ، آزادی اندیشه و خرد است و با انسانیت انسان در ارتباط است ( بهشتی ، ۱۳۸۳، ص ۱۲۳).
به علاوه کانت ، تربیت اخلاقی را بر اصول کلی مبتنی می سازد . مراد او از اصول کلی ، قواعد عام و جهان شمول کردار اخلاقی است . یکی از اصول کلی ، آن است که مشخص می کند ، ” عملی ، تکلیف اخلاقی است ، که اقدام به آن ، همواره انسانیت انسان را به عنوان غایت مراعات کند و هرگز آن را وسیله قرار ندهد ” ( کانت ، ترجمه ی صانعی دره بیدی ، ۱۳۸۰، ص ۱۷ ) و اصل دیگر آن است که ” عمل مکلف ، عملی
است که تعمیم آن ، مستلزم تناقض نباشد ، یعنی همگانی شدن آن عمل ، موجب تخریب و انهدام آن نگردد ” ( همان ) .
از دیدگاه کانت ، قوای سطح پایین ، به خودی خود هیچ ارزشی ندارند و پرورش قوای دانی ذهنی باید برای پرورش قوای عالی باشد ، پس مراتب پایین تعلیم و تربیت نیز باید برای مرتبه ی عالی آن ، یعنی تربیت اخلاقی باشد ، ( کانت ، ترجمه شکوهی ، ۱۳۶۸ ، به نقل از بهشتی ، ۱۳۸۳، ص ۱۲۶ ).
” تربیت اخلاقی ، دایر مدار پرورش شخصیت اخلاقی است که به انجام تکالیف برخاسته از سرشت عقل عملی ناب ابتنا دارد نه آثار و عواقب بیرونی و قرار دادی اعمال ” ( بهشتی ، ۱۳۸۳، ص ۱۲۷ ) .
“مرحله ی تربیت اخلاقی – که مبتنی بر اصول کلی برخاسته از عقل عملی است – مرحله ی به کار گیری صحیح قوای عالی ذهنی است : با یادگیری تفکّر ، آدمی به آنجا می رسد که نه کور کورانه بلکه طبق اصول معینی عمل می کند ” ( کانت به نقل : همان ) .
در تربیت اخلاقی یکی از مباحث بسیار مهم ، شناخت خداوند است که اگر انسان در مورد او شناخت پیدا کند بسیاری رذایل اخلاقی وجودش پاک می گردد . خداوند یگانه مربی است و پایبندی به فضایل اخلاقی در گرو اعتقاد به خدای یگانه می باشد . بنابراین ، ” باید در تربیت اخلاقی به مقوله شناخت خدا و صفات الهی توجه خاصی نمود . انگیزه آدمی در امور اخلاقی باید صرفاً برای جلب رضای الهی باشد و هر عملی جز برای رضای خدا باشد ، از بین می رود ” ( طباطبایی به نقل : بوستانی ، ۱۳۸۰، ص ۱۰۰) . « تربیت اخلاقی عبارت است ازشناخت صفات خدای تعالی وتلاش برای کسب فضایل و دوری ازرذایل اخلاقی اخلاقی جهت رسیدن به رضایت الهی » .(طباطبایی به نقل : بوستانی ، ۱۳۸۰، ص ۱۰۱) .پس فرد در تربیت اخلاقی ضمن شناخت صفات الهی تلاش می کند که آنها را در مقرّرات خویش در وجود متجلی سازد .کانت نیز که از فیلسوفان بزرگ جهان است به بحث انگیزه عمل اخلاقی توجه خاصی نموده ولی می گوید اعمال باید بر اساس تکلیف انجام گیرد ، در صورتیکه در اسلام نیّت و انگیزه ، رضای خداست و به همین علّت کانت که اخلاق عقلی را بیان می کند کیفر و پاداش را کنار می گذارد .
فرد با شناختی که از خداوند پیدا می کند ، رذایل اخلاقی در وجودش به وجود نمی آید که مجبور شود آنها را رفع کند بلکه به دفع آنها می پردازد .
با توجه به اینکه انسان فطرتش الهی است بر اساس فطرت خود فضائل و رذائل را می شناسد .
« فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْویهَا » ( شمس / ۸)
ولی علاوه بر این ، خداوند به وسیله وحی نیز فضائل و رذایل را به انسان شناسانده و در تربیت اخلاقی ، لازمه عمل صالح ، شناخت اعمال صالح است و راه کسب ملکات فاضله تکرار عمل است یعنی باید ابتدا عمل صالح را تشخیص دهد سپس به تکرار بپردازد تا انجام عمل برایش آسان گردد.
اساس تربیت اخلاقی در آدمی، باید شکوفا کردن روح باشد ، لذا باید تلاش نمود تا استعدادهایی که در او وجود دارد ، بروز و ظهور کند و به عبارتی ارزش ها را باید به او تعلیم داد . چون انسان ، یگانه موجودی است که قانون خلقت ، قلم ترسیم چهره ی او را به دست خودش داده است که هر طور می خواهد ترسیم نماید . یعنی بر خلاف اندام های جسمانی اش که در شرع خلقت ، کا آنها به پایان رسیده است ، ساختار روانی انسان که از آنها به خصلت ها و خوبی ها و ملکات اخلاقی تعبیر می شود ، به مقیاس بسیار وسیعی پس از تولّد ساخته می شود . تمام تأسیسات تربیتی ، مکاتب اخلاقی و تعالیم دینی برای راهنمایی انسان است که آینده ی خودش را چگونه بسازد و شکل دهد . نقش آموزش این است که راه ساختن را به انسان ارائه می دهد و اورا توانا می کند که هر گونه بخواهد ، آینده را همان گونه بسازد . ارزش ها ، رکن اساسی زندگی انسان را تشکیل می دهند و انسانیت هر انسانی به این است که ارزش های معنوی در او نیرومند باشد و هر مقدار که او بیشتر پایبند به ارزش های معنوی باشد ، در انسانیت کامل تر است . آن چیزی که به حیات مایه می دهد و آن را به زندگی انسان تبدیل می کند ، ارزش ها می باشد . ارزش های اخلاقی ، زیبا شناسی و مذهبی هر سه از نظر تربیتی اهمّیّت زیادی دارند ( صفایی حائری ، ۱۳۸۳، ص ۳۱) .
از نظر اسلام گوهر انسان قوه عاقله اوست . جوهر آدمی عقل و کمال و سعادت نهایی وی سعادت اخلاقی است . منظور از سعادت عقلی این است که بشر در آن آخرین حدی که برایش ممکن است ، به معارف الهی آشنا شود و عالم وجود را چنان که هست ، دریافت کند . اگر عقل بر وجود انسان حاکم باشد ، در وی به
عدالت حکم کرده ، حظّ هر قوه و استعدادی را بردن افراط و تفریط به او می دهد . پس تربیت اخلاقی یعنی برقراری تعادل میان قوا ، حّد وسط برای اینکه عقل و روح بر بدن استیلا و تسلط داشته باشند و به این ترتیب ریشه اخلاق و تربیت اخلاقی به عدالت و توازن بر می گردد که به معنی حاکمیت عقل و آزادی عقلی است . در بین حکما و فلاسفه و دانشمندان جهان اکثراً اعتدال را به مثابه یک اصل اخلاقی و تربیتی پذیرفته اند و بر این باورند که صفات و فضائل اخلاقی نوعاً از این حالت سرچشمه می گیرد ( ربانی خوراسگانی ، ۱۳۷۴ ، ص ۲۹) .
هدف نهایی تربیت اخلاقی از دیدگاه اسلام و ائمه اطهار علیهم السلام ، دستیابی به رضایت الهی است و فرد باید در طلب این هدف به انجام امور اخلاقی بپردازد . امّا در مکاتب دیگر ، سعادت دنیوی یا سعادت اخروی هدف نهایی شمرده می شود .
۲-۵-۲- رابطه تربیت و اخلاق
اگر اخلاق را که صفات نفسانى و اعمال و رفتار عالى انسانى است در جهت صحیح و مثبت لحاظ کنیم اخلاق در این معنا یکى از ثمرات بلکه مهمترین ثمره تربیت است. بر این اساس؛ تربیت، فعلى است که اخلاق حاصل آن است، اگر چه تمامى آن نیست پرورش استعدادهاى فکرى و ذهنى و ذوقى و غیره که همگى در دایره تربیت و از موضوعات آن هستند؛ به جهت اینکه به طور مستقیم با ملکات نفسانى و خصوصیات اخلاقى مرتبط نیستند جزء اخلاق محسوب نمىگردند. مثلاً پرورش حافظه و قدرت استنتاج و استعدادهاى هنرى و ذوقى اگرچه در محدوده تربیت قرار مىگیرند ولى چون مستقیماً با صفات اخلاقى مرتبط نیستند جزء اخلاق محسوب نمىگردند.
۲-۵-۳- اهمّیّت تربیت اخلاقی
آنقدر که قرآن کریم و روایات اسلامى به مسأله تربیت اخلاقى انسانها اهمیت قایل شدهاند نسبت به کمتر موضوعى این طور توجه کردهاند چون رعایت این مسأله باعث یک زندگى آرامبخش در جامعه مىشود مسأله حسن خلق و ملاطفت در برخوردها و ترک خشونت در معاشرت و احترام افراد مختلف را در نظر گرفتن و به شخصیت و حقوق دیگران ارج قایل شدن، از جمله صفات عالى و روحى هر انسان خود ساخته و تربیت شده
است.
قرآن کریم دستورات فراوانى در زمینه عفو و بخشش ، مدارا کردن ، مهربان بودن و برادرى و اخوّت بین مؤمنین را توصیه فرموده و پیامبر اکرم را صاحب خلق عظیم معرفى نموده است، تا رفتار و گفتار او سرمشق و الگوى همه مسلمانها باشد . در روایات به مسأله تربیت اخلاقى عنایت خاصّى شده است. پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله وسلم مىفرماید: «ما یوضع فى میزان امرء یوم القیمه افضل من حسن خلق».( کلینی ، ترجمه مصطفوی ، ۱۳۶۹، ص۸۱) . در روز قیامت چیزى برتر و بالاتر از حسن خلق در ترازوى عمل کسى نهاده نمىشود و نیز مىفرماید: «اکثر ما تلج به امتى الجنه تقوى اللَّه و حسن الخلق».(مجلسی ، ترجمه رجب زاده ، ۱۳۶۲، ص ۳۷۵) . بیشترین چیزى که سبب مىشود امت من به خاطر آن وارد بهشت شوند تقواى الهى و حسن خلق است. و نیز مىفرماید :« حسن الاخلاق نصف الدین» اخلاق نیک نصف دین است( قمی، ترجمه آقانجفی اصفهانی ، ۱۳۷۷، ص ۳۰) .
حضرت علىعلیه السلام مىفرماید : « ربّ عزیز اذلّه خلقه و ذلیل اعزّه خلقه » بسا انسان بلند پایهاى که اخلاق وی موجب سقوط او گردید و بسا انسان ضعیفى که اخلاق او مایه عزت و سربلندى او مىشو (مجلسی ، ترجمه رجب زاده ، ۱۳۶۲ ، ص ۳۹۶) .
۲-۵-۴- جایگاه عقل و عاطفه در تربیت اخلاقی
طبق دیدگاه عرفا ، جایگاه حالت هایی مانند محبت ، عشق ، شور ، هیجان ، جذبه و …در دل انسان قرار دارد و دل مرکز و جایگاه اصلی عواطف است . معرفت تنها از عقل نیست ، بلکه عواطف هم سر چشمه معرفت اند ( شمشیری ، ۱۳۸۵، صص ۲۶ – ۲۵ ) . شلر عاطفه را نوعی شناخت تلقی می کند که می تواند امکان شناخت امر مطلق را فراهم آورد و همچنین آن را اساسی ترین رابطه هستی و عامل اصلی تشخیص ارزش ها می داند ( ذاکرزاده ، ۱۳۸۷ ، صص۸۴- ۷۹) . بر همین اساس ، معتقد است که اگر انسان فقط دارای عقل باشد ، نمی تواند ارزش چیزها را درک کند در نتیجه شناخت کل امور بر اساس عاطفه فراهم است ( همان ، ص ۱۲۲) .
همچنین غزالی معتقد است که شگفتی های عوالم دل بی نهایت است و بیشتر افراد از آن غافل اند و برتری و ارزشمندی «دل » به دو دلیل است ، یکی علم و دیگری قدرت و علم به دو طبقه است یکی علمِ ظاهر ، که همه خلق می توانند آن را کسب کنند و دیگری علمی است که پوشیده است وهر کسی نمی تواند آن را بشناسد و این ارزشمند و کمیاب است . اولی از طریق حواس پنج گانه صورت می گیرد ، امّا درباره دومی می گوید که در درون دل روزنه ای است که به سمت عالم ملکوت گرایش دارد و چون در ِ حواس بسته شود ، آن در ِ درونی گشاده و باز می شود و از عالم ملکوت و از لوح محفوظ ، نور الهی متجلی می شود و آنچه را که مربوط به آینده است ، می بیند و می شناسد و مَثل دل همچون آینه و مثل لوح محفوظ ، همانند آینه دیگر است که صورت تمام موجودات در آن وجود دارد وتنها موقعی تصاویر از یک آینه به آینه دیگر منعکس می شود که این دو در مقابل هم قرار بگیرند و اینکه آینه دیگر صاف و پاک باشد و از محسوسات فارغ و با آینه دیگر ( لوح محفوظ ) متناسب گردد و در این صورت ، چیزهایی به او الهام می شود که نمی داند از کجا آمده اند . غزالی تأکید می کند که « دل » از این عالم نیست ، بلکه از عالم ملکوت است ، به همین دلیل می تواند با آن عالم ارتباط برقرار کند ، البتّه به شرطی که زمینه فراهم شود . حواس از عالم جسمانی است و حجاب وی است و تا فرد از عالم محسوسات خارج نشود به عالم ملکوت نمی رسد . پس در اینجا غزالی راه رسیدن به خدا را تربیت اخلاقی می داند و در تصدیق این جمله می گوید :
« گمان مکن که راه دل به ملکوت فقط در خواب و مرگ باز می شود ، بلکه در بیداری هم افراد می توانند با این درجه نائل شوند و شرط آن این است که خود را از دست غضب و شهوت و اخلاق بد و نیازمندی های این دنیا برهاند و چشم « خود حیوانی » راببندد و حواس خود را تعطیل کند و خود را با عالم ملکوت ، متناسب کند و مدام یاد خدا باشد ، آن هم به دل نه به زبان ، تا چنان شود که از خود و همه عالم بیخود شود و از هیچ چیز خبر نداشته باشد مگر خدای تعالی » ( غزالی ، ۱۳۶۸، ج۱، صص ۳۰- ۲۷ ).
این جملات دلیل بر این است که دل مرکز و جایگاه مهم معرفت و شناخت است و به همین دلیل غزالی معتقد است که عقل ( عقل استدلالی ) توان اثبات وجود خداوند را ندارد و از ادراک چیستی خداوند ، عاجز و ناتوان است . با این حال اگر عقل هم بتواند چیستی و وجود خدا را اثبات کند ، تلاش های عقلانی نه تنها
مفید نیست ، بلکه به حال دینداران مضر است ، زیرا عرفا وقتی می بینند که خدایی که در نهایت سهولت می توان آن را پذیرفت و اصلاً نیازی به استدلال ندارد ، امروز یک دلیل و فردا دلیلی دیگر برای اثبات آن می آورند … افراد ( عرفاً ) دچار تزلزل می شوند ( غزالی ، ترجمه آیینه وند ،۱۳۶۲، صص ۷۸ – ۷۷).
در انسان نیرویی وجود دارد که از این عالم نیست و آن دل است و خود ملکوتی تنها محل و مرکز احساسات و عواطف نیست ، بلکه می تواند استدلال بیاورد و دل چشم باطنی دارد ، اما شهوات گرد و غباری است که چشم دل را می بندد و مانع دیدار انسان می شوند . غزالی معرفت ناشی از شهود را بدون خطا و شک ناپذیر و غیر قابل توصیف و جایگاه آن را دل می داند و دل خطا ناپذیر است و آنچه در دل رسوخ می کند ، عین تجلی الهی است ( غزالی ،ترجمه آیینه وند ، ۱۳۶۴، صص ۲۶- ۲۵ ) .
غزالی معتقد است که اهل ظاهر همانند چینی ها در علم صنعتگرند و اهل باطن همانند رومی ها اهل تصفیه و تخلیه اند ( غزالی ، ترجمه خوارزمی ، ۱۳۵۱، صص ۶۶ -۶۵ ) . طباطبایی هم معتقد است که شهود حقایق و شناخت آنها در گرو شهود باطنی و شناخت آن است و راه نفس در اثر دوری از غیر خدا محقق می شود و این امر هم در گرو پیراستن دل و خویشتن داری و مسدود کردن راه های دیگر است ( طباطبایی ، ترجمه حسن زاده ، ۱۳۸۳، ص ۶۹) . وی معتقد است که این امر تنها در گرو تربیت اخلاقی است و نشان می دهد که معرفت ناشی از عواطف که مرکز آن دل است بسی فراتر از معرفتی است که ناشی از استدلال ها و صغرا و کبرا می باشد . همچنین طباطبایی معتقد است که شناخت انفسی ، مهم تر از شناخت آفاقی است ، زیرا معرفت انفسی ، معرفت حضوری است در صورتی که معرفت آفاقی ، معرفت حصولی است و علم ومعرفت حقیقی همان معرفت حضوری است ( همان ، صص ۱۱۰ – ۹۶).
بنابراین شناسایی عقلانی بر اساس داده های حسی و از معلوم به مجهول و به صورت تدریجی از مقدمات به سوی نتیجه پیش می رود ، امّا معرفت ناشی از دل و عاطفه به صورت شهودی و حضوری است و به هین دلیل است که غزالی این نوع معرفت را بالاترین نوع معرفت می داند و آن را مختص خواص می داند ( غزالی ، ترجمه آیینه وند ،۱۳۶۲، ص ۴۹).
ابن طفیل معتقد است که معرفت تنها ناشی از عقل نیست ، بلکه ترکیبی از تجربه ، تعقل و جذبه است و همچنین بر هماهنگی بین این سه تأکید می کند . البتّه ابن طفیل بعد از حواس و عقل و محدودیت های هر کدام از آنها به عالی ترین منبع معرفت یعنی جذبه تأکید می کند و معتقد است که این نوع معرفت از راه قیاس و استقراء به دست نمی آید ، بلکه از راه دل کسب می شود ( شریف ،ترجمه پور جوادی ، ۱۳۶۲ ، صص ۷۶۳ -۷۶۲) .
بنابراین می توان گفت که عقل تنها منبع معرفت نیست ، بلکه عاطفه هم می تواند منبع موثقی باشد . پس این ادعا که تنها شناسایی و معرفت از راه عقل و استدلال های عقلی صورت می گیرد بی اساس است و چه بسا که معرفت ناشی از عاطفه ، بیشتر مورد اعتماد باشد تا معرفت ناشی از عقل .البتّه باید توجه داشت عاطفه با احساس متفاوت است و عاطفه بیان روابط بین موجود زنده و جهان است ، مانند دردی که فرد در زانو یا در گرفتگی شانه احساس می کند. بنابراین هم عقل وهم عاطفه در به دست آوردن معرفت نقش و جایگاه ویژه ای دارند .
هدف اصلی در تربیت اخلاقی فراهم کردن شرایط و زمینه ای است که فرد بتواند نفس ( امّاره) خود را کنترل کند و منظور از نفس در اینجا همان امیال و خواهش های نفسانی هستند که با عواطف سر وکار دارند . هدف از کنترل نفس این است که فرد به یک تعادل روحی برسد و اگر افراد بتوانند نسبت به عواطف و احساسات خود همانند ترس ، خشم ، شادی ، لذّت ، غرور و حسادت آگاه بشوند بهتر می توانند آنها را کنترل کنند . می توان گفت که عواطف نقش مهمی در کنترل اجتماعی دارند (همان ) .
طباطبایی معتقد است که هدف اصلی شریعت تلاش و توجه انسان به خداوند است و این هدف تنها با شکل گیری ملکات و حالات مناسب نفس تحقق می یابد . ( طباطبایی ، ترجمه حسن زاده ، ۱۳۸۳، ص ۴۲) . وی معتقد است که آنچه که مانع معرفت به خداوند است ، جهل نیست بلکه غفلت است و غفلت هم بر اثر مشغولیت دل به غیر خدا ناشی می شود و خداوند برای هیچ کس دو دل قرار نداده و دل مرکز عشق و عواطف است و راه دستیابی به دل تصفیه آن است و تصفیه آن صورت نمی گیرد مگر اینکه فرد بتواند نفس و امیال خود را کنترل کند و تا فرد نتواند این احساسات و عواطف را بشناسد ، نمی تواند آنها را کنترل کند .
در بعد عقل و جایگاه آن در تربیت اخلاقی هم باید شرایطی فراهم شود تا فرد بتواند با بهره گیری و تجهیز شدن به قوه قضاوت صحیح ، خوب و بد را از هم تشخیص دهد ( همان ، صص ۴۵ – ۴۳ ).
۲-۶- شرح مختصر زندگانى استاد شهید مطهری
۳-۱٫ انحلال اجاره ۵۴
۳-۱-۱٫ بطلان ۵۴
۳-۱-۱٫ نبود قصدورضا ۵۴
۳-۱-۲٫ فقدان اهلیت طرفین ۵۵
۳-۱-۳٫ مواردی که درآن اجاره جایز نیست ۵۷
۳-۱-۴٫ شرط ضمان ۵۷
۳-۱-۵٫ اجاره به دواجرت ۵۹
۳-۱-۵-۱٫ درفرضی که اجاره باطل باشد، آیاعمل اجیربدون اجرت خواهدبود؟ ۶۰
۳-۱-۶٫ مرگ یکی ازطرفین عقد ۶۲
۳-۱-۷٫ تلف شدن مورداجاره ۶۴
۳-۱-۸ . اجاره بدون مدت ۶۶
۳-۲٫ مستثنیات بطلان اجاره ۶۷
۳-۲-۱٫ واجبات نظامیه ۶۸
۳-۲-۲٫ اجرت وصی ومرضعه ۶۸
۳-۳٫ فسخ اجاره ۶۹
۳-۳-۱٫ قراردادن خیار برای یکی ازطرفین یا هردو ۷۰
۳-۳-۲٫ عیب دراجرت ۷۱
۳-۳-۳٫ انجام دادن کارتوسط اجیرخاص برای غیر ۷۱
۳-۴٫ انقضاء مدت اجاره ۷۲
۳-۵٫ اختلاف طرفین عقد ۷۴
۳-۵-۱٫ نزاع درتلف شدن عین ۷۴
۳-۵-۲٫ نزاع درنحوه اذن درعمل ۷۵
جمع بندی ۷۶
۴-۱٫ ازاجاره اشخاص تا قراردادکار ۷۹
۴-۲٫ بررسی مبنای قراردادکاردرفقه ۸۰
۴-۳٫ بررسی مبنای قراردادکاردرقانون مدنی ایران ۸۱
۴-۴٫ قراردادکاروامنیت شغلی ۸۱
۴-۵٫ ارکان وشرایط قراردادکار ۸۳
۴-۵-۱٫ ارکان رابطه کارگری وکارفرمائی ۸۳
۴-۵-۱-۱٫کارگر ۸۳
۴-۵-۱-۲٫کارفرما ۸۳
۴-۵-۱-۳ .کارگاه ۸۴
۴-۶٫ شرایط اساسی انعقاد قرارداد: ۸۴
۴-۶-۱٫ قصدورضایت طرفین قرارداد ۸۴
۴-۶-۲٫ اهلیت طرفین قرارداد ۸۶
۴-۶-۳ . اهلیت کارفرما ۸۶
۴-۶-۴ . اهلیت کارگر ۸۷
۴-۶-۵ . مشروعیت مورد قرارداد ۸۸
۴-۶-۶٫ معین بودن موضوع قرارداد ۸۹
۴-۷٫ تقسیم بندی عقودوجایگاه قراردادکار ۹۰
۴-۷-۱٫ ویژگیهای قراردادکاروتشابه آن باعقداجاره اشخاص ۹۰
۴-۸ . شرایط شکلی قرارداد ۹۴
۴-۹٫ اقسام قراردادکار ۹۵
۴-۹-۱٫ قراردادکارمدت موقت ۹۶
۱-۸- معرفی منطقه مورد مطالعه
۱-۸-۱- موقعیت جغرافیایی شهربابک:
شهربابک در ۳۰ درجه و ۷ دقیقه طول جغرافیایی و ۳۰ درجه و ۶ دقیقه و ۳۰ ثانیه عرض جغرافیایی قرار دارد. این شهرستان در غرب استان کرمان قرار گرفته و از شمال به استان یزد و از مشرق به شهرستان رفسنجان و از جنوب به شهرستان سیرجان و از مغرب به استانهای یزد و فارس محدود میشود. ارتفاع متوسط مرکز شهر از سطح دریا ۱۸۴۰ متر میباشد. شهربابک فاصله ۲۴۰ کیلومتری از یزد و ۲۵۰ کیلومتر از کرمان و ۱۰۰ کیلومتر از سیرجان بر سر جاده مهم و ترانزیتی بندرعباس به تهران قرار گرفته است (ملک عباسی، ۱۳۸۹).
شکل ۱-۳: نقشه موقعیت شهرستان شهربابک در استان کرمان
۱-۸-۲- آب و هوای شهربابک:
آب و هوای نواحی دشت شهرستان شهربابک از نوع نیمه بیابانی و آب و هوای مناطق کوهستانی آن معتدل کوهستانی میباشد. آب و هوای نیمه بیابانی بیشتر در نواحی دشت حکومت دارد و مقدار باران سالانهی آن کم است (حدود۱۴۰-۱۲۰میلیمتر) که باعث رطوبت ناکافی در منطقه و اختلاف شدید درجه حرارت بین سردترین و گرمترین ساعات شبانه روز میشود. کمی باران سبب فقر پوشش گیاهی و مراتع گشته و فرسایش بادی نیز در آن به چشم میخورد. آب و هوای کوهپایهای بیشتر در مناطق کوهستانی شهربابک حکمفرمایی دارد که از ویژگیهای آن زمستانهای سرد و یخبندان و تابستانهای معتدل میباشد. نزولات آسمانی بیشتر به صورت برف و تگرگ بوده و ارتفاعات بلند بعضی از کوههای شمال و شمال غربی شهرستان را در بر میگیرد. میزان بارش در نواحی کوهستانی شهربابک بیش از۳۴۰ تا ۴۰۰ میلیمتر به ثبت رسیده است (ملک عباسی، ۱۳۸۹).
۱-۸-۳- زمینشناختی کمربند (ارومیه – بزمان):
در کره زمین چند کمربند چینخورده[۳] وجود دارد که یکی از مهمترین آنها کمربند چینخورده مدیترانه - هیمالیا - اندونزی یا به عبارت دیگر آلپ - هیمالیا است. اهمیت این کمربند چینخورده در این است که از اقیانوس اطلس تا اقیانوس آرام کشیده شده است و پلاتفرم اوراسیا در شمال را از پلاتفرم گندوانا در جنوب جدا میکند . ایران در بخش میانی این کمربند بین هیمالیا در شرق و آلپ در غرب قرارگرفته است (محمودی میمند، ۱۳۷۲). فعالیتهای آتشفشانی در ایران مرکزی به نام کمربند آتشفشانی ارومیه - بزمان به صورت رشتهکوههایی از آذربایجان (سهند و سبلان) تا بزمان در بلوچستان امتداد دارد (طالقانی، ۱۳۸۲). این کمربند از چند سکانس آتشفشانی تشکیل شده که عبارتنداز:
۱- سنگهای آتشفشانی پالئوژن که میتوان در کمان ماگمایی ارومیه -بزمان به ویژه در نواحی شهربابک، اردستان، کاشان، آران، ساوه و غیره دید و در بعضی نقاط (شهربابک) سنگهای زیر
اشباع قلیایی (فنولیت، تفریت، بازانیت) در کنار سنگهای فوق اشباع (داسیت ها) دیده میشوند.
۲- ستبرترین واحدهای آتشفشانی ایران، به سن ائوسن هستند که بهویژه در کمان ماگمایی ارومیه - بزمان، کوههای خاور ایران، بلوک لوت، جنوب بینالود، بخش جنوبی البرز و شمال باختری آذربایجان رخنمون دارند «در ایران مرکزی».
۳- «در کمان ماگمایی ارومیه - بزمان» مخروط بزرگ آتشفشان کوه مزاحم، از جمله آتشفشانی های نئوژن شمال شهربابک است که با مواد آتشفشانی (داسیت و داسیتویید) و آذرآواری آغاز میشود و با کنگلومرا و ماسه سنگ و سرانجام با ۲۰ متر روانه آندزیتی پوشیده میشود (اسدی، ۱۳۸۸).
شکل ۱-۴: موقعیت کمربند ماگمایی ارومیه- بزمان
۱-۸-۴- مهمترین پدیدههای ژئوتوریسمی کمربند ارومیه- بزمان در محدوده شهرستان شهربابک:
۱-چهره ظاهری کوهها در محدوده شهرستان عمدتاً به صورت دیوارهای بلند و طویل و قلههای منفرد آتشفشانی در بین آنها میباشد. معروفترین قلههای کمربند ارومیه - بزمان در این محدوده عبارتاند از قله کوه ایوب، مدوار، محمدآباد، نرکوه جوزم، مزاحم، سرا.
۲- آتشفشان زیبای آبدر(مزاحم) واقع در این کمربند و در محدوده شهرستان شهربابک یکی از آتشفشان ها ی معروف رشته ارومیه - بزمان است که محدودهای به وسعت حدود ۳۰۰ کیلومترمربع را میپوشاند آخرین فازهای فعالیت این آتشفشان را مربوط اواخر دوره پلیوسن میدانند (احمدیپور، ۱۳۷۲).
۳- وجود دو آتشفشان بسیار زیبا به نام آوج بالا و آوج پایین در شمال شهربابک در مجاور شهر دهج از توابع شهرستان شهربابک زیبایی خاصی را به این منطقه داده است این دو آتشفشان در مجاور هم با مخروطهای کامل که عمدتاً از مواد پیروکلاسیک میباشند تشکیل شدهاند مخروط این آتشفشان ها از زیباترین و جوانترین مخروطهای آتشفشانی ایران بشمار میروند قطر دهانه این مخروطهای آتشفشانی در حد چند صد متر بوده و قطر قاعده آنها نیز از یک و نیم کیلومتر تجاوز نمیکند و به همین دلیل مخروطهای زیبایی را بوجود آوردهاند (اسدی، ۱۳۸۸).
۱-۹- ویژگیهای منطقه آبدر:
در داخل کالدرای بزرگ آتشفشان آبدر چند قله آتشفشانی با ارتفاع ۳۰۰۰ متر قرار دارد. دیوارهای ریزشی این کالدرا در بخش شرقی و جنوبی آن ارتفاعات پرشیب و زیبایی را بوجود آوردهاند، در داخل دهانه به دلیل شرایط مطلوب آب و هوایی روستا زیبای آبدر شکل گرفته است. این دهانه زیبا از طریق یک دره گسلی که امتداد شمالی - جنوبی دارد به بیرون و به سمت جنوب راه دارد و زهکشی بخش عمده دهانه از طریق این دره صورت میگیرد؛ دره مذکور در بالادست رودخانهای قرار دارد که رودخانه آبدر نامیده میشود؛ حاشیه این دره تراسبندی شده و با کاشت درختان بادام مناظر زیبایی را به خود اختصاص داده است. آتشفشان آبدر به علت برخورداری از ارتفاع زیاد و بهرهمندی از رطوبت بیشتر نسبت به سایر بخشهای شهرستان و پوشش گیاهی مناسب یکی از دهانههای منحصر به فرد آتشفشانی است که در آن آبادیهای دهستان آبدر شکل گرفتهاند.
شکل ۱-۵: نقشه زمینشناسی، آتشفشان آبدر (مزاحم)
۱-۱۰- اهداف و ضرورت انجام پروژه:
در حال حاضر طرحهای متعددی در زمینه گیاهشناسی در کشور در حال اجرا میباشند که برخی از آنها توسط مؤسسات تحقیقاتی و گروهی در قالب پایاننامههای دانشجویی با همکاری دانشگاهها و مؤسسات تحقیقاتی و گروهی دیگر توسط دستگاههای اجرایی با همکاری دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی در دست اجرا میباشند. شاخصترین این طرحها عبارتاند از:
-
- طرح تهیه فلور ایران
-
- طرح تهیه فلور های استانی
-
- مطالعات فلورستیک مناطق حفاظتشده ( توسط سازمان حفاظت محیطزیست)
-
- و…
با توجه به اینکه منطقه مورد مطالعه جزء مناطق حفاظت شده کشور نیست و بررسی فلورستیکی تاکنون روی آن صورت نگرفته است مطالعه فلورستیکی منطقه ضروری است. در این تحقیق گیاهان منطقه آبدر طی سالهای ۹۲ و ۹۳ جمع آوری شد. مهمترین اهمیت این مطالعه شناسایی و ایجاد زمینه برای حفاظت بهتر از فلور منطقه است. و از دیگر اهداف این پروژه:
» تهیه فهرستی از گونههای گیاهی منطقه
» بررسی زیستگاهها و ریززیستگاههای منطقه مورد مطالعه
» تعیین جوامع گیاهی منطقه مورد مطالعه
» بررسی تأثیر شرایط اکولوژیکی بر تنوع و پراکنش گیاهان در منطقه
فصل دوم
مواد و روشها
۲-۱ مطالعات صحرایی
با حضور در منطقه از زمستان ۱۳۹۱ تا مردادماه ۱۳۹۳ جمع آوری گیاهان انجام شد. در طی این مدت در فصلهای مختلف سال و زمانهای مختلف به منطقه مراجعه شده و اقدام به جمع آوری نمونههای گیاهی شد. نمونهها در۲۰۶ ایستگاه مختلف جمع آوری شدند و با کمک دستگاه GPS ارتفاع، طول و عرض جغرافیایی هر ایستگاه مشخص شد. بعلاوه تیپهای گیاهی هر منطقه مشخص گردید و زیستگاه و ریز زیستگاه هر گونه نیز یادداشت شد. نمونهبرداری و جمع آوری با بهره گرفتن از گیاه کن، بیلچه، تیشه و قیچی باغبانی صورت گرفت و نمونههای جمع آوری شده شمارهگذاری و دستهبندی شد شماره هر گیاه بیانگر خصوصیات ایستگاه و تاریخ جمع آوری بود. سپس نمونهها پرس شد مقوای خشککن نمونهها با توجه به نوع نمونه گیاهی هرروز تعویض میشد که خشک شدن نمونهها از یک روز برای گیاهان علفی تا سه هفته برای گیاهان گوشتی و آبدار به طول میانجامید. حین جمع آوری و پس از پرس نمودن نمونهها برای مستندساز کردن آنها عکس تهیه شد. نمونههای خشکشده جهت انجام مطالعات بعدی دستهبندی شده و به هرباریوم دانشگاه شیراز منتقل شد. نمونهبرداری تقریباً از انواع زیستگاهها و شیبهای مختلف موجود در منطقه انجام شد. با این حال سعی شد که نوع نمونهبرداری یک خط ترانسکت در طول کوه باشد تا نحوهی تغییر پوشش گیاهی با تغییر ارتفاع بررسی گردد.
۲-۲- مطالعات آزمایشگاهی
۲-۲-۱- شناسایی نمونهها
نمونههای گیاهی جمع آوری شده در آزمایشگاه با کمک میکروسکوپ تشریح مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتند. مرحله اول در شناسایی استفاده از اجزای مهم گیاه مثل گل و تشخیص تیره گیاه مورد نظر و سپس تشخیص جنس و گونه بود. به منظور شناسایی نمونهها تا رتبه گونه از منابعی چون فلور ایرانیکا (Rechinger, 1963-1999)، فلور ترکیه (Davis, 1965-1985) و فلور عراق (Townsend, 1966-1985) استفاده شد.
۲-۲-۲- شناسایی شکل زیستی هر گونه
برای تعیین فرم رویشی از روش رانکیائر (۱۹۳۷) استفاده گردید، یکی از مشهورترین فنون ساختاری توصیف پوشش گیاهی، روش فرم رویشی رانکیائر است. وی بر اساس محل ظهور جوانههای رشد در هر گونه یک طیف بیولوژیک را ارائه نمود. طبقهبندی فرم رویشی رانکیائر بر این فرض است که مورفولوژی گونهها با عوامل آب و هوایی کاملاً مرتبط است.
گروههای اصلی طبقات رانکایر عبارتاند از:
گروه ۱: فانروفیت ها، گونههایی هستند که جوانه پایدار آنها بالاتر از ۲۵ سانتیمتر از سطح زمین قرار گرفته است.
گروه ۲: کاموفیت ها، گونههایی هستند که جوانه پایدار آنها کمتر از ۲۵ سانتیمتر از سطح زمین قرار گرفته است.
گروه ۳: همی کریپتوفیتها، گونههایی هستند که جوانه پایدار آنها در نزدیک سطح زمین قرار گرفته است.
گروه ۴: کریپتوفیتها، یا ژئوفیتها، گونههایی هستند که جوانه پایدار آنها در زیر خاک یا آب قرار گرفته است.
گروه ۵: تروفیتها، گونههایی هستند که دوره نامساعد را به صورت دانه میگذرانند و لذا جزء گونههای یکساله میباشند
۲-۲-۳- تعیین کرولوژی گونهها
۲-۸-۲ دور سنج تزویج القایی ۲۹
۲-۸-۲-۱ دستگاه غیرفعال ۳۰
۲-۸-۲-۲ دستگاه فعال ۴۱
۲-۹ بحث و بررسی ۴۲
۴۳
مقدمه ۴۳
۴۳
۳-۲ مدل سازی دیافراگم مسطح ۴۵
۳-۳ بررسی ساختار سنسور فشار خازنی ۴۸
۳-۳-۱ حساسیت مکانیکی دیافراگم ۴۹
۳-۳-۲ حساسیت سنسور ۵۰
۳-۳-۳ انتخاب ناحیه کاری برای سنسور فشار چشم ۵۱
۳-۴ بررسی ظرفیت خازنی ۵۲
۳-۵ آنالیز خمش یک صفحه نازک ۵۳
۳-۵-۱ بررسی معادلات پایه ای صفحات نازک با جابجایی کوچک ۵۴
۳-۵-۲ بررسی شرایط مرزی ۵۶
۳-۵-۳ جابجایی صفحه نازک تحت فشار خارجی یکنواخت ۵۷
۳-۶ محاسبه ظرفیت خازنی سنسور فشار خازنی ۶۹
۳-۷ آنالیز المان محدود ۷۰
۳-۷-۱ دیافراگم مربعی چهار طرف ثابت ۷۰
۳-۷-۲ دیافراگم مربعی شیاردار ۷۱
۷۳
مقدمه ۷۳
۴-۱ شبیه سازی دیافراگم ۷۳
۴-۱-۱ نتایج ریاضی ۷۴
۴-۱-۲ اثر استرس دیافراگم ۷۴
۴-۱-۳ اثر اندازه دیافراگم ۷۵
۴-۱-۴ اثر ضخامت دیافراگم ۷۵
۴-۱-۵ حساسیت مکانیکی دیافراگم ۷۶
۴-۱-۶ نتایج شبیه سازی المان محدود ۷۸
۴-۲ شبیه سازی ساختار سنسور فشار چشم ۸۶
۴-۲-۱ اثر پارامترهای طراحی بر روی رفتار استاتیکی و دینامیکی سنسور فشار چشم ۸۷
۴-۲-۲ بررسی ولتاژ پولین برای ساختار دیافراگم مربعی ۸۷
۴-۲-۳ ظرفیت خازنی سنسور فشار چشم ۹۰
۴-۲-۴ توزیع استرس بر روی دیافراگم ۹۲
۴-۲-۵ پاسخ فرکانسی سنسور خازنی فشار چشم ۹۳
۴-۳ استفاده از دیافراگم پلیسیلیکون جهت افزایش حساسیت سنسور فشار چشم ۹۵
۴-۴ بررسی سنسور فشار چشم با دیافراگم پلیسیلیکون شیاردار ۹۹
۴-۵ مقایسه سنسورهای فشار پلیسیلیکون و p++si در حالت clamped 102
۴-۶ مقایسه سنسورهای فشار پلیسیلیکون و p++si با دیافراگم شیاردار ۱۱۱
۴-۷ مقایسه سنسور فشار خازنی با دیافراگم پلیسیلیکون در حالت clamped و شیاردار ۱۱۹
۱۲۸
۵-۱ نتیجه گیری ۱۲۸
۵-۲ پیشنهادات ۱۳۱
۱۳۲
فهرست شکل ها
شکل ۱-۱ شماتیک مقطع عرضی سنسور فشار خازنی ۲
شکل ۱-۲ چگونگی ارتباط واحد جمع آوری اطلاعات و واحد پایگاه داده مرکزی با سنسور کاشته شده ۳
شکل ۲-۱ ساختار سنسور فشار پیزوالکتریک ۱۱
۲-۲-۲- ساختمان شیمیایی آنتی اکسیدان ها
بیشترین آنتی اکسیدانها مورد استفاده درصنایع غذایی دارای ساختمان فنلی هستند، این ترکیبات فنلی در عصاره استخراج شده از گیاهان به مقدار زیادی وجود دارند ، ساختمان شیمیایی برخی از ترکیبات سنتزی و طبیعی با خاصیت آنتی اکسیدانی در شکل (۲-۳) آمده است.
شکل( ۲-۳) ساختمان شیمیایی برخی آنتی اکسیدانهای طبیعی و سنتزی، (۱) ویتامین E، (۲) BHA ، (۳) اسید کارنوزیک ، (۴) کارنوزول ، (۵) اسید رزماریک ، (۶) پروپیل گالات ، (۷) رزمانول، (۸) وانیلین ، (۹) اگنول، (۱۰) TBH (لولیگر[۲۸] ۱۹۸۹ و ۱۹۹۱)
۲-۲-۳- مکانیسم کلی عمل آنتی اکسیدان ها:
آنتی اکسیدان ها در غشاء سلولی یا در مواد غذایی به طرق زیر عمل می کنند:
۱- با به دام انداختن و درگیر کردن رادیکالهای آزاد که بعنوان آغازگر اکسیداسیون می باشند.
۲- غیرفعال کردن یون های فلزی
۳- خارج کردن و طرف اقسام و اشکال واکنشگر اکسیژن
۴- قطع زنجیره واکنش های آغازین
۵- با خاموش کردن و به دام انداختن اکسیژنن یگانه
۶- از بین بردن پروکسیدها و جلوگیری از تشکیل فرم رادیکالی
۷- حذف اکسیژن و یا کاهش غلظت وفشار اکسیژن محیط
۲-۲-۴- طبقه بندی آنتی اکسیدان ها بر اساس عملکردشان
آنتی اکسیدان ها بسته به عملکردشان به انواع: اولیه، ثانویه، یا سینرژیست ها طبقه بندی می شوند. شماری از آنتی اکسیدانهای طبیعی و مصنوعی در مقیاس تجاری برای مقاوم سازی و پایداری تولیدات غذایی یا چربی خالص حیوانات و روغن های گیاهی بکار می روند.
آنتی اکسیدان ها می توانند در مراحل مختلف بر حسب مکانیسم عمل آنها وارد زنجیره اکسیداسیون شوند (شکل ۲-۳).
۲-۲-۴-۱- آنتی اکسیدان اولیه:
آنتی اکسیدان اولیه یا اصلی و یا شکننده زنجیره (زنجیره شکن) با رادیکال های آزاد لیپید، برای به دست آوردن محصولات پایدارتر واکنش می دهد، این نوع آنتی اکسیدان ها به عنوان متوقف کننده[۲۹] شناخته می شوند. و گیرنده های رادیکال آزاد نام دارند.
۲-۲-۴-۲- آنتی اکسیدان های ثانویه:
آنتی اکسیدان های ثانویه یا بازدارنده یا نگهدارنده سرعت، روند شروع زنجیره را توسط مکانیسم های مخلتفی کاهش می دهند که شامل غیرفعال کردن یون های فلزی، تجزیه کنند های هیدروپراکسیدها، عواملی که اکسیژن را به دام می اندازند (تله های اکسیژنی) و سینرژیست ها می باشد. یک آنتی اکسیدان اولیه به سرعت یک اتم هیدوژن به یک رادیکال آزاد لیپید می دهد و یا به سایر محصولات پایدار تبدیل می شود.
۲-۲-۴-۳- سینرژیست ها
آنتی اکسیدان های سینرژستیک اصولاً بعنوان ترکیبات حذف کننده اکسیژن و چلاته کننده یون های فلزی بکار می روند. آن ها از طریق شماری از مکانیسم ها عمل می کنند که شامل بازسازی یا نوزایی آنتی اکسیدان های اولیه با دادن اتم هیدروژن به رادیکالهای فنوکسیل یا بوسیله با ثبات کردن بیشتر محیط اسیدی برای این نوع آنتی اکسیدان ها می باشد. اسید آسکوربیک، سولفات ها و اسید اریتروبیک مثالهایی از تمیزکننده ها و حذف کننده های اکسیژن از محیط می باشند در حالیکه EDTA ، اسید سیتریک و فسفات ها به عنوان ترکیبات چلاته کننده عمل می کنند. ترکیبات متفاوت که به عنوان آنتی اکسیدان های اولیه و سینرژیست ها عمل می کنند در ( شکل ۲-۳)نشان داده شده است.
گیرنده های رادیکال آزاد دو مرحله مهم را در توالی زنجیره رادیکال آزاد اکسیداسیون لیپید نشان می دهند.آنها با رادیکال های پروکسیل (LOO*) جهت متوقف نمودن زنجیره انتشار واکنش می دهند. بنابراین از تشکیل پراکسیدها جلوگیری می کنند (واکنش ۱) و با رادیکل های آلکوکسیل (LO*) برای کاهش تجزیه هیدروپراکسیدها به محصولات مضر واکنش می دهند (واکش ۲)
LOO*+AH LOOH+A*
LO*+AH LOH+A*
شکل( ۲-۴ ) طبقه بندی آنتی اکسیدان ها بر اساس مکانیسم عمل
غیرفعال کننده های فلزی یا عوامل کمپلکس دهنده به عنوان آنتی اکسیدان های بازدارنده با حذف یا غیرفعال کردن یونهای فلزی که به عنوان آغازگر، تجزیه هیدروپراکسیدها را کاتالیز می کنند، عمل می نمایند. تجزیه کننده های هیدروپراکسید ها آنها را به ترکیبات پایدار هیدروکسی بواسطه فرایند احیاء تبدیل می کنند،در حالی که تله های اکسیژنی جهت تهی نمودن ذخیره اکسیژنی مورد نیاز برای اتواکسیداسیون، با اکسیژن واکنش می دهند.
۲-۲-۵-ویژگیهای لازم آنتی اکسیدانهای غذایی:
یک آنتی اکسیدان برای مصرف غذایی بایستی ویژگیهای ذیل را دارا باشد:
موثر بودن در غلظت های کم
سازگار بودن با ماده اولیه
نداشتن اثر حسی بر فراورده های غذایی ( ایجاد بو ، طعم و رنگ نامطلوب)
سمی نبودن برای مصرف کننده
ابقا پس از فرآوری ( مانند پخت کیک و سرخ کردن). توانایی یک آنتی اکسیدان برای ابقا پس از فرایند حرارتی، به خاصیت Carry-through موسوم است.
داشتن قابلیت حل در چربی به منظور پخش کامل و یکنواخت در غذا
سهولت کاربرد و جا به جایی
مناسب بودن قیمت
۲-۲-۶- طبقه بندی آنتی اکسیدانها:
آنتی اکسیدانها بر حسب منشاء آنها به دو گروه زیر تقسیم می شوند:
آنتی اکسیدانهای سنتزی
آنتی اکسیدانهای طبیعی
۲-۲-۷-آنتی اکسیدانهای سنتزی:
این آنتی اکسیدانها شامل چند گروه می باشد که مهمترین آنها شرح داده می شود:
۲-۲-۷-۱- بوتیلات هیدروکسی آنیزول[۳۰] و بوتیلات هیدروکسی تولوئن[۳۱]:
بوتیلات هیدروکسی آنیزول و بوتیلات هیدروکسی تولوئن آنتی اکسیدان هایی هستند که در ابتدا برای حفاظت روغنهای نفتی در مقابل اکسیداسیون وچسبناک شدن، مصرف و توسعه پیدا کردند و بعداً برای مصرف در صنایع غذایی پذیرفته شدند.
هر دو ماده فوق الذکر از متداولترین آنتی اکسیدانها در صنایع غذایی هستند و جزء آن دسته از آنتی اکسیدانها هستند که واکنشهای اکسیداسیونی رادیکال آزاد را با دادن هیدروژن از گروه های هیدروکسیل فنولهای خود، متوقف می نمایند به طوری که خود آنها تبدیل به یک رادیکال آزاد پایدار می شوند که دیگر تأثیری در پیشرفت یا توقف اکسیداسیون لیپیدها ندارند.(هاسن هیوتل[۳۲] و وان[۳۳]، ۱۹۹۲).
B.H.A را به صورت ورقه های سفید نازک روغنی شکل به فروش می رسانند و B.H.T به صورت کریستالهای سفید در دسترس می باشد. هر دو ماده به مقدار بسیار زیاد در چربیها محلول بوده ولی در آب نامحلول می باشد. (هاسن هیوتل و وان، ۱۹۹۲).
هر دو ماده در طول پروسس تأثیر خوبی از خود نشان می دهند ولی B.H.A کمی بهتر از B.H.Tمی باشد.