بررسی محیطی؛ عبارت است از نظارت، ارزیابی و نشر اطلاعات مربوط به محیطهای داخلی و خارجی سازمان بین کارکنان کلیدی شرکت (هانگر و ویلن،۶۷:۱۳۸۹).
در این زمینۀ تدوین استراتژی مدلهای بسیاری وجود دارد؛ در ادامه به خاطر اهمیت گستردۀ مدل فرد.آر.دیوید به توضیح آن میپردازیم:
۳-۳-۲) الگوی جامع مدیریت استراتژیک دیوید
فرایند مدیریت استراتژیک در چارچوب و الگوی متداول و قابل قبول دیوید به شرح زیر ارائه میگردد. این الگو که در نمودار ۲-۲ نشان داده شده است، شامل سه بخش اصلی زیر میباشد.
نمودار۲-۲- الگوی جامع مدیریت استراتژیک
تعیین مأموریت
بررسی
عوامل خارجی
بررسی
عوامل داخلی
تعیین هدفهای بلندمدت
تدوین، ارزیابی و انتخاب استراتژیها
تعیین هدفهای سالانه و سیاستها
تخصیص منابع
محاسبه و ارزیابی عملکرد
بازخور
تدوین استراتژی
اجرای استراتژی
ارزیابی استراتژیها
مأخذ: دیوید ۱۰۳:۱۳۸۴
الف) تدوین استراتژی
ب) اجرای استراتژی
ج) ارزیابی استراتژی (دیوید، ۱۰۲:۱۳۸۴).
در بررسی عوامل خارجی سعی می شود روندها و رویدادهایی که از کنترل یک شرکت منحصر به فرد خارج است شناسایی شود و مورد ارزیابی قرار گیرد. میتوان عوامل خارجی را به پنج گروه طبقه بندی کرد: ۱)عوامل اقتصادی ۲) عوامل اجتماعی و فرهنگی، بوم شناسی و محیطی ۳) عوامل سیاسی، دولتی و قانونی ۴) عوامل فنآوری و ۵) عوامل رقابتی (دیوید،۲۱۴:۱۳۸۴).
در بررسی عوامل داخلی سعی می شود روندها و رویدادهایی که در کنترل یک شرکت منحصر به فرد است شناسایی شده و مورد ارزیابی قرار گیرد. عوامل داخلی را میتوان به شش گروه طبقه بندی کرد: ۱) مدیریت ۲) بازاریابی ۳) امور مالی/حسابداری ۴) تولید/عملیات ۵) سیستم اطلاعات رایانه و ۶)تحقیق و توسعه (همان،۲۸۳).
ارزیابی محیط خارجی (تجزیه و تحلیل فرصتها و تهدیدها)
محیط خارجی[۵۲] - محیط بیرونی یا خارجی شامل متغیرهایی (فرصتها و تهدیدها) است که خارج از سازمان وجود دارند و از حیطهی کنترل پیوسته مدیریت ارشد سازمان خارج میباشند. این متغیرها، فضا و بافتی را به وجود میآورند که سازمان در آن وجود دارد و فعالیت می کند. این متغیرها ممکن است نیرهای کلان و روندهای موجود محیط اجتماعی یا نیروهایی میباشند که در محیط خاص وظیفه ای سازمان فعال میباشد (دیوید و ویلن، ترجمه اعرابی و رضوانی، ۶۸:۱۳۸۹). استراتژیستها با بهره گرفتن از ماتریس ارزیابی عوامل خارجی، عواملی را که موجب خلق فرصتها و تهدیداتی میشوند، استخراج می کنند.
ارزیابی محیط داخلی (تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف سازمان)
محیط داخلی[۵۳]- محیط داخلی یک شرکت شامل متغیرهایی (نقاط قوت و ضعف) است که درون خود سازمان وجود دارد و معمولاً در حیطهی کنترل مستمر و بلند مدت مدیران ارشد قرار دارند. این متغیرها، بافتی را تشکیل می دهند که در آن بافت یا محیط، کار انجام می شود. این متغیرها عبارتند از: ساختار، فرهنگ و منابع شرکت. ماتریس ارزیابی عوامل داخلی، حاصل بررسی استراتژیک عوامل داخلی تاثیرگذار بر تدوین استراتژی میباشد.
مرحله مقایسه
در چارچوب تدوین استراتژیها، مرحله مقایسه دربرگیرنده پنج روش است که در این تحقیق از تکنیکهای
و (۴) استفاده شده است:
ماتریس تهدیدات، فرصتها، نقاط قوت و ضعف
ماتریس ارزیابی موقعیت و اقدام استراتژیک[۵۴]
ماتریس گروه مشاورین بستن (BCG) [۵۵]
ماتریس ارزیابی داخلی و خارجی
ماتریس استراتژی اصلی.
متداولترین این ابزارها، که به دلیل سهولت اجرا و شفافیت فوق العاده به رایجترین شیوه تدوین استراتژی تبدیل شده است، ماتریس قوتها و ضعفها و فرصتها و تهدیدها است که در ادامه مورد بررسی قرار می گیرد.
ماتریس تهدیدات، فرصتها، نقاط قوت و نقاط ضعف
ماتریس SWOT یکی از مناسبترین فنون برنامه ریزی و تجزیه و تحلیل است که امروزه به عنوان ابزاری نوین برای تحلیل عملکردها و وضعیت شکاف، مورد استفاده طراحان و ارزیابان استراتژی قرار میگیرد. این ابزار یکی از روشهای اساسی جهت ایجاد نظم و مناسبات ویژه بین مسائل استراتژیک بوده و از بهترین تکنیکها برای تحلیل و هدایت محیط محسوب می شود. در ماتریس SWOT در هر مرحله دو عامل با هم مقایسه میشوند و هدف این نیست که بهترین استراتژیها را مشخص نمود، بلکه هدف تعیین استراتژی های قابل اجرا میباشد. بنابراین همه استراتژیهایی که در ماتریس تهدیدات، فرصتها، نقاط قوت و نقاط ضعف ارائه می گردند، انتخاب و اجرا نخواهند شد (ازهری،۱۳۹۱).
ماتریس داخلی و خارجی
برای تجزیه و تحلیل همزمان عوامل داخلی و خارجی از ابزاری به نام ماتریس داخلی و خارجی استفاده می شود. این ماتریس برای تعیین موقعیت سازمان/ شرکت یا کسب و کار به کار میرود؛ به عبارت دیگر، یک شرکت می تواند با بهره گرفتن از این ماتریس، تکلیف و ترکیب واحدهای خود را تعیین کند (اعرابی، ۵۶:۱۳۸۵).
مرحله تصمیم گیری
ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی در مرحله تصمیم گیری به بررسی امکانپذیری و پایداری گزینه های استراتژیک در مواجهه با شرایط محیطی و وضع موجود سازمان و در نهایت انتخاب و الویتبندی استراتژیها می پردازد.
۴-۳-۲) برنامه ریزی استراتژیک گردشگری
شکل ۲-۶: میز آزمون جهت تحصیل دادههای ارتعاشی [۷۹]
سیگنالهای بهدستآمده تحلیل و بررسی شدند. دادهها توسط دستگاه ارتعاشسنج (X-Viber) ثبت شد. جهت تحلیل، دادهها به نرمافزار تحلیلگر ارتعاشی (X-Trend) منتقل گردید. سیگنالهای ارتعاشی برای تمامی حالتها جمع آوری شدند. نتایج آزمونها نشان داد که آنالیز ارتعاشات بهمنظور عیبیابی جعبهدنده با عیوب مختلف، دارای توانایی قابلملاحظهای است. در آخر یک سیستم طبقهبندی بر اساس ترکیبی از تشخیص ارتعاش و شبکههای عصبی مصنوعی، برای طبقهبندی سه وضعیت چرخدنده سالم، سائیده و شکسته جعبهدنده ارائه دادند. مجموعاً ۴۸۹ ویژگی برای طبقهبندی انتخاب شد. ساختار شبکههای عصبی برای طبقهبندی ۴۸۹-۱۰-۳ انتخاب شد. دقت سیستم بهطور متوسط ۱۴/۸۷ درصد بدست آوردند [۷۹].
معصومی (۱۳۸۹)، تشخیص عیبهای مکانیکی را مورد تحلیل حرارتی قرار داد. عیبهای مکانیکی در این پژوهش شامل تشخیص خرابی سوپاپ کمپرسور رفت و برگشتی، وجود مشکل در مسیر فرآیندی یک مبدل و تشخیص عدم کارکرد مناسب روان کار در یک جعبهدنده بود. در این تحقیق جهت اندازهگیری پارامترهای مختلف حرارتی از دوربین ترموگرافی استفاده گردید. نتایج بهدستآمده نشان داد که: ۱- در تجهیزات مکانیکی رفت و برگشتی تحلیل رفتار دمایی اجزاء آنها در کنار دیگر پارامترهای قابل اندازهگیری به شخص تحلیلکننده کمک زیادی میکند تا در مورد خرابیهای آن اظهار نظر کند. ۲- در شرایطی که از نظر ایمنی و یا مسائل دیگر دسترسی به تجهیزات جهت دادهبرداری امکانپذیر نیست دوربین ترموگرافی بهراحتی اطلاعات مناسب را در اختیار کاربر قرار داده تا در آنالیز خرابیهای آنها استفاده شوند [۵۳].
علیزاده و احمدی (۱۳۸۹)، پایش وضعیت موتور دیزل با تحلیل روغن را موردمطالعه قرار دادند. در این تحقیق با بهره گرفتن از نتایج تحلیل روغن موتور کامیون به عیبیابی موتور دیزل پرداختند. دادههای استفاده شده در این تحقیق از واحد انفورماتیک شرکت البرز تدبیر کاران گرفتهشده که شامل مقادیر عناصر فرسایشی و مؤلفههای موجود در روغن به همراه نظر تحلیلگر آزمایشگاه در مورد هرکدام از عناصر و وضعیت کلی موتور بود. موارد مورد مطالعه در تحلیل روغن، شامل: آهن، آلومینیوم، کروم، سرب، مس، سیلیس، گرانروی، درشتی ذرات آهنی، عدد قلیایی و آلودگی آب میباشند. داده های موتور کامیون بنز ۲۶۲۸ را مورد تحلیل قرار دادند. وضعیت کلی فرسایش موتور خودروی موردنظر بررسی نمودند. از این رهگذر یک ارزیابی کلی از وضعیت فرسایشی به دست آمد و امکان بهره برداری از نتایج حاصله بهمنظور اصلاح و یا اعمال دقت در برنامهی پایش وضعیت خودروها به وجود آمد. با بهره گرفتن از نتایج حاصل از این تحقیق، شاخصهای فرسایشی موتور برآورد و مورد بررسی قرار گرفت؛ بنابراین نتیجه کلی این تحقیق بدینصورت بود که با بهره گرفتن از یافتههای تحلیل روغن میتوان عیوب موتور دیزل را تشخیص و پیشبینی نمود [۲۶].
عدنانی (۱۳۸۹)، بهمنظور عیبیابی و بهبود عملکرد موتور کامیون فوق سنگین کشنده ماک[۶۶] روغن آن را مورد پایش وضعیت قرار دادند. پایش بهصورت نمونهگیری دورهای از روغنموتور کامیون، اتخاذ تدابیر و روشهایی جهت بهبود وضعیت عملکرد موتور خودرو است که درنهایت وضعیت موتور از حالت نامطلوب به حالت مطلوب تبدیل شد. بنابراین با نمونهگیری دورهای از روغنموتور، ارسال آنها به آزمایشگاه، تحلیل نتایج بهدست آمده و تصمیمگیریهای درست در این زمینه، طرح مذکور به مرحله اجرا درآمد. با بهره گرفتن از نتایج حاصله و به کار بردن روشهای لازم و درست، به میزان قابلتوجهی از بروز صدمات احتمالی به موتور و هزینههای گزاف مربوط به تأمین قطعات یدکی، تعمیرات موتور، صرف زمان، توقفهای غیرضروری و بهکارگیری نیروی انسانی بیشتر جلوگیری نمود [۴۷].
خدائی و رفیعیان (۱۳۸۹)، باهدف شناسایی عیوب جعبهدنده، سیگنال ارتعاشی را تحلیل نمودند. به همین دلیل از جعبهدندهی تک سرعت در دو حالت سالم و معیوب (دندانهی سائیده، نیمه شکسته و تمام شکسته) و در هر حالت در دو وضعیت خشک و روغنکاری شده، دادهبرداری و با روشهای مختلف، پردازش سیگنال انجام دادند. پس از بررسی دادهها این نتیجهگیری انجام شد که برای شناسایی عیب سایش، پردازشها در حوزهی فرکانس و برای عیوبی که ماهیت ضربهای دارند، پردازشها در حوزهی زمان مناسبتر است. برای شبیهسازی وضعیت عیوب موجود در جعبهدنده در یک محیط آزمایشگاهی از دستگاه شبیهساز عیب چرخدنده استفاده نمودند. این دستگاه شبیهساز از دو بخش مکانیکی و الکتریکی تشکیلشده بود. بخش مکانیکی آن شامل میز صلب، محور، یاتاقانها، پولی، تسمه و جعبهدندهی تک سرعته بود. در قسمت الکتریکی وسایلی چون موتور الکتریکی متناوب، رایانهی همراه، حسگر شتابسنج و تاکومتر بود. با توجه به نتایج بهدست آمده نتیجهگیری کردند که در حالت کلی میزان دامنهی سیگنال ارتعاشی در وضعیت خشک نسبت به دامنه سیگنال در وضعیت روغنکاری شده بیشتر است. همچنین گزارش دادند که در حالت جعبهدندهی سالم، فرکانس درگیری چرخدندهها، در نمودار فرکانسی خود را نشان میدهد. برای عیب سایش، پردازشها در حوزهی فرکانس و برای عیوبی که ماهیت ضربهای دارند مثل دندانهی نیمه شکسته و تمام شکسته، پردازشهای بهکاررفته در حوزهی زمان میتوانند بیشتر مفید باشند [۴۸].
موسوی و همکاران (۱۳۸۹)، رفتار ارتعاشی یاتاقانهای نامرغوب و روشهای شناسایی آنها را مورد بررسی قراردادند. در این پژوهش با دادهبرداری ارتعاشی از یاتاقانهای مختلف بر روی تجهیزاتی شامل الکتروموتور، گیربکس کاهنده و همزن، خرابی یاتاقان دارای رفتار ارتعاشی استاندارد نبود و ارتعاشات آن بهسرعت پیشرفت نمود. روند افزایش ارتعاشات ناشی از یاتاقان نامرغوب مشاهده و اندازهگیری گردید. با بررسیهای انجام شده بر روی طیفهای فرکانسی، خرابی یاتاقان تشخیص داده شد. لذا شناسایی آن پیش از نصب و حتی پس از نصب میتواند کمک شایانی در استمرار تولید داشته باشد. در این تحقیق هدف یافتن روش مناسب برای تشخیص هر عیب با بهره گرفتن از آنالیز سیگنال ارتعاشی است. به همین دلیل از جعبهدندهی تک سرعته در دو حالت سالم و معیوب (دندانهی سایش یافته، نیمه شکسته و تمام شکسته) و در هر حالت در دو وضعیت خشک و روغنکاری شده، دادهبرداری و با روشهای مختلف، پردازش سیگنال انجام دادند. با توجه به نتایج بهدست آمده میتوان نتیجهگیری کرد که در حالت کلی میزان دامنهی سیگنال ارتعاشی در وضعیت خشک نسبت به دامنه سیگنال در وضعیت روغنکاری شده بیشتر است. پس از بررسی دادهها این نتیجه به دست آمد که برای عیب سائیدگی، پردازشها در حوزهی فرکانس و برای عیوبی که ماهیت ضربهای دارند مثل دندانهی نیمه شکسته و تمام شکسته، پردازشهای بهکار رفته در حوزهی زمان میتوانند بیشتر مفید باشند [۴۵].
در مطالعهای که حسین پور[۶۷] و همکاران (۲۰۱۱)، انجام دادند. آنان سامانه صوتی هوشمند برای جداسازی سریع کلوخ از سیبزمینی ارائه شد. در این راستا یک سامانه آزمایشگاهی طراحی و امکان استفاده از آزمون پاسخ آکوستیک برای جداسازی سریع کلوخ از سیبزمینی موردمطالعه قرار گرفت. نمونههایی از سیبزمینی و کلوخ روی نوار نقاله قرار داده شد. با راهاندازی نقاله، نمونهها بهطور گسسته با یک صفحه فولادی برخورد کردند. صدای حاصل از ضربات ضبطشده و با پردازش آن در دو حوزه زمان و فرکانس، صفات مربوط به نمونهها استخراج گردید. مدلهای مختلفی از شبکه عصبی با معیار میانگین مربعات خطا، میزان شناسایی صحیح و ضریب همبستگی مورد ارزیابی قرار گرفت تا مدل بهینه انتخاب گردد. برای مطالعه اثر سرعت اصابت در دقت شناسایی و تعیین ظرفیت جداسازی مجموعه، آزمایش در چهار سرعت مختلف از نوار نقاله تکرار گردید. هنگامیکه نوار نقاله با سرعت یک متر بر ثانیه حرکت کرد، دقت شناسایی سامانه برای سیبزمینی و کلوخ ۳/۹۷ و ۶/۹۷ به دست آوردند [۸۱].
ذاکری[۶۸] (۲۰۱۱)، رفتار دینامیکی تسمهی متعلقات موتور را با نرمافزار آدامز[۶۹] شبیهسازی کرد. آنها نتایج خود را با نتایج آزمون تجربی مقایسه نمودند. در این تحقیق سیستم محرک تسمهای موتور پرخوران باقدرت ۱۵۰ اسب بخار با تمام مصرفکنندهها (پمپ فرمان، آلترناتور، کمپرسور کولر و پمپ آب) موردبررسی قرار دادند. این سیستم در نرمافزار آدامز مدل شد. نتایج حاصل از آن درزمینهی ارتعاشات تسمه، نیروی یاتاقانی هرز گردها، لغزش تسمه و دامنه حرکت تسمه سفت کن با نتایج آزمایشگاهی مقایسه کردند. با بررسی این نتایج، بیشترین در صد خطای نرمافزار نسبت نتایج آزمایش برای دامنه حرکت تسمه سفت کن در حدود ۷ درصد، برای نیروی یاتاقانی در حدود ۱۰ در صد، برای ارتعاشات تسمه در حدود ۳ درصد و برای لغزش تسمه در حدود ۳ درصد است. آنها همچنین گزارش دادند که با در نظر گرفتن عواملی مانند تلرانس اندازه قطعات، تلرانس موقعیت نصب قطعات، تلرانس لنگی پولیها و همچنین تلرانس مشخصات فیزیکی این قطعات مانند جرم و اینرسی میتوان درصدی از اختلاف بین نتایج نرم افزار و نتایج آزمایشگاهی را متعلق به این عوامل دانست [۱۰۱].
سید علیان و محجوب مقدس (۱۳۹۱) تحلیل تئوری، عددی و تجربی ارتعاشات پیچشی میللنگ خودرو را مورد بررسی قرار دادند. در این تحقیق ارتعاشات پیچشی میللنگ دو نوع خودروی رنو و پژو را محاسبه کردند. تحلیل عددی با نرمافزار انسیس[۷۰] انجام دادند. همانطوری که شکل ۲-۷ نشان میدهد، در تحلیل تجربی برای تعیین فرکانس طبیعی میللنگ میتوان شتابسنجی را به میللنگ متصل کرده و با ضربه چکش به یک قسمت از آن، فرکانسهای طبیعی را به دست آورد. نتایج بهدست آمده از تحلیل تئوری و عددی با آزمون تجربی مقایسه گردید. با انتخاب بهترین مدل، اثر دور موتور در ارتعاشات پیچشی میللنگ بررسی شد. با بررسی و مقایسه نتایج سه روش یاد شده، بهترین مدل جهت طراحی میللنگ و بررسی اثرات دورهایی از موتور که در آنها ارتعاشات پیچشی عامل تشدید هستند، به دست آوردند [۴۳].
شکل ۲-۷: آزمون ارتعاشات پیچشی میللنگ خودرو [۴۳]
نصیری و همکاران (۱۳۹۱) تشخیص عدم احتراق[۷۱] در سیلندرهای یک و چهار از طریق پردازش سیگنالهای ارتعاشی موجود در بلوکه سیلندر موتور از طریق حسگر ضربه را موردبررسی قراردادند. ابتدا عیب عدم احتراق در موتور بهطور عمدی ایجادشده و سپس با بهره گرفتن از کارت دیتا و چهار عدد حسگر ضربه، دادههای مربوط به سیگنالهای ارتعاشی بدنهی سیلندر موتور را جمع آوری کردند. سپس تحلیلهای موردنیاز بهمنظور ایجاد اطلاعات ورودی به شبکه عصبی بهوسیله نرمافزار متلب[۷۲] انجام دادند. در ادامه با بهره گرفتن از شبکه عصبی و به دست آوردن بردار ویژگی مناسب، حالتهای سالم و معیوب را با دقت بالا تشخیص دادند. نتایج این تحقیق نشان داد که قابلیت تشخیص عدم جرقه در سیلندر یک و چهار به کمک شبکه عصبی با دقت ۱۰۰ درصد امکان پذیر است [۳۷].
سریدهار و کریشنان[۷۳] (۲۰۰۱۲)، در مورد پایش وضعیت موتورهای احتراق داخلی بزرگ با بهره گرفتن از انتشار صدا تحقیق نمودند. یکی از خرابیهای مهم در موتورهای بزرگ سایش در سیلندر است. سایش به علت عدم روان کاری و میتواند بدون هشدار قبلی رخ دهد. تحقیق آنها نشان داد که سیگنالهای صوتی منتشرشده، زمانی که در حوزه فرکانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند. میتواند نشانههای تغییرات در روان کاری داخل سیلندر موتورهای اشتعال تراکمی را مشخص نماید. بهمنظور دادهبرداری سیگنالهای صوتی منتشر شدهی موتور ۱۰ سیلندر، از سنسور صوتی (پیزوالکتریک) همراه با فیلتر و تقویتکننده سیگنال و کارت صدا، استفاده گردید. فرکانس انتشار صدای موتر دیزل دریایی در محدوده ۲۰-۳۰۰ کیلوهرتز تعیین کردند. فرکانسهای انتشار صدا در سه سطح روغن و ۵ گستره فرکانسی مورد بررسی قرار دادند؛ نتایج نشان داد که انرژی صوتی بهطور معکوس با سطح روغن روان کننده تغییر میکند. این امر به دلیل ا افزایش اصطکاک و کاهش سطح روان کاری روغن است. اگرچه تمام گروهها باند فرکانسی افزایش انرژی صوتی را به دلیل کاهش سطح روغن نشان دادند؛ اما گستره ۲۰-۳۰ کیلوهرتز تغییرات در سطح روغن را بهتر نشان داد [۷۲].
احمدی و همکاران (۱۳۹۱)، نگهداری و تعمیرات الکتروپمپهای ایستگاههای پمپاژ شرکت آبفای شیراز را مبتنی بر پایش وضعیت ارتعاشی موردمطالعه قراردادند. در اجرای پایش وضعیت الکتروپمپها به ترتیب اقدامات زیر صورت گرفته است: ۱- لیست الکتروپمپهای مشمول در برنامه پایش وضعیت و شناسنامه آنها تهیه شد. ۲- تکنیکها برای پایش وضعیت هر تجهیز انتخاب شد. ۳- تعداد و محلهای دادهبرداری و دوره دادهبرداری تعیین شد. ۴- امکانات موردنیاز برای دادهبرداری تأمین شد. در این روش نگهداری و تعمیرات مشخصه های موردنظر تجهیزات ازجمله ارتعاش، حرارت و دیگر خواص مورد نظر بهصورت انفرادی و یا دستهجمعی مورد آزمایش قرار دادند. جمع آوری اطلاعات، از جمله دادههای منتج از اندازهگیری ارتعاشات و ترموگرافی، مرحله اول کار را تشکیل میداد. نتایج این تحقیق نشان داد که اجرای مداوم و عمل به نتایج گزارشهای پایش وضعیت میتواند در میانمدت نتایج بسیار مثبتی را برای حفظ و نگهداری این سرمایههای استراتژیک کشور به همراه داشته باشد [۳۳].
در تحقیقی جعفری[۷۴] و همکاران (۲۰۱۲)، عملکرد و سلامت سنجی تسمهی متعلقات موتور احتراق داخلی در شرایط بحرانی را مورد ارزیابی قرار دادند. در این تحقیق عملکرد این قسمت از موتور هنگام آزمونی شتابدار و طولانیمدت بررسی کردند. در هنگام آزمون متغیرهای مختلف اندازهگیری شد. این اندازهگیریها شامل ویژگیهای تسمه مانند طول، جرم و سختی آن و متغیرهای حاصل از عملکرد تسمه مانند جریان مولد برق و فشار کمپرسور کولر میباشند. همچنین مقدار لغزش تسمه، بهوسیله مقایسه سرعت دورانی چرخ تسمهها در دو حالت نظری و واقعی انجام گردید. نتیجهگیری نهایی که از مقایسهی ویژگیهای تسمه در هنگام آزمون به دست آمد، نشان داد که متغیرهای طول، نوسانات و سختی تسمه روی یکدیگر اثر متقابل دارند و افزایش هر یک موجب افزایش بقیه متغیرها میگردد. همچنین نتیجه گرفتند که فشار کمپرسور بهشدت تحت تأثیر طول تسمه است بهنحویکه فشار بیشینهی تولیدشده بهتوسط کمپرسور کولر تا ۴ بار کاهش داشته است [۱۰۲].
خالصی[۷۵] و همکاران (۲۰۱۲) یک روش اقتصادی و غیر مخرب برای تشخیص کیفیت مغز گردو به کمک تکنیکهای صوتی ارائه دادند. آنها ارقام گردو را با بهره گرفتن از صدای ضربه و شبکههای عصبی تعیین کردند. در این تحقیق از گردوی رقم پوست سنگی و کاغذی جهت انجام آزمایش استفاده گردید. بهمنظور توسعه مدل شبکه عصبی مصنوعی درمجموع از ۲۰۰۰ نمونه برای هر رقم، ۴۰۰۰ سیگنال صدای گردو ثبت شد. نسبت وزن مغز به وزن پوسته عامل تعیینکنندهای برای کیفیت گردو محسوب میشود که میتوان آن را به چگالی جرم ویژه گردو نسبت داد. در این راستا با به دست آوردن چگالی گردو جرم ۱۴۲۰ گردو با بهره گرفتن از یک ترازوی دیجیتالی اندازهگیری و حجم نیز به روش اندازهگیری ابعادی محاسبه گردید. سپس چگالی گردوها تعیین شد. گردوها با سقوط روی یک صفحه فولادی مورد آزمایش قرارگرفته و صدای حاصل از برخورد توسط یک میکروفون که در زیر صفحه تعبیهشده بود، برای ذخیره و پردازش بعدی به رایانه منتقل کردند. صفات مؤثر از آنالیز سیگنال حاصل از ضربه در حوزه زمان و فرکانس استخراج شد. درمجموع ۶۲ ویژگی با بهره گرفتن از روش آماری تحلیل مؤلفههای اصلی[۷۶] ترکیب و پس از نرمال شدن بهعنوان ورودی به شبکه عصبی داده شد. مدلهای مختلف شبکه عصبی هرکدام با تعداد نورونهای متفاوت در لایه پنهان آموزش دادند. الگوی شبکه عصبی مصنوعی نرخ طبقه بندی صحیح برای دو نوع گردو، سنگی و کاغذی به ترتیب ۵۶/۹۶ و ۶۴/۹۹ درصد بود [۹۲].
زارعی[۷۷] (۲۰۱۲) روشی جدید بر مبنای تشخیص الگو با بهره گرفتن از شبکه عصبی مصنوعی برای آشکارسازی و دستهبندی عیوب بلبرینگهای موتور القایی ارائه داد. شبکه عصبی توسط یک دسته داده آزمایشگاهی با مشخص بودن محل عیب آموزش دادند. قسمت دیگر از داده را برای آزمون شبکه بهکار بردند. در این روش خصوصیات حوزه زمان و فرکانس سیگنال ارتعاشات بدنه موتور استخراج و بهعنوان ورودی شبکه عصبی استفاده کرد. سه حالت سالم، عیب رینگ بیرونی و عیب رینگ داخلی با استفاده الگوریتم پیشنهادی طبقه بندی کرده و نوع عیب را مشخص نمودند. نتایج آنها نشان داد که الگوریتمهای تشخیص الگو با بهره گرفتن از خصوصیات حوزه زمان میتواند محل عیب را با دقت بالا و بدون نیاز به محاسبات پیچیده مشخص کند. از آنجا که به دست آوردن ویژگیهای حوزه زمان سادهتر و حجم محاسبات کمتری دارد. بنابراین استفاده از آن برای دستهبندی عیوب مختلف بلبرینگها پیشنهاد نمودند [۹۸].
در تحقیق موسویان و همکاران (۱۳۹۱)، روشی برای شناسایی عیب در شمع موتور بنزینی بر پایهی دادههای ارتعاش به کمک شبکهی عصبی ارائه شد. همانطوری که در شکل ۲-۸ نشان داده شده است، در این تحقیق آزمایشها بر روی موتوری چهار سیلندر بنزینی انجام شد.
شکل ۲-۸: موتور آزمون برای تشخیص عیب شمع [۴۱]
برای دریافت دادههای ارتعاش، یک حسگر شتاب سنج (PCB 357B11) روی سر سیلندر موتور و نزدیک به سیلندر شماره یک بهطور افقی نصب شد. دادههای ارتعاش نامطلوب منتشره از موتور با بهره گرفتن از تبدیل موجک و بهکارگیری موجک میر، حذف شدند. در مرحلهی استخراج ویژگی، خصوصیات مختلف دادهها در حالات سالم و معیوب اخذ شدند. این خصوصیات در نمایان کردن عیب در دادهها تأثیر چشمگیری دارد. شبکهی عصبی با ساختار سه لایه به کمک دادههای آموزش و آزمایش، تحت فرآیندهای آموزش، اعتبارسنجی و آزمون قرار گرفت. آنان دقت ۱۰۰ درصد را برای تشخیص عیب شمع موتور به دست آوردند. بنابراین گزارش دادند روش ارائه شده، قابلیت خوبی در شناسایی این نوع عیب دارد. همچنین نتیجه گرفتند که استفاده از روشهای حذف نوفه، استخراج ویژگیهای آماری و شبکهی عصبی برای عیبیابی موتور است. بعلاوه یاد آور شدند که رفتار ارتعاشی موتور متغیر مناسبی برای اهداف عیبیابی است [۴۱].
رضایی[۷۸] (۲۰۱۲)، به تحلیل خرابی محافظ (سپر) حرارتی یک موتور تحت بارهای ارتعاشی به روش اجزای محدود و تجربی پرداخت. مدلسازی شکلهای محافظ حرارتی اگزوز در نرمافزار آباکوس[۷۹] با مش بندی و اعمال شرایط مرزی صورت گرفت. بهمنظور بررسی رفتار ارتعاشی محافظ حرارتی و تأیید نتایج نرمافزار اجزاء محدود، آزمایش عملی ارتعاش موتور را نیز انجام داد. برای این هدف، دو حسگر شتابسنج روی محافظ حرارتی و یک شتابسنج بر روی سرسیلندر موتور نصب نمود. برای بررسی رفتار ارتعاشی بهصورت تجربی، لازم بود که موتور در همه سرعتهای کاری قرار گیرد. بدین منظور موتور در وضعیت تمام بار، با یک بارگذاری صعودی ۶۰ ثانیهای از سرعت ۱۵۰۰ تا ۵۵۰۰ دور در دقیقه بارگذاری شده و با فرکانس ۴ کیلوهرتز دادهبرداری انجام داد. با تحلیل ارتعاشی قطعه از روش اجزای محدود و مقایسه آن با نتایج آزمون تجربی با شتابسنج، میتوان فرکانسهای تحریک و شکل مودهای آن را استخراج نمود. بررسی اجزای محدود شکل مودها در این تحقیق نشان داد، که نقاط با بیشترین جابجایی مطابق با خطوط شکست قطعه است. بهمنظور اصلاح قطعه، محل تکیهگاهها تغییر و به نقاط با بیشترین جابجایی منتقل شد. با مقید کردن این نقاط، فرکانس تشدید قطعه، افزایش یافته و قطعه در دورهای کاری موتور دچار پدیده تشدید نمیگردد. بررسی تجربی آن همچنین نشان داد که نمونه اصلاح شده با موفقیت آزمون دوام را پشت سر گذاشته و هیچ ترکی در این قطعه مشاهده نشد [۹۱].
چن[۸۰] و همکاران (۲۰۱۲)، به عیبیابی موتور با بهره گرفتن از ارتعاشات پیچشی و شتاب زاویهای بدنهی موتور پرداختند. در این تحقیق از شبکه عصبی برای ایجاد سامانهی تشخیصی استفاده نمودند. سیستم تشخیص خودکار احتراق ناقص با بهره گرفتن از دو روش، ارتعاشات پیچشی میللنگ و شتاب زاویهای بدنهی موتور را مورد مطالعه قرار دادند. این مجموعه منظم در شبکههای عصبی مصنوعی شامل سه مرحله:۱- تشخیص احتراق ناقص، ۲- تشخیص محل احتراق ناقص ۳- تشخیص میزان احتراق ناقص بود. ویژگیهای انتخاب شده ورودی به شبکههای عصب مصنوعی، پس از پردازش سیگنالهای ارتعاشی از هر دو آزمایش انتخاب گردید. سامانه خودکار تشخیص نشان داد که هر دو روش میتوانند در تشخیص مراحل فوق مؤثر باشند. همانطوری که شکل ۲-۹ نشان میدهد، در این تحقیق برای اندازهگیری فرکانسهای ارتعاشات پیچشی میللنگ و شتاب زاویهای بدنهی موتور از پنج شتاب سنج که روی موتور چهار سیلندر (۳SFE) نصب شده، استفاده کردند [۷۶].
(الف) (ب)
شکل ۲-۹: (الف) محل نصب ارتعاش سنجها (ب) موتور [۶۶]
در تحقیقی تقی زاده علی سرایی[۸۱] و همکاران (۲۰۱۲)، ارتعاشات موتور دیزل با مخلوطهای سوخت بیودیزل و دیزل را مورد برسی قرار دادند. در این تحقیق ارتعاشات مخلوطهای مختلف سوخت بیودیزل با دیزل بر روی موتور چهارزمانه ۶ سیلندر پرکینز مدل ۶-۱۰۰۶ با نسبت تراکم ۱۶:۱ و حداکثرتوان ۱۱۰ اسب بخار، قبل و بعد از تعمیر بررسی گردید. نتایج نشان داد که ارتعاش به مقدار چشمگیری بعد از تعمیر موتور کاهش مییابد. مخلوط سوخت بهطور معنیداری بر مقدار ارتعاش تأثیر داشت [۶۶].
جعفری و همکاران (۱۳۹۰) روشی برای تشخیص عیب سائیدگی پیستون با بهره گرفتن از روش انتشار صدا ارائه دادند. هدف از این تحقیق بررسی توانایی روش انتشار صدا در تشخیص این عیب و مطالعهی رفتار موجهای انتشار صدا قبل و بعد از این عیب بود. برای این منظور در مطالعهای آزمایشگاهی، روی موتور دیزل دو حسگر انتشار را صدا نصب شد. از آن جایی که ایجاد عیب سائیدگی پیستون در شرایط آزمایشگاه بهراحتی امکان پذیر نیست. آنها با طراحی آزمون ویژه، این عیب بهصورت تعمدی به وجود آوردند. نتایج این تحقیق نشان داد که بهترین شاخصها برای تشخیص سایش از روش انتشار صدا، ریشهی مجموع مربعات و انرژی مطلقاند. همچنین بر اساس روش ارائهشده در این تحقیق، توانایی تشخیص محل عیب بهوسیله دو حسگر از روی وابستگی دادهها به میزان سائیدگی، مشخص گردید. نتایج دادههای انتشار صدا برای تشخیص عیب سائیدگی پیستون در حالت طبیعی کارکرد موتور، نشان داد که همزمان دو حسگر یکی روی بدنه و دیگری روی سرسیلندر موتور وجود داشته باشد تا با مقایسهی آنها و بررسی دیگر مسائل، احتمال وقوع عیب و محل آن با دقت بیشتری اعلام شود [۵۴].
اکبری و همکاران (۱۳۹۱) با بهره گرفتن از تبدیل موجک گسسته و شبکههای عصبی به تشخیص عیوب در تجهیزات پرداختند. بهمنظور ارزیابی روش ارائه شده دستگاهی مرکب از یک موتور الکتریکی یک جعبهدنده و یک چرخ طیار ساخته شد. سیگنال ارتعاشات در حوزه زمان توسط یک شتاب سنج نصبشده بر روی بدنه جعبهدنده و پوسته یاتاقان اندازهگیری کردند. سیگنالهای اندازهگیری بر روی گیربکس برای حالتهای مختلف شامل چرخدنده سالم، چرخدنده با یک دندانه شکسته و چرخدندهی ساییده و بر روی یاتاقانهای غتلشی شامل: یاتاقان سالم، یاتاقان با رینگ خارجی معیوب، یاتاقان با رینگ داخلی معیوب و یاتاقان با ساچمه معیوب به دست آوردند. در گام دوم پردازش سیگنال با بهره گرفتن از موجک گسسته انجام دادند [۳۸].
رئوفی[۸۲] و همکاران (۲۰۱۳) پایش ارتعاشات موتور خودرو با بهره گرفتن از نگهدارندههای فعال را موردبررسی قرار دادند. در این پژوهش، پایش ارتعاشات موتور ملی (EF7)با بهره گرفتن از نگهدارندههای فعال، با در نظر گرفتن دو سامانه نگهدارنده متفاوت بررسی کردند. در سامانه نخست، نگهدارندهها مطابق طرح کنونی سامانه نگهدارندههای موتور ملی قرار گرفتهاند (سه نگهدارنده غیرفعال)، با این تفاوت که نگهدارنده روغنی موتور با نگهدارنده فعال جایگزین شد. سامانه دیگر دارای چهار نگهدارنده شامل دو نگهدارنده فعال و دو نگهدارنده غیرفعال بود. حرکت پویای موتور با شش درجه آزادی و اتصال یکطرفه موتور شبیهسازی شد. همچنین، شبیهسازی مناسبی برای نگهدارنده فعال با عملگر برقی-آهنربایی انتخاب کردند. برای کاهش نیروی نگهدارندهها به کفی از روش پایش تطبیقی (کمترین میانگین مربعات با حذف علامتهای مرجع) که یکی از متداولترین روشهای پایشی بکار رفته در حذف صدا و ارتعاش ناخواسته و مزاحم، استفاده کردند. در این تحقیق دادهبرداری و پردازش سیگنالهای ارتعاش با بهره گرفتن از پردازش سیگنال دیجیتال انجام دادند. سامانه ارتعاش فعال در واقع، یک سامانه الکترومکانیکی است که با حذف ارتعاش ناخواسته با بهره گرفتن از اصل برهمنهی یک سیگنال مناسب ایجاد می کند. این روش با توجه به ماهیت نیروی منتقلشونده به شاسی، در قالب روند نوار باریک برای حذف بسامد غالب ارتعاشات نامطلوب موتور استفاده شد. تحقیقات در این مطالعه نشان داد که نیرو و ارتعاشات منتقلشده از موتور به این شاسی تقریباً در تمام سرعتهای موتور کاهش مییابد [۱۰۵].
طوری ثمرین و همکاران (۱۳۹۱)، آنالیز خرابی یاتاقان فن پیش گرمکن با بهره گرفتن از تکنیکهای آنالیز ارتعاشات در کارخانه سیمان شمال واقع در جاده تهران - آبعلی را انجام دادند. برای این منظور با بهره گرفتن از ارتعاشسنج و نرمافزار اسپکتراپو[۸۳] از نقاط مختلف ماشینهای مهم، دادهبرداری کردند. سعی نمودند عیوب ماشینها از قبیل نامیزانی جرمی، عدم همراستایی محورها و خرابی یاتاقان را شناسایی کنند. یکی از این تحلیلها مربوط به خرابی یاتاقان فن پیش گرمکن بود. در این تحقیق از طریق اندازهگیری ارتعاشات، نقاط مربوط بر روی ماشینآلات شناسایی گشته و علامتگذاری کردند. اندازهگیریهای اولیه را در بازههای زمانی کوتاه مدت انجام دادند. سلامت سنجی ماشینآلات، با مقایسه کلی وضعیت ماشین و وضعیت یاتاقان، با حدود استاندارد را انجام دادند. با شناسایی عیوب جدی در مراحل ابتدایی، اقدام به رفع عیوب کرده و دوباره داده برداری نمودند. حدود هشدار و خطر برای معیارهای سلامت سنجی، با توجه به مقادیر کلی ارتعاش ماشین و ارتعاش یاتاقانها در شرایط صحیح را با بهره گرفتن از روشهای آماری تعیین کردند [۱۸].
جلالی ندوشن و طباطبایی (۱۳۹۲) ارتعاشات ماشین لباسشویی را بهصورت تئوری و تجربی مورد بررسی قرار دادند. آنها در تحقیق خود ارتعاشات مخزن یک ماشین لباسشویی خودکار با محور دوران افقی را محاسبه نمودند. آزمایش عملی ارتعاشات ماشین لباسشویی را با بهره گرفتن از سامانه اندازهگیری ارتعاشات و شتابسنج سه محورهی پیزوالکتریک انجام دادند. در تحلیل تئوری معادلات دینامیکی برای حرکت دوبعدی مخزن یک ماشین لباسشویی خودکار در صفحه استخراجشده و بهصورت عددی مورد ارزیابی قرار دادند. نتایج آزمونهای عملی را با نتایج تئوری مقایسه و نتیجهی آن بیانگر تطابق مناسب روش تئوری و تجربی بود. اختلاف نتایج تحلیل تجربی و تئوری به علت ایدهآل در نظر گرفتن ساخت ماشین لباسشویی و محل قرارگیری جرم عدم توازن است. این مدل تئوری جهت بهینهسازیهای اولیهی سامانه دینامیکی ماشین لباسشویی با سرعت تحلیل بالا و دقت کافی بسیار مفید است [۳۴].
در پژوهشی جعفری[۸۴] و همکاران (۲۰۱۴)، تشخیص خرابی سوپاپها (دریچهها) را در اثر عیوب مختلف با بهره گرفتن از روش انتشار صدا مورد بررسی قرار دادند. در این تحقیق سه عیب لقی، ترکخوردگی و لبپریدگی سوپاپها در موتور احتراق داخلی بررسی کردند. این عیوب در سوپاپهای مختلف دود و هوا در سیلندرهای مختلف را بررسی نمودند. آزمونها روی سرسیلندر موتوری چهار سیلندر انجام شد شکل (۲-۱۰).
شکل ۲-۱۰: عیبیابی سوپاپها با روش انتشار صدا [۵۹]
علامتهای انتشار صدا به سبب نشتی و خرابی دریچه را توسط چهار حسگر انتشار صدا دریافت کردند. بر اساس نتایج، مشاهده کردند که روش انتشار صدا توانایی بسیار بالایی در تشخیص حالت سالم و معیوب در هر دو حوزه زمان و فرکانس دارد. در ادامه برای تشخیص عیوب از یک شبکه مصنوعی عصبی بهعنوان سامانهی خبره استفاده کردند. هدف اصلی از بررسی انواع عیوب دریچه بررسی توانایی تشخیص و جداسازی آنها به روش انتشار صدا بود. عیبهای بررسی شده در این بخش شامل لقی، ترک و لبپریدگی سوپاپها بودند. همچنین حالت سالم و بدون نشتی نیز برای مقایسه با نتایج معیوب بررسی کردند. بررسیهای زمانی و فرکانسی دادهها نشان داد، برخی از عیوب شباهتهای بسیار زیادی ازلحاظ ظاهری دارند که امکان تفکیک آنها با بررسیهای اولیه وجود ندارد. لذا با بهره گرفتن از شبکههای عصبی که توسط ویژگی دادههای انتشار صدا آموزش داده شده بود، بهخوبی عیبهای مختلف دریچه جداسازی کردند. متوسط دقت سامانهی خبره ۹۲% بود [۵۹].
با توجه به بررسیهای انجام شده و منابع موجود، همانطور که مشاهده شد، در پژوهشهای ذکر شده، تاکنون در زمینه پایش تسمه با بهره گرفتن از صدا و ارتعاش تحقیقی انجام نگرفته است.
فصل سوم
مواد و روشها
۳-۱- مقدمه
پایش وضعیت بهعنوان یکی از روشهای نگهداری و تعمیرات پیش بینانه امروزه در بیشتر کشورهای دنیا و در صنایع مختلف مورداستفاده قرار میگیرد. در این استراتژی نگهداری و تعمیرات مشخصه های موردنظر تجهیزات ازجمله ارتعاش، صدا، حرارت، روغن و دیگر خواص موردنظر بهصورت انفرادی و یا دستهجمعی و یا تعدادی از آنها مورد آزمایش قرار میگیرد. این استراتژی بر این باور استوار است که اغلب خرابیهای ماشینآلات و تجهیزات صنعتی، پس از رسیدن به یک مرحله مشخص، نشانههایی از خود بروز میدهند که میتوان این نشانهها را بهصورت ارتعاشات، صدا، امواج آلتراسونیک، ذرات فرسایشی، دما و غیره تشخیص داده و وقوع خرابی را پیشبینی کرد. لذا میتوان قبل از رسیدن خرابی به مراحل بحرانی، با برنامهریزی فعالیت تعمیراتی و اجرای آن، پیشرفت خرابی را متوقف ساخت. با توجه به نوع دستگاهها و میزان دقت مورد انتظار در برنامه نگهداری و تعمیرات، میتوان یک یا ترکیبی از روشها را بکار گرفت. تحلیل ارتعاش و صدا از روشهای اصلی پایش وضعیت در نگهداری و تشخیص عیوب ماشینآلات و دستگاهها در صنعت میباشند. این روشها مزایای منحصر به فردی در پایش و تشخیص عیوب ماشینآلات و دستگاهها دارند. تجربه عملی و مروری بر تحقیقات انجامگرفته در این زمینه نشان میدهد که تحلیل ارتعاش و صدا در برنامه پایش وضعیت سیستم محرک تسمهای اطلاعات قابل اطمینان و مفیدی را ارائه میدهند.
۳-۲- مواد تحقیق
۳-۲-۱- میز آزمون پایش تسمه
۳ – ۲ – ۲ – ۴ حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی و اهمیت جغرافیای آسیای مرکزی در قبال با جنگ افغانستان آمریکا حضور بلندمدت در آسیای مرکزی و در شرق دریای خزر طراحی کرده است. در فضای جدید امنیتی منطقه که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ایجاد شده، بویژه پس از حوادث تروریستی در آمریکا و سقوط طالبان، ملاحضات امنیتی در کنار دغدغه های کنترل منابع انرژی برجسته شده است. جنگ با تروریسم پس از ساقط کردن طالبان در افغانستان، که در عراق ادامه یافت، آمریکایی ها را در
منطقه در وضعیت جدیدی قرار داده است که به خوبی مورد بهره برداری قرار گرفته است (کولایی، ۱۳۸۴: ۱۷). یکی از مزایای که آسیای مرکزی تا پیش از ۱۱ سپتامبر را مورد توجه قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای قرار می داد، وجود منابع سرشار انرژی بود، اما پس از جنگ افغانستان، موقعیت جغرافیایی منطقه نیز باعث شد تا این منطقه بیشتر از پیش، مورد توّجه قرار گیرد و بیش از پیش به عنوان میدان رقابت در بازی بزرگ جدید تبدیل شود. برای آمریکا و متحدانش این منطقه از منظر"مسیر ارتباطی برای ارسال تجهیزات نظامی و غیرنظامی به افغانستان” با اهمیّت است. در این ارتباط می توان به موافقتنامه های این کشور با کشورهای ازبکستان و قرقیزستان به منظور استفاده ایالات متحده از پایگاه های نظامی واقع در خان آباد در ازبکستان و ماناس در قرقیزستان در جنگ علیه افغانستان امضاء شد، اشاره داشت.
برخی معتقدند حملات تروریستی یازدهم سپتامبر به مراکز آمریکایی اهمیت ژئواکونومیک و استراتژیک آسیای مرکزی را برای آمریکاییها افزایش داده است. در سال ۱۹۹۷، استروب تالبوت معاون امور خارجه آمریما بیان کرد که آمریکا منافع حیاتی در آسیای مرکزی ندارد و آمریکا علاقه ای برای افراشتن پرخم خود در آسیای مرکزی بعنوان یکی از بازیگران «بازی بزرگ» اوراسیا ندارد، اما در همان زمان آمریکائیان مصمم بودند از سیاست های برتری جویانه سایر با سایر بازیگران در آسیا مرکزی جلوگیری کند، همچنین موضوع تامین امنیت انرژی جهانی نیز اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک خزر را در آسیای مرکزی و قفقاز برای آمریکا تشدید می کرد (داداندیش، ۱۳۸۶: ۸۳). با این حال شاید مهمترین ویژگی ژئوپلیتیک آسیای مرکزی، پس از فروپاشی شوروی و به ویژه پس از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر، تبدیل شدن این منطقه به عرصهی رقابت قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای باشد. واقعه ۱۱ سپتامبر عرصه جدیدی از تقسیمات ژئواستراتژیکی جهان را پدید آورده است و ایالات متحده آمریکا با پیشگامی پذیرش مسئولیت سازنده با تروریسم بین الملل، استراتژی جدیدی اتخّاذ و تمایل دارد عرصه جدیدی از تقسیمات استراتژیک پدید آورد. حضور فعّال ایالات متحده آمریکا در مناطق پیرامونی روسیه و قلمروهای روسیه، چین و هندوستان در عرصه ژئواستراتژیکی جدیدی در سیاست خارجی آمریکاست که در نهایت با همکاری های ناتو در حال انجام شدن است. فعالیت های آمریکا در افغانستان، حضور نظامی آمریکایی در آسیای مرکزی، افغانستان قفقار و گسترش ناتو بسوی شرق قفقاز، در نهایت حضور فعال و جدی آمریکا در آذربایجان به بهانه تامین امنیت لوله نفت باکو - جیهان، نشان دهنده آماده سازی این جریان به نظم استراتژیکی جدید در آسیاست (عزتی، ۱۳۸۸: ۸۰). پس از حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی که به انجام فعالیتعای نظامی ایالات متحده در کشورهای عراق و بویژه افغانستان انجامید، منطقه آسیای مرکزی در نزد سیاستمداران آمریکایی در جنبه های نظامی (استراتژیک) حائز اهمیت شد، چرا که این منطقه در جوار جغرافیایی افغانستان قرار داشت. ازجمله اهداف راهبردی آمریکا پس از حادثه ۱۱ سپتامبر تسلط بر مناطق استراتژیک و ژئوپلتیک جهان بود. بدین منظور در لایحه اصطلاح دکترین رونالد رامسفلد وزیر دفاع وقت آمریکا تهیه و به کنکره تقدیم شد، حضور نظامی و احداث پایگاه در مناطق استراتژیک جهان بویژه استقرار در مراکز منابع انرژی جهان لحاظ گردید (قاسمی، ۱۳۹۰: ۱۵۲). بر این اساس، پس از حادثه ۱۱ سپتامبر جز آنکه به انجام فعالیتهای نظامی ایالات متحده بر ضد دو کشور عراق و افغانستان انجامید، این احادثه منجر به حضور نظامی این کشور در کشورهای حوزه آسیای مرکزی شد؛ ایجاد پایگاهای نظا - می خان آباد در ازبکستان (پایگاه هوایی) و همچنین پایگاه نظامی ماناس در قرقیزستان جنبه عملی این دکترین بود[۵۴]. از منظر ژئوپولیتیک مناطق مختلف موجود در جهان از لحاظ موقعیت جغرافیایی، منابع انرژی، ویژگی های فرهنگی، سیاسی و امنیتی دارای اهمیت استراتژیک دارای ارزش برابری نیستند. برخی از مناطق به دلیل هستند. از این رو، این مناطق، پتانسیل های بالقوه ای را برای نقش آفرینی ها در عرصه سیاستهای بین المللی دارند و می توانند توجه بازیگران عمده و دسته اول در حوزه های منطقه ای و فرامنطقه ای را بسوی خود جلب کنند و از این طریق بتوانند بر سیاست های جهانی اثربخش باشند و از این طریق از سیاست های نظام بین الملل تاثیر می پذیرند. با فروپاشی اتحاد شوروی در سال ۱۹۹۱ و استقلال کشورهای آسیای مرکزی، ایالات متحده سیاست مشخصی در منطقه نداشت. چرا که ایالات متحده در دگیر نقاط جهان خصوصاً خلیج فارس به شدت درگیر بود. از سوی دیگر این منطقه که بخش جنوبی قلمرو سیاسی و ژئوپلیتیک شوروی سابق بود. این منطقه که بخش جنوبی قلمرو هارتلند را در نظریه مکیندر تشکیل می داد منعکس کننده بعد فضایی موازنه قدرت نظام دو قطبی در جهان بود. در ابتدا منابع نفت و گاز برای کمپانی های آمریکایی جذاب بود (کتاب سبز ترکمنستان، ۱۳۸۷: ۱۰۸). از طرفی دیگر، این کشور برای سلطه بلامنازع بر مناطق حیاتی جهان در تکاپو افتاده و با مستمسک قرار دادن حملات ۲۰ شهریور (۱۱سپتامبر) در این راستا، جنگهایی را تحت عنوان “مبارزه با تروریسم” شکل داده است. هرچند که از نظر ایالات متحده آمریکا و روسیه، آسیای مرکزی دارای موقعیت خاص ژئوپولیتیکی است، اما تا پیش از حادثه ۱۱ سپتامبر به دلیل منابع سرشار، این منطقه برای آنها، دارای رنگ و بوی ژئواکونومیک بود؛ اما پس از جنگ افغانستان، عامل"موقعیت ژئوپلیتیکی آسیای مرکزی"، بویژه برای ایالات متحده آمریکا، دارای اهمیت دوچندان نسبت به گذشته شد و این منطقه بیش از پیش به میدان رقابت این کشورها تبدیل شود. برای آمریکا و متحدانش این منطقه از منظر “مسیر ارتباطی برای ارسال تجهیزات نظامی و غیرنظامی به افغانستان” اهمیت فوق العادهای دارد. در این نقطه ایالات متحده چند مرحله را برای همکاری با کشورهای آسیای مرکزی و جلوگیری از نفوذ روسیه و ایران در آسیای مرکزی آغاز کرد: مرحله نخست در این توسعه نفوذ، به رسمیت شناختن کشورها بود؛ مرحله دوم اعطای بعضی کمک های اقتصادی به دولتهای تازه شکل گرفته در منطقه برای بازسازی وضعیت اقتصادی آنها و مرحله سوم توسعه نفوذ سیاسی برای همراه کردن آنها با سیاست خارجی آمریکا در صحنه مناسبات جهانی به شمار می آید (بصیری، ۱۳۸۳: ۹۹). در دهه گذشته، منطقه آسیای مرکزی نه تنها برای عملیات نظامی آمریکا و متحدین این کشور در افغانستان، بلکه برای روسیه، جهت اعمال نفوذ سیاسی و نیز برای چین، به عنوان منبع تامین کننده انرژی و توسعه و ایجاد ثبات در استان غربی سین کیانگ خود حایز اهمیت بسیار شد. آمریکا پس از فروپاشی شوروی، در آسیای مرکزی اهدافی را دنبال کرده است که محور اصلی آنها تأمین ثبات در منطقه، مقابله با نفوذ روسیه و ایران، دستیابی به بازارهای منطقه و رقابت با چین بوده است. در سال ۲۰۱۴ و به دنبال خروج ناتو از افغانستان، قرار است میلیاردها دلار از تجهیزات نظامی آن نیروها در اختیار کشورهای آسیای مرکزی قرار گیرد. ازبکستان نقش کلیدی را در منطقه برای غرب بازی میکند و احتمالاً، نیروهای نظامی ناتو و آمریکا در پایگاههای نظامی این کشور مستقر خواهند شد. این اقدام غرب برای کنترل فعالیتهای موشکی چین، کاهش نفوذ روسیه در آسیای مرکزی و در نهایت آماده سازی زنجیرهای از پایگاههای نظامی در اطراف ایران بسیار با اهمیت میباشد (امامزاده فرد، ۱۳۹۱). با این وجود، با روندی که در پایان جنگ ایالات متحده آمریکا در افغانستان شکل گرفته است، این کشور در یک برنامه در طی چند مرحله به خروج از افغانستان اقدام می کند که این می تواند در حضور این کشور در در کشورهای آسیای مرکزی اثربخش باشد. استراتژی جدید نظامی آمریکا، خروج نیروهای این کشور را از افغانستان تسریع میکند و حتی ممکن است به فعالیتهای نظامی آمریکا در آسیای مرکزی و قفقاز نیز پایان دهد. کاهش فعالیتهای نظامی آمریکا در جنوب آسیا، آسیای مرکزی و اروپا، در نتیجه تغییر در استراتژی نظامی این کشور، فرصت بیشتری را در اختیار روسها قرار میدهد تا سیاستهای اقتصادی و امنیتی قاطعتری را در قبال کشورهای اروپایی و آسیایی همسایه خود، در پیشگیرند. این در حالیاست که کشورهای اروپایی، در سالهای آینده با توجه به مشکلات اقتصادی خود، به احتمال زیاد در قبال مسکو موضعی ملایمتر از سالهای گذشته را اتخاذ خواهند کرد. این تحول در استراتژی نظامی آمریکا، همراه با سیاست نسبتاً مداراجویانه اروپائیان در قبال روسیه، میتواند میزان قاطعیت سیاستهای مسکو در قبال همسایگان خود را در حد تهدید بالا ببرد (گزارش راهبردی، ۱۳۹۱).
۴ – ۴ – ۲ – ۴ جلوگیری از گسترش نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه آسیای مرکزی در یک نگاه کلی، هدف اصلی ایالات متحده آمریکا از حضور در آسیای مرکزی، ایجاد نفوذ و حضور طولانی سیاسی، اقتصادی و نظامی - امنیتی در آسیای مرکزی است. جهت دستیابی به چنین هدفی، ایالات متحده تلاش می کند تا از نفوذ همسایگان کشورهای آسیای مرکزی که حضور این کشور در منطقه را به چالش می کشاند، جلوگیری کند. آمریکا در عرصه سیاست خارجی به روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای آسیای منطقه آسیای مرکزی با دیدی خصمانه می نگرد و همواره تلاش می کند تا در مسیر این روابط مانعی ایجاد کند. آمریکا در این مسیر از چند اهرم استفاده می کند: یکی از این اهرم ها، دادن وعده های اقتصادی و فراهم آوردن راه نفوذ شرکتهای آمریکایی و چند ملیتی غرب، ایجاد فضای مناسب داخلی در این کشورهای منطقه برای تشکیل یک حکومت به سبک غرب است تا از این حکومتها بواسطه وابستگی فرهنگی، سیاسی به غرب از نفوذ روسیه و ایران جلوگیری کنند. در این راه آمریکا از چند ترفند تبلیغاتی استفاده می کنند، ترفند اول ایجاد وحشت از بنیادگرایی اسلامی در میان سیاستمداران کشورهای آسیای مرکزی است. آمریکا جمهوری اسلامی را منبع بنیادگرایی معرفی می کند و می کوشد تا از پیوستن این کشورها به جمهوری اسلامی ایران جلوگیری کند تا مبادا از الهام گرفتن از ایران به عنوان نمونه کشوری قدرتمند اسلامی به اسلام حکومتی روی بیاورند (بصیری و زمان آبادی، ۱۳۸۳: ۱۰۰). به نظر می رسد که جمهوری اسلامی ایران به منظور خنثی ساختن این علاقه ایالات متحده و همچنین کسب حداکثر منافع خود در آسیای مرکزی، باید در مناسبات خود با مجموع کشورهای آسیای مرکزی با اولویت قرار دادن اقتصاد، بر اشتراکات متقابل جغرافیایی و نیازمندی کشورهای این حوزه به مسیرهای جمهوری اسلامی ایران به عنوان جغرافیایی کوتاه و امن برای دسترسی به دریاهای آزاد تاکید کند تا از این طریق علاوه بر خنثی ساختن ترفندهای مخرب تبلیغاتی ایالات متحده علیه خود، وجهه خویش را در قبال تصور منفی دولتمردان آسیای مرکزی حفظ نماید. از این رو می توان گفت که ایالات متحده آمریکا خواستار حکومت هایی سکولار در این منطقه است و وجود حکومتهایی دینی در این حوزه را خطری استراژیک برای منافع خود می داند چرا که چنین شرایطی منجر به نزدیک شدن این کشورهابه جمهوری اسلامی ایران (به عنوان رقیب ژئوپلیتیکی خود) می شود. علاوه بر این موارد، ژئوپلیتیک نیز در نگرش ج.ا.ا به ایالات متحده تاثیرگذار است. امروزه اندیشه حکومت جمهوری اسلامی و ایالات متحده با توجه با عامل ژئوپلیتیک در آسیای مرکزی و قفقاز و خلیج فارس در تعارض با یکدیگر می باشند. حضور آمریکا منافع ژئوپلیتیکی ایران در این مناطق را به خطر انداخته می اندازد (محرابی، ۱۳۸۶: ۱۸۲). از این رو آنان علاقمند به شکل گیری نظام های در کشوهای آسیای مرکزی هستند که مناسبات خوبی را جمهوری اسلامی ایران نداشته باشند. از دیدگاه ایالات متحده آمریکا، انتقال نفت از طریق روسیه و ایران موجب برخورداری این کشورها برای اعمال فشار بر کشورهای قزاقستان، ترکمنستان و آذربایجان می شود. استراتژی ایالات متحده درمورد ایران، جلوگیری از نفوذ این کشور در منطقه است. به نظر میشل کرویسنت: سیاستگذاران ایالات متحده به خاطر ترس از افزایش خصومت بالقوه دولتهای آسیای مرکزی، از لحاظ سیاسی و اقتصادی در صدد انزوای تهران در منطقه بوده اند. حمایت آمریکا از ترکیه به عنوان قدرت منطقه ای شکننده، همواره با مجموعه ای از قوانین محرومیت اقتصادی در مورد تهران، محدودیت رشد نفوذ ایران در جمهوری های پیشین اتحاد شوروی پیشین را هدف قرار داده است» (رنجبر، ۱۳۷۸: ۲۲۱). البته خود این جمهوری ها هم تا حدی خواهان انتقال انرژی از مسیری غیر از روسیه اند چرا که اتکا به شبکه خطوط روسیه تجربه خوشایندی برای آنان به دنبال نداشته است. به طور کل مساله انتقال نفت و گاز از این منطقه به بازارهای جهانی از حساسیت فوق العاده ای برخوردار است و زمینه را برای رقابت قدرت های بزرگ از جمله روسیه و آمریکا فراهم آورده است. کشورهای آسیای مرکزی پس از استقلال شان خواهان استقلال واقعی از روسیه بوده اند و از این رو از مسیرهای ترانزیتی که غیر از خاک روسیه عبور می کند، استقبال می کنند.
آمریکا در انتقال منابع نفت و گاز دریای خزر با وجود مسیرهای سهل الوصول تر و ارزان تر مثل ایران و روسیه بنا به ملاحظات سیاسی مسیر آذربایجان - گرجستان و ترکیه را انتخاب کرده و با سرمایه گذاری هنگفت موّفق به ایجاد و تاسیس دو خط لوله مهم و حیاتی یعنی خط لوله انتقال نفت باکو - تفلیس - جیحان و خط لوله انتقال گاز باکو - تفلیس و ارزروم شده است. مسیر باکو - تفلیس - جیهان و باکو - ایروان - آنکارا خطوطی هستند که در مقابل مسیرهای پیشنهادی ایران، برای انتقال نفت جمهوری آذربایجان و دریای خزر، از حمایت هم زمان آمریکا و ترکیه برخوردار هستند (رفیع، ۱۳۹۱: ۹۳). این در حالی است که به دلیل موافقت ها و پشتیبانی های ایالات متحده از مسیر باکو - تفلیس - جیهان، شاهد استفاده این مسیر و ترانزیت انرژی از این مسیر و عدم توجّه به مسیرهای موجود و به صرفه تر هستیم. در مطالعاتی که موسسه «رند» وابسته به ارتش آمریکا به سفارش ناتو درباره آینده انرژی و امنیت دریای خزر انجام داده به طور رسمی خواسته شده که به هر شکل ممکن از تسلط یک کشور بر انرژی دریای خزر ممانعت به عمل آید و ایران باید کمتر در فرایند تولید و انتقال انرژی خزر نقش داشته باشد. در این راستا سعی آمریکا بر این بوده است تا با شعار «نه شمال، نه جنوب، غرب یا شرق» و با استراتژی «حفظ خط لوله چند جانبه» با انتقال نفت و گاز منطقه از طریق روسیه و ایران مقابله کند. بدون تردید، ایران بدلیل اختلافهای سیاسی و ایدئولوژیک در کانون سیاست خارجی واشنگتن در منطقه قرار دارد (اطاعت و نصرتی، ۱۳۸۸: ۱۶). قابل توجّه است که ایالات متحده برای دوری کشورهای آسیای مرکزی از جمهوری اسلامی اقدامات فراوانی را انجام داده است. آمریکا برای گسترش نفوذ خود در منطقه و دوری کشورهای آسیای مرکزی از ایران در صدد برآمد کشورهای منطقه را تحت پوشش ناتو و برنامه مشارکت برای صلح مورد توجّه قرار دهد (قاسمی، ۱۳۹۰: ۱۵۳). این امر برای کشورهای آسیای مرکزی که پس از استقلال از شوروی که به تضعیف نظامی این کشورها انجامید، می تواند بسیار ویژه باشد. این کشور با ادعای اینکه روسیه و چین در پی ایجاد حکومت های غیر دمکراتیک و غیر مردمی هستند و ایران نیز بخاطر ترویج بنیادگرایی اسلامی در ایجاد بی ثباتی در منطقه است، عرصه را برای حضور و نفوذ آنها محود کند. در این جهت آمریکا از قدرت سخت نظامی ناتو و قدرت نرم اقتصادی و پشتیبانی از تحولات سیاسی با عنوان حمایت از دمکراسی بهره می برد (قاسمی و ناظری، ۱۳۹۰: ۱۵۳).
۵ – ۴ – ۲ – ۴ جلوگیری از سلطه مجدد روسیه برآمده از اضمحلال شوروی در منطقه آسیای مرکزی فروپاشی شوروی این فرصت جغرافیایی را برای ایالات متحده فراهم آورد تا در کشورهای به استقلال رسیده حضور یابد و علاوه بر کسب منافع سیاسی و اقتصادی خاص در هر یک از آنها، بتواند استراتژی مبتنی بر رقابت را با روسیه برآمده از شوروی و کشورهای منطقه ای دیگر مانند ایران بعد از انقلاب و چین (که توانسته اند در قدرتهای بزرگ در منطقه سر برآورده اند) عملیّاتی سازد. در این میان، کشور روسیه به دلیل اهمیّت ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیکی بالاتر، اهمیّت بیشتری را برای آمریکائیان داشته و دارد. در چارچوب مولفه های ژئوپلیتیک مهمترین هدف آمریکا بازداشتن قدرت های منطقه ای یعنی چین، روسیه و ایران و به ویژه دو قدرت اخیر از تبدیل شدن به بازیگر موثر در منطقه به طور عام و فعالیت در زمینه استحصال و انتقال نفت و گاز به طور خاص بوده است (عزتی،۱۳۸۸: ۴۶). از این رو دو قدت منطقه ای ایران و روسیه برای آنها اهمیت فوق العاده داشته است. کشور روسیه، به عنوان سرزمین اصلی شوروی سابق در جوار منطقه آسیای مرکزی قرار داشته و همواره منطقه آسیای مرکزی را حوزه خارج نزدیک خود به حساب می آورد. با فروپاشی اتحاد جماهیر و ایجاد نوعی از خلاء قدرت در آسیای مرکزی، زمینه انبساط فضایی قدرت برای حوزههایی که تحت قدرتنمایی شوروی بوده است برای ایالات متحده آمریکا فراهم شد. این امر شرایط را برای تداخل فضاهای حوزه نفوذ و در نتیجه الگوی کشمکش و رقابت را مجدداً میان روسیه و ایالات متحده فراهم آمده است. علاوه بر آن، با به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ میلادی، ایران به عنوان مهمترین مخالف ایالات متحده در عرصه جهانی به نقش آفرینی می پردازد؛ واقع شدن منطقه آسیای مرکزی در همسایگی دو کشور روسیه و ایران که هر دو دارای سیاست هایی مستقل از ایالات متحده آمریکا در عرصه جهانی هستند، این منطقه را از نظر ژئوپولیتیکی و راهبردی برای دولت آمریکا حائز اهمیت کرده است؛ از این روی، از دیدگاه ایالات متحده آمریکا، نفوذ ایران و روسیه در آسیای مرکزی، می تواند خطری برای منافع این کشور در منطقه تلقی میکند. آمریکایی ها بیشتر خواهان متحد و یکپارچه شدن اسلاوها، به ویژه فدراسیون روسیه، هستند تا قدرت برتر مسئول در پهنه اتحاد جماهیر شوروی پیشین بتواند نیروی اتمی باقی مانده از آن امپراطوری را در کنترل خود گیرد و از افتادن سلاح اتمی به دست مسلمانان جلوکیری کند (مجتهدزاد ه،۱۳۷۹: ۳۶۹). ایالات متحده آمریکا برای کسب نفوذ و حفظ آن و کاهش وابستگی های مجموع کشورهای منطقه آسیای مرکزی از سویی دیگر، دست به اقدامات گوناگونی زده همچون حضور شرکت های مربوط به نفت و گاز در منطقه و سرمایه گذاری در آن، استقرار پایگاه های نظامی زده است. این شرایط بویژه درباره کشور ترکمنستان بیشتر صدق دارد چرا که ازدیدگاه آمریکا موقعیت ژئوپلیتیک، ترکمنستان نیز اهمیت ویژه ای دارد؛ این جمهوری از یک سو دارای مرزهای طولانی با جمهوری اسلامی ایران است، و از سوی دیگر ترکمنستان همچنان جزو منطقه ای است که حیاط خلوت امنیتی روسها بشمار می رود و لذا با نفود در آن می توان به مقابله با دو قدرت بزرگ منطقه یعنی ایران و روسیه رفت که جزء رقبای اصلی آمریکائیان در صحنه روابط بین الملل قرار دارند (روشندل، ۱۳۷۸: ۱۶۵). اهمیّت این کشور برای ایالات متحده در مقابل روسیه و جمهوری اسلامی ایران از این حیث اهمیّت میابد که: اولاً، ترکمنستان به عنوان یک کشور دارای منابع عظیم نفت و گاز در آسیای مرکزی و در دریای خزر است و حضور ایالات متحده در حوزه انرژی این کشور برای روسیه یک ضعف در حیات خلوت به حساب می آید؛ ثانیاً، ترکمنستان تنها کشور از میان کشورهای آسیای مرکزی است که با جمهوری اسلامی ایران هم مرز است و این مرز طولانی ترین مرز مشترک جمهوری اسلامی ایران با همسایگان خود محسوب می شود.
۶ – ۳ – ۲ – ۴ ارائه الگوی حکومتی مورد نظر خود در کشورهای منطقه
این هدف ایالات متحده ناشی از دو واقعیت جغرافیایی در موارد مذکور پیشین یعنی جمهوری اسلامی ایران و روسیه در همسایگی منطقه آسیای مرکزی دارد. همانطور که در بالا نیز بیان گردید، کشور جمهوری اسلامی ایران دارای سیاست های مستقل جهانی از ایالات متحده (که گاه در ضدیت با سیاست های استکباری ایالات متحده آمریکا همراه بوده است) است. از طرف دیگر، جمهوری اسلامی ایران دارای مناسبات و همکاریهایی مناسبی با جمهوریهای آسیای مرکزی است. از این رو، ایالات متحده تلاش نموده با مخدوش نمودن چهره جمهوری اسلامی ایران در میان دولتمردان آسیای مرکزی، الگویی جدید که مرد طبه این کشور باشد و از میان نزدیکترین کشورها به جمهوریهای آسیای مرکزی باشد را برای آنها معرفی کند. این الگوی جدید عبارت است: ترکیه. برآمده است. بنابراین می توان گفت که این اقدام با یک عدف انجام می شود و آن تا مقابله با گسترش همکاریها و مناسبات مطلوب و در نتیجه با نفوذ جمهوری اسلامی ایران و همچنین روسیه است. این در حالی است که این امر ناشی از نادیده انگاشتن ایالات متحده از یک اصل مهم است و آن این است که: این دو کشور دارای اشتراکات جغرافیایی فراوانی هستند و ایالات متحده این واقعیت جغرافیایی را مورد توجه قرار نداده است. از نظر آمریکا ترکیه الگویی مطلوب برای کشورهای آسیای مرکزی و کشورهای تازه استقلال یافته منطقه، در ابعاد گوناگون است، چرا که ترکیه کشوری با گرایش غربی و عضو پیمان ناتو، معتقد به جدایی دین از سیاست و مدافع منافع غرب در منطقه است. در مورد مدل ترکیه چند نکته برای سیاست خارجی آمریکا در منطقه آسیای مرکزی حائز اهمیت است:
-
- ترکیه از نظر ارزش های غربی و سیستم حکومتی با آمریکا همخوانی دارد؛
-
- هم زبانی غالب ترکیه با کشورهای منطقه می تواند، فرهنگ بنیادین اسلامی را در منطقه تضعیف کند؛
-
- ترکیه متحد نظامی غرب و آمریکاست و کشورهای منطقه می توانند بر نقش نظامی این کشور حساب باز کنند (قادری حاجت و نصرتی، ۱۳۹۱: ۸۱).
۷ – ۳ – ۲ – ۴ اهداف ایالات متحده در آسیای مرکزی در ارتباط با منابع انرژی
یکی از اهداف اساسی ایالات متحده از فعالیت در جمهوریهای آسیای مرکزی، نشات گرفته از یک امر مهم از اقتصاد این کشور می باشد، و آن عبارتند از: انرژی. علت چنین امری را می توان در نیاز اقتصای این کشور در جهت رفع نیازهای انرژی این کشور دانست. وضع منابع گازی ایالات متحده ۳۶ تریلیون مترمکعب برآورد شده است. استخراج ۵۵۰ میلیارد مترمکعب در روز تنها شش تا هفت سال کافی خواهد بود. بنابراین، ایالات متحده ناگزیر خواهد بود که کمتر از یک دهه آینده برای حفظ تعادل انرژی با توجه به رشد اقتصادی خود سالانه ۴/۱ میلیارد تن نفت وارد کند که عدد قابل توجهی خواهد بود (قادری حاجت و نصرتی، ۱۳۹۱: ۷۳). این مسئله در ارتباط با مناطقی که دارای توانایی بالقوه و بالفعلی در حوزه انرژی هستند، برای ایالات متحده اهمیّت می یابد. همانطور که در فصل سوم از این پایان نامه که تحت عنوان “منطقه شناسی آسیای مرکزی” به بررسی ویژگی های آسیای مرکزی پرداخته شد، این منطقه دارای مقادیر بسیاری از نفت و گاز است و این می تواند برای این کشور بسیار فوق العاده باشد. کشورهای منطقه قفقاز و آسیای مرکزی که از منابع عظیم انرژی برخوردار هستند، بعد از منطقه خلیج فارس در کانون توجه بازارهای انرژی جهان بخصوص اتحادیه اروپا قرار گرفته اند و اکنون این فرصت را پیدا کرده اند تا پیاده کردن سیستم های همگرایی منطقه ای نقش ممتازی در تحولات بین الملل و خصوصاً تامین انرژی جهان و امنیت منطقه قفقاز و آسیای مرکزی بازی کنند (قادری حاجت، ۱۳۹۱: ۶۷). از طرفی دیگر، انرژیهای این منطقه مورد علاقه روسیه نیز بوده است. از این رو، می توان گفت که منابع انرژی در آسیای مرکزی می تواند سبب توسعه رقابت های منطقه ای را افزایش دهد. آمریکا و کشورهای غربی برای بهره مندی از این منابع تلاش پیگری را در این منطقه سازمان داده اند. منابع عظیم نفت و گاز ترکمنستان که آن را در مقام چهارمین کشور جهان قرار داده و نیز بزرگترین کارخانه غنی سازی اورانیوم در تاجیکستان بر اهمیت این منطقه افزوده است (کولایی، ۱۳۸۴: ۱۰۵). از این رو، این منطقه به همراه ضلع جنوبی خود در خلیج فارس، بعنوان قلب تپنده در جهان، توانسته است نیروی محرکه موتور اقتصادِ جهانی باشد علاوه بر این، تا حدودی دولت های منطقه نسبت به کشور ایالات متحده آمریکا و هم پیمانان غربی روی اقبال نشان داده اند. دولتهای آسیای مرکزی درصد ایجاد دولتهایی غیرمذهبی هستند، لذا تلاش می کرده اند در میان مصالح و علائق همسایگان خود، و سرمایه گذاری خارجی کشورهای غیرمسلمان توازن برقرار نمایند. هر یک از این جمهوریها کوشیده اند شرکتهای آمریکایی را در توسعه طرحهایی در جمهوریهایی خود علاقمند سازند. وسیع ترین این طرح ها طرح توسعه شرکت شورون[۵۵] در حوزه نفتی تنگیر[۵۶] در قزاقستان است. لیکن این طرح یک استثناء است. حضور اقتصادی ایالات متحده در منطقه کماکان در حداقل است و در آینده قابل پیش بینی چنین خواهد بود (کولایی، ۱۳۸۴: ۹۴). در واقع، رد پای ورود آمریکا به آسیا مرکزی پس از به استقلال رسیدن جمهوریهای آسیای مرکزی را باید در حوزه نفت وگاز این کشورها بویژه در قزاقستان و ترکمنستان دانست، بطوری که شرکتهای نفت و گاز این کشور در سالهای آغازین پس از اضمحلال شوروی با عقد قراردادهای تجاری، ضمن رفع نیاز های اقتصادی ایالات متحده در انرژی، زمینه ساز حضور این کشور را در این جمهوریها فراهم آورد تا علاوه بر دستیابی به هدف مذکور، راه را برای کسب منافع و اهداف دیگر این کشور که در موارد قبل تشریح گردید، باز نمود. یک گزارش از کمیسیون منابع ملّی آمریکا در ژوئیه ۲۰۰۰ اعلام داشت که برای آینده جهان، نفت مهمترین کالای مورد نیاز باقی خواهد ماند. این گزارش اضافه کرد که در خصوص ایجاد منابع جدید ذخایر نفتی در سایر مناطق به جای خلیج فارس باید توجه بیشتری شود. گزارش مذکور همچنین اعلام داشت که مهمترین منابع جدید برای مصرف جهانی نفت، ذخایر سوختی خزر می باشد که به نظر می رسد داری ذخایر عظیمی است که پس از دریای شمال کشف شده است. علاوه بر آن، متخصصین نفتی آمریکا منطقه خزر را بزرگترین مصرف کننده نفت در دنیا با شناسایی منابع نفت در دنیا با شناسایی منابع خود درحوزه خزر سعی کرد تا نفت منطقه در بازارهای جهانی عرضه گردد (عزتی، ۱۳۸۸: ۳۹). اساساً آمریکا با این توجیه که جهان در قرن بیست و یکم شاهد جدال بر سر دستیابی به منابع انرژی خواهد بود، تلاش گسترده ای را برای منابع انرژی حوزه خلیج فارس و دریای خزر سازماندهی نموده است. دسترسی به منابع نفتی دریای خزر در استراتژی امنیت ملّی آمریکا به عنوان منفعت حیاتی و حساس این کشور تعریف شده و این کشور استراتژی چند جانبه ای را در حوزه های سیاسی، اقتصادی و امنیّتی خود درمنطقه تعریف کرده است. در این استراتژی، گستر ناتو به شرق در قالب برنامه همکاری برای صلح به عنوان عاملی در تکمیل حلقه های اوراسیا و تسلط بر محورهای امنیتی منطقه پیش بینی شده که در عین حال ضمن کنترل روسیه، باعث مهار ایران نیز شده و سیاست منطقه بدون ایران، به عنوان سیاست محور آمریکا در منطقه پیش می برد. ولی در این بین، مهم این است که آمریکا می خواهد در حوزه های سیاسی امنیتی و اقتصادی حضور خود را در منطقه گسترش داده است و بتدریج مسلّط گردد. این کشور از طریق نهاد سازی، تقویت ارتباطات منطقه ای با نهادهای غربی نظیر ناتو، سازمان امنیت و همکاری اروپا، اتحادیه اروپا و سازمان تجارت جهانی، و افزایش حضور نظامی در منطقه صورت می پذیرد. در همین راستا، قطع وابستگی کشورهای منطقه به کشور های مرکز در منطقه نظیر روسیه، چین و ایران، از طریق ایحاد ارتباطات متعدد و گوناگون فراملّی، از جمله سیاست رسمی آمریکا در این منطقه است (ولی قلی زاده و ذکی، ۱۳۸۷: ۳۶).
۸ – ۳ – ۲ – ۴ اهداف اقتصادی ایالات متحده آمریکا در آسیای مرکزی از یک طرف، کشورهای منطقه از منابع عظیم انرژی برخوردارند و از طرفی دیگر این کشورها دارای بازارهای بزرگ هستند؛ این شرایط، زمینه های علاقه ایالات متحده آمریکا را برای حضور و همکاری با کشورهای آسیای مرکزی فراهم آورده است. کشور ایالات متحده آمریکا در تلاش است با بهره گرفتن از امکانات موجود در منطقه آسیای مرکزی از جمله انرژی فراوان، بازارهای بزرگ مصرف بر سلطه اقتصادی خود بر این منطقه بیافزاید. بعلاوه واشنگتن تلاش نموده تا از طریق گسترش فعالیت های نفتی و ارائه خدمات و کمک های هرچه بیشتر به کشورهای منطقه آنها را به خود وابسته کند و این جمهوری ها که خود در صنایع نفتی و انتقال و فروش آن ضعیف بوده و با مشکلات فراوانی روبرو هستند، به راحتی در جهت تامین منافع آمریکا قرارگرفته اند (عزتی، ۱۳۸۸: ۴۶). پس از حضور ایالات متحده در منطقه و همکاری با کشورهای این حوزه، این کشور برای تامین اهداف و منافع خود، سعی کرده است تا از هر نوع همگرایی کشورهای منطقه آسیای مرکزی با کشورهای همسای که صبغه اقتصادی داشته باشد، جلوگیری نماید. همچنین می توان به روابط اقتصادی ایالات متحده آمریکا با کشورهای آسیای مرکزی اشاره کرد که اکثر این جمهوری ها دارای روابط اقتصادی گسترده ای با آمریکا هستند و در سال های اخیر نام ایالات متحده آمریکا در میان مهمترین صادرکنندگان کالا به این جمهوری ها مشاهده می شود بویژه در مورد استقرار شرکت های نفت و گاز که برای ایالات متحده سودآور بوده است. از نگاه آمریکا و قدرتهای غربی اهمیت ترکمنستان بیشتر به دلیل وجود منابع غنی نفت و گاز در این جمهوری است که می تواند در حیات اقتصادی جهان غرب نقش مهمی ایفا نموده و وابستگی قطبهای صنعتی را از نفت منطقه خلیج فارس کاهش دهد (روشندل، ۱۳۷۸: ۱۶۴). همانطور که پیش از این نیز در فصل سوم بیان شد، به دلیل فقدان اقتصاد توسعه یافته در مجموع کشورهای آسیای مرکزی، “فعالیتهای اقتصاد” به عنوان عامل وسوسه برانگیز نمایان شده است. این جمهوریها برای تامین منابع سرمایه ای خود نیز به خارج نیازمندند. همین امر باعث شده است ایالات متحده حضور خود را در این منطقه با توجه به پتانسیلهای اقتصادی مستحکم سازد (بصیری، ۱۳۸۳: ۱۲۳). وجود منابع عظیم نفت و گاز انرژی غنی و بازارهای دست نخورده و از سوی دیگر، سیاست های سلطه جویانه ایالات متحده آمریکا نسبت به مسیرهای خطوط انتقال انرژی منطقه و تسلط بر منابع راهبردی آسیای مرکزی، این کشور را بر آن داشته است تا از طریق تقویت بنیان های همکاری امنیتی در منطقه ساخته است. به لحاظ تاریخی نقطه آغاز حضور آمریکا در آسیای مرکزی، برنامه گورباچف در اواخر دهه ۱۹۸۰ برای بازسازی اقتصادی شوروی (پروسترویکا) بود. براساس تفکر پروسترویکا استراتژی اصلی حکومت شوروی، توسعه اقتصادی و تکنولوژیکی کشور از طریق جذب سرمایه گذاریهای خارجی به داخل سیستم شوروی بود. این موضوع فضا را برای مشارکت آمریکا در انعقاد قراردادهای نفتی فراهم ساخت. اولین اقدام آمریکا در سال ۱۹۸۹، سرمایه گذاری در صنعت نفت شوروی در جمهوری سوسیالیستی قزاقستان (که آن موقع مستقل نبوده و جزیی از اتحاد شوروی محسوب می شد) در قالب شرکت شورون بود که به انعقاد قراردادهای نفتی منجر شد (http://www.csr.ir).
۳ – ۴ ارزیابی گرایش کشورهای آسیای مرکزی در قبال ایالات متحده آمریکا و روسیه در درجه نخست، به منظور ارزیابی جهت گیری سیاست خارجی جمهوریهای آسیای مرکزی پس از استقلال شان در قبال کشورهای ایالات متحده آمریکا و روسیه، توجّه به یک نکته اساسی ضروری به نظر می رسد و آن اینکه می توان نوعی از جهت گیری متفاوت از هم را از سوی کشورهای منطقه در قبال گرایش به روسیه و ایالات متحده آمریکا می توان مشاهده نمود. این شرایط نسبت به کشوری همچون قزاقستان می توان ملاحضه نمود. قزاقستان از سالهای آغازین قرن بیست و یکم به این سو، در عمل رغبت خود را بر افزایش مناسبات خود با ایالات متحده آمریکا قرار داده است. جمهوری قزاقستان، قدرتمندترین کشور منطقه آسیای مرکزی است که از حیث ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی از موقعیت قابل توجّهی در فضای این منطقه برخوردار است. هر چند رویکرد سیاست خارجی و دفاعی این کشور همواره به سمت روسیه بوده است، اما در مقاطع مختلف برای بهره مندی از مزایای اقتصادی و نیز تحت فشار قرار دادن فدراسیون روسیه، جهت گیریهایی به سمت ایالات متحده آمریکا نیز داشته است. یکی از موارد جدید این جهت گیری را می توان طرح استفاده واشنگتن از بندر آکتاو قزاقستان دانست. این پیشنهاد نخستین بار در دیدار هیلاری کلینتون، وزیر خارج وقت آمریکا و ارجان قاضی خانوف، وزیر امور خارجه قزاقستان در حاشیه هجدهمین نشست شورای وزیران کشورهای مشترک المنافع در استونی مطرح شد و طی آن کلینتون، پیشنهاد احداث یک مرکز لجستیکی در بندر آکتاو را مطرح نمود که توجه بسیاری از محافل منطقه را به جلب نمود (http://www.irkz.org). به عنوان مثال، در حوزه اقتصاد و انرژی و همچنین نوع گرایشات سیاسی دولتهای منطقه، می توان نوعی از گرایش به ایالات متحده و در حوزه مسائل امنیتی گرایش به روسیه را مشاهده نمود. در حوزه آسیای میانه هر ۵ دولت (قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان) نقش پیشتاز و رهبری کننده روسیه را در اداره امنیّت را پذیرفته اند، (مخصوصاً در جنگ تاجیکستان) و بدین ترتیب به روسیه اجازه داده اند تا کامل ترین نوع عضویت حود را در هر یک از مناطق را ایجاد کند (۱۹۹۴). این مقبولیت برای روسیه می تواند یک امتیاز استراتژیک باشد. قزاقستان، نظم منطقه ای هژمونیک درونزا را به کمک روسیه در منطقه دنبال می کند. علیرغم حضور اسرائیل و اروپائیان در آسیای مرکزی و قفقاز، این کشور نسبت به روسیه، علاقمندی نشان می دهد. قزاقستان عضو اکو است و نسبت به ایران در این زمینه همگرایی نشان می دهد. مسئله نفت و انرژی و انتقال آن، زمینه نزدیکی ایران و افغانستان را فراهم می آورد. آلرژی دو کشور نسبت به رژیم ازبکستان، نیز موجب همراهی دو کشور است. خطوط راه امن نیز موحب نزدیکی و ارتباط میان دو کشور است (رضایی، ۱۳۸۴: ۱۶۸). در حوزه امنیت، همانطور که در بالا نیز اشاره شد، ایالات متحده برای گسترش نفوذ به شرق و کشورهای متحد با شوروی سابق، اقدام به گسترش ناتو (ابزار نظامی خود) کرده است و توانسته است که چندین کشوراروپای شرقی را به عضویت خود درآورد و در ادامه این سعی دارد تا به عضویت درآوردن کشورهای ساحلی دریای خزر، گسترش نفوذ خود را تکمیل سازد. به هر حال این تحوّلات در داخل این منطقه باعث واکنشهای مختلفی از سوی کشورهای جانشین شده است که در طیفی از رد کامل تا حمایت مشتاقانه از استیلا و سیطره روسیه می باشد (رضایی، ۱۳۸۴: ۱۷۴). این در حال بود در نیمه دهه ۱۹۹۰ م. روسیه نقشی انفعالی در قبال جمهوریهای آسیای مرکزی داشت و سیاست خاصی از این کشور در برابر این کشورها انجام نشد. اما در نیمه این دهه و با توجّه گرایشات امنیتی این کشور در مورد جمهوریهای آسیای مرکزی، آنها به دست آوردن نقش و نفوذی حیاتی خود بر این منطقه را دنبال می کردند و به دنبال کسب منافع حیاتی در این کشورها بودند: منافعی که پس از فروپاشی اتحاد شوروی و استقلال کشورهای آسیای مرکزی، به خطر افتاده بود. با این وجود، نحوه بازگشت آنها به منطقه، با دارای سرعتی خاص بوده است؛ بدین معنا که آنها به دنبال بدست آوردن منافع اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و بویژه امنیتی خود بودند که برای به دست آوردن آن با مشکلات چندی، خصوصاً حضور روزافزون ایالات متحده آمریکا روبرو بودند. با توجّه به این که این کشور، به عنوان اثرگذارترین قدرت در آسیای مرکزی محسوب می شد، اما موقعیت آن با دخالت بیشتر بازیگران خارجی دچار آسیب شده بود. دخالت ایالات متحده آمریکا درآسیای مرکزی، چالش ژئوپلیتیکی برای روسیه درحوزه آسیای مرکزی به حساب می آمده و می آید و اثرات ژئوپلیتیکی برای آنها داده است. روسیه سرخورده برای از دست دادن آنچه حیاط خلوت خود تلقی می کرد، به دنبال سیاستی جهت مقابله با عقب گرد خود در منطقه بود. توسعه همکاریهای روسیه با کشورهای آسیای مرکزی، نویدبخش افزایش مناسبات فیمابین آنها در آینده است. «اَلماس بیک آتمبایف» رئیس جمهور قرقیزستان در ملاقاتش با پوتین بار دیگر تاکید کرد که پایگاه نظامی آمریکا در فرودگاه ماناس فعالیت خود را بعد از سال ۲۰۱۴ توقیف می کند. همچنین معلوم شد که سال ۲۰۱۷ در اوش پایگاه نظامی روسی و قرقیزی تشکیل خواهد گردید که طبق نقشه قبلی، حداقل ۱۵ سال فعالیت خواهد کرد. این پایگاه جدید، حضور نظامی گسترده و قابل ملاحظه روسیه راتکمیل خواهد کرد. همچنین روسیه حضور خود را درقرقیزستا - ن نه تنها توسط واحدهای نظامی، بلکه همچنین توسط وسایل اقتصادی، یعنی شراکت در ساخت و بهره برداری از نیروگاههای بزرگ، افزایش میدهد. این در حالی است که شرکت در پروژههای انرژی قرقیزستان برای روسیه شرایط ورود به بازارهای صادرات انرژی از آسیای مرکزی از طریق افغانستان و پاکستان به هند را فراهم میآورد (http://www.farsnews.com). به نظر می رسد که با وجود نفوذ روسیه در آسیای مرکزی، اتخاذ سیاستهای کشورهای این حوزه در برابر این کشور متفاوت است؛ بدین معنا که بعضی از کشورهای این منطقه با نفوذ و قدرت نمایی این کشور ناخشنود هستند و سعی بر آن دارند تا با ایستادگی در برابر نفوذ این کشور در منطقه، استقلال شان را در برابر روسها نشان دهند. ازبکستان به صریح ترین منتقد روسیه در میان کشورهای آسیای مرکزی و مشتاق ترین آنها به همکاری با ایالات متحده آمریکا مبدّل شده است. ترکمنستان بر اساس وضعیت بی طرف دائم خود که از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد به رسمیّت شناخته شد، همکاری نظامی خود را با روسیه محدود کرد (آلیسون ، ۱۳۸۲: ۱۳۹). این در حالی است که قرقیزستان و تاجیکستان رغبت بیشتری را برای همکاری با روسیه نسبت به ایالات متحده از خود نشان می دهند. مهمترین و گسترده ترین روابط خارجی تاجیکستان با روسیه است. برخلاف برخی دیگر از کشورهای آسیای مرکزی قفقاز، و بالکان که پس از استقلال از اتحاد شوروی مابل به دوری از روسیه و نزدیکی به غرب بودند، تاجیکستان روابط گسترده و نزدیکی با روسیه را حفظ کرد. این روابط در زمینه های مختلف نظامی سیاسی و اقتصادی دیده می شود و دو کشور در اتحادیه ها و پیمانهای پند جانبه و دوجانبه گوناگون عضویت دارند (کتاب سبز تاجیکستان، ۱۳۸۷: ۱۲۵). بنابر گزارش بسیاری از معتبر در قرقیزستان با اهالی روسی توجه خاصی مبذول می گردد. موجودیت دانشگاه اسلاویک و اعلام زبان روسی به عنوان زبان رسمی در این دانشگاه و پایین آمدن میزان مهاجرت روسها دلیلی این توجه است. یکی از مقامات قرقیزی بیان می دارد که: «ما با روسیه در جهت پیاده کردن اصلاحات اقتصادی مشکلات مشابه داریم، بایستی به مسایل مدیریت دولتی بر اقتصاد، رشد مجتمع صنایع ، مالیات و جلوگیری از تشنج اجتماعی در جامعه بیشتر توجه کنیم. البته استقلال ما زمینه توسعه روابط اقتصادی و فرهنگی با سایر کشورها را فراهم ساخت، ولی واقعیت این است که تنها توسط دوستی روسیه ما می توانیم از استقلال خویش حمایت نمائیم و و به سطح رشد و تمدن برسیم. دولت قرقیزستان آماده است جهت بدهی خویش بیش از ۵۰ درصدسهام ۵۰ کارخانه فلزات رنگی، ماکروالکتریک و صنایع نظامی را در اختیار روسیه قرار داهدبا مدنظر قرار دادن دورنمای بازار اوراسیا (اروپا وآسیای) برقراری و گسترش خطوط حائز اهمیت است» (کتاب سبز قزاقستان، ۱۳۸۶: ۱۵۹). هم اکنون، در سال ۲۰۱۳ م. با امیدی که در روند رو به پیشرفت در شرایط در به پایان رسیدن در جنگ افغانستان وجود دارد، این احتمال برای آسیای مرکزی قوت می گیرد که با خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان، شرایط حضور این کشور در پایگاه های نظامی این کشور در آسیای مرکزی - مانند خان آباد و ماناس - دچار تحول اساسی شود؛ بدبن معنا که حضور آمریکایی ها در آسیای مرکزی به عنوان پایگاه های نظامی پشتیبانی کننده در افغانستان، با خروج نظامیان آنها از این کشور، روند بیشتری به خود خواه گرفت. با سقوط صدام حسین در عراق، آمریکا تقابل با روسیه و ایران را در شرایط متفاوتی مورد توجه قرار داده است. حضور نظامیان آمریکایی در خارج نزدیک، تنها برای مدتی کوتاه و بطور موقت برای روس ها قابل تحمل بوده، ولی آمریکا بزودی آشکار ساخت که قصد ترک منطقه را ندارد[۵۷](کولایی، ۱۳۸۴: ۱۸). اما با خروج نظامیان آمریکایی در سال آینده (۲۰۰۴م.) از افغانستان، این احتمال قوّت می گردد که این برای حضور در آسیای مرکزی، بصورت غیر مستقیم و نامحسوس و توسط جریانات اجتماعی - سیاسی در منطقه حضور خواهد یافت، بویژه آنکه این کشور در برابر وقایعی که در ازبکستان روی داد، از سوی دولتمردان این کشور مورد اتهام قرار گرفت و پایگاهای خود را از دست داد.
۴ – ۴ علائق ژئوپولیتیکی ایران در حوزه کشورهای آسیای مرکزی ژئوپلیتیک ج.ا.ا در سه چهار دهه اخیر، با تحوّلات چشمگیر در دو حوزه داخلی و خارجی مواجه بوده است. در حوزه داخلی پیروزی انقلاب اسلامی که ایستادگی در برابر استکبار جهانی را وجهه همّت خود قرار داده است و در حوزه خارجی اضمحلال اتحاد جماهیر شوروی و فراهم آمدن جمهوریهای آسیای مرکزی و قفقاز در جبهه شمال خاوری و شمال باختری که ادامه جغرافیای انسانی و جغرافیای طبیعی سرزمینی ایران هستند و همچنین حضور نظامی ایالات متحده آمریکا در آسیای مرکزی بعد از حمله این کشور به افغانستان. از یک طرف، با توجّه به اهمیّت و علاقه ج.ا.ا به مسلمانان جهان و از طرف دیگر، توسعه نیافتگی اقتصادی و نیازمندی جغرافیایی جمهوریهای آسیای مرکزی (به عنوان بخشی از جهان اسلام) به کشورهای همسایه خود دارند، اهمیّت خاصی را به آسیای مرکزی در سیاست های منطقه ای ج.ا.ا داده است. باید توجّه داشت که ایران به دلیل ژئوپلیتیک خاص خود و دوره تاریخی دویست ساله اخیر خود که دارای قبض و بسط سرزمینی شده است، حساسیت ویژه ای در قبال همسایگان خود دارد و هرگونه تحوّل در مناطق پیرامونی خود، بویژه آسیای مرکزی را موردتوجّه خود قرار داده است. از این رو، جمهوری اسلامی ایران بر اساس ویژگی های جغرافیایی و سیاسی موجود در آسیای مرکزی دارای علاقه هایی است. جهت بررسی علائق ژئوپلیتیکی جمهوری اسلامی ایران در حوزه کشورهای آسیای مرکزی، ناچار از توجّه به ویژگی هایی جغرافیایی خاص این منطقه هستیم. که با آنچه مورد مطلوب این کشور است، تطابق می یابد. از هر رو، با توجّه به موقعیت ژئوپلیتیک جمهوری اسلامی ایران و برخورداری از مرزهای مشترک طولانی این کشور با منطقهی آسیای مرکزی و همچنین برخورداری این کشور به امتیاز دسترسی به آبهای آزاد و داشتن اشتراکات فرهنگی، زبانی و تاریخی با کشورهای منطقه آسیای مرکزی، جمهوری اسلامی ایران، دارای علائق ژئوپلیتیک ویژه ای در این منطقه دارد که می توان از آنها، موارد زیر را برشمرد:
۱ – ۴ – ۴ جایگاه متقابل جمهوری اسلامی ایران و کشورهای آسیای مرکزی عنوان مسیر ترانزیتی قابل توجّه است که جمهوری اسلامی ایران برای کشورهای آسیای مرکزی که مقدار قابل توجّهی از آنتروپی داراست، به عنوان مسیری کوتاه و امن و از از لحاظ اقتصادی به صرفه نسبت به سایر مسیر های موجود برای دسترسی به آبهای آزاد شناخته می شود. علاوه بر این ایران دارای موقعیت بسیار مناسبی در زمینه انتقال انرژی آسیای مرکزی از طریق خلیج فارس و شبکه راه ایران به بازارهای جهانی است و همچنینی می تواند انرژی این منطقه را بدون عبور از روسیه به اروپا منتقل کند و از وابستگی ژئوپلیتیکی این کشورها به روسیه بکاهد که این امر مورد حمایت کشورهای اروپایی خواهد بود. مسیر ایران اقتصادی ترین، امن ترین و کوتاه ترین راه انرژی منطقه است؛ یعنی جاده ابریشم، راه آهن سراسری آسیا، تراسیکا و کریدور شمال جنوب دارد. اقتصاد ایران و آسیای مرکزی نیز از توان تکمیلی جدی برخوردارند. اگر چه هنوز حجم مبادلات ایران و جمهوری های آسیای مرکزی نزدیک به یک میلیارد دلار می باشد، اما ظرفیت فراوانی برای رشد آن وجود دارد (واعظی و دبیری، ۱۳۹۱: ۲۹). در نقشه ذیل می توان اهمیت جغرافیایی و راهبردی کشور جمهوری اسلامی ایران را در قبال نقش ترانریتی این کشور برای جمهوریهای آسیای مرکزی درک کرد؛ این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران با توجّه به همکاری هایی که با کشور قزاقستان دارد، توانسته است نفت این کشور را دریافت و در سواحل جنوبی خود در خلیج فارس و دریای عمان به مشتریان این کشور تحویل می دهد.
نقشه ۱-۴: جایگاه متقابل جمهوری اسلامی ایران و به کشورهای آسیای مرکزی عنوان مسیر ترانزیتی:
منبع: هادی اعظمی و علی اکبر دبیری، ارزیابی فرصتها و چالشهای ژئوپلیتیکی ایران در آسیای مرکزی، ف فصلنامه فضای جغرافیایی، صفحه ۲۹.
این عملکرد که جنبه عملی علاقه جمهوری اسلامی ایران در آسیای مرکزی را نشان می دهد، علاوه بر حل معضل جغرافیایی قزاقستان و دیگر کشورهای آسیای مرکزی، توانسته است برای جمهوری اسلامی ایران ارزآوری داشته باشد و عاوه بر امتیاز جغرافیایی و یک امتیاز اقتصادی را نصیب این کشور سازد. جمهوری اسلامی ایران به دلیل مجاورت جغرافیایی و اهداف و دلایل مختلف سیاسی - امنیتی، اقتصاد - ی، فرهنگی، ژئوپلیتیکی خواستار حضوری قدرتمند در این منطقه و برقرار کردن ارتباط نزدیک با کشورهای اسلامی آن است. اما برقراری ارتباط و ایجاد یک همگرایی بادوام مستلزم شناسایی پتانسیل ها و قابلیت ها و همچنین چالش ها و تهدیدات موجود در منطقه می باشد. در این زمینه عوامل ژئو پلیتیکی از نوع فرصت و چالش، به دلیل ماهیّت جغرافیایی و دوام و پایداری بیشتر نقش کلیدی در طراحی و تدوین یک راهبرد کارآمد که زمینه ساز دستیابی به اهداف و منافع ملی ایران در منطقه باشد فراهم می آورد (واعظی و دبیری، ۱۳۹۱: ۲۶). اما ایران متقابلاً برای حضور فعّال، ملموس و کلان اقتصادی و دستیابی به بازار هشتاد میلیونی آسیای مرکزی به معبر بسیار مناسب ترکمنستان محتاج است. نیازهای متقابل معبری، فضای سرزمینی دو کشور را به صورت مکمل ژئوپلتیک، نمایان ساخته است. این نیاز تکمیلی ضمن اینکه بهترین زمینه را برای پایه گذاری روابط استراتژیک و پایدار دو جانبه فراهم می کند، در عین حال، این تهدید نهفته را نیز در درون خود می پروراند هر یک از دو دولت به ویژه ایران، در صورت لزوم، از قابلیت های کنترلی خود برای ایجاد اختلال در شبکه لوله ای و مسیر تعاملات تجاری سود برد. شاید یکی از دلایل طولانی شدن مدت زمان تصمیم گیری درباره انتخاب مسیر لوله ای، بررسی دقیق تر این قابلیّت ها و بدست آوردن تضمیم های کافی در این زمینه بوده است (کریمی پور، ۱۳۷۹: ۱۳۱). البته در این زمینه، نقش تبلیغات ایالات متحده آمریکا که در ضدیت با منافع جمهوری اسلامی ایران در منطقه پی ریزی میشود، می تواند اثرگذار باشد. این کشور بر مسیر باکو - جیهان (دریای خزر به جمهوری آذربایجان و ترکیه و از آنجا به اروپا) به عنوان مسیر ترانزیتی انرژی منطقه به کشورهای دیگر تاکید دارد. در جدول زیر مسیر خطوط انرژی منطقه ای را برای حوزه آسیای مرکزی نشان می دهد، در حالی که مسیر جمهوری اسلامی ایران بعنوان مسیر کوتاه در کنار سایر مسیرها نشان داده شده است، این در حالی است که مسیر جمهوری اسلامی ایران علاوه بر امتیاز کوتاه بودن که از لحاظ اقتصادی برای جمهوریهای آسیای مرکزی بسیار بصرفه است، دارای مزیت مسیر با امنیّت است که دارای اهمیت خاصی برای کشورهای آسیای مرکزی است.
جدول شماره ۱-۴: مسیر خطوط انرژی منطقه دریای خزر
نام مسیر | مبدا - مقصد | ظرفیت میلیون بشکه در روز | طول مسیر یه مایل | هزینه میلیارد دلار | وضعیت |
شمالی (روسیه) | باکو - نورروسیسک | ۱/۰ | ۸۶۸ | ۴/۲ | صادرات از ۱۹۹۸ |
غربی (گرجستان) | باکو - سوپسا | ۶/۰ | ۵۴۰ | ۶/۰ | آغاز به کار آن تا ۱۹۹۹ به درازا |
شرقی (چین) |
در رابطه ۲-۸، حاشیه مشارکت در دوره t، δ نرخ بهره و T دوره حیات آینده مشتری است. در رابطه ۲-۸ حاشیه مشارکت بصورت ثابت در نظر گرفته شده است؛ این در حالیست که حاشیه مشارکت می تواند در دوره های مختلف متفاوت باشد. درصورتیکه حاشیه مشارکت متغیر در نظر گرفته شود، آنگاه رابطه ۲-۸ به صورت زیر درخواهد آمد[۷۹].
(۲-۹)
در رابطه ۲-۹، فروش صورت گرفته به مشتری i در دوره t است، هزینه مستقیم محصول فروخته شده به مشتری i در دوره t و هزینه بازاریابی است.
با توجه به آنکه این امکان وجود دارد که مشتری پس از مدتی شرکت را رها نماید، لذا باید نرخ حفظ مشتری را نیز مدنظر قرار داد. در این صورت رابطه ۲-۹ به رابطه ۲-۱۰ تبدیل خواهد شد.
(۲-۱۰)
در رابطه ۲-۱۰، نرخ حفظ مشتری در دوره t و AC هزینه کلی اکتساب مشتریان است.
در سال ۱۹۸۹، دائر[۱۰۰] [۱۰۷] مدل ارائهشده در رابطه ۲-۱۱ را برای محاسبه ارزش آینده مشتری معرفی کرد.
(۲-۱۱)
در رابطه ۲-۱۱، متغیر GC مقدار سود سالانه مورد انتظار از مشتری را نشان میدهد، متغیر M بیانگر هزینه تبلیغاتی است که در طول سال برای حفظ مشتری انجامشده و r نرخ حفظ مشتری است. متغیر نیز، نرخ بهره در نظر گرفته شده است.
در مدلهای پیشین حاشیه سود مورد انتظار از مشتری در سالهای مختلف ثابت در نظر گرفته شده است؛ این در حالیست که سودآوری مشتری در سالیـان مختلف و تحت تأثیر عوامل مختلـف، تغییـر مینماید. برگر و نصر[۱۰۱] در سال ۱۹۸۹، با تکیه بر همین مشکل، مدلی نوین در تعیین ارزش مشتریان ارائه نمودند. در مدل ارائهشده توسط برگر و نصر حاشیه مشارکت و سودآوری مشتری در دوره های زمانی مختلف متغیر در نظر گرفته شده است. این مدل در رابطه ۲-۱۲ نشان داده شده است.
(۲-۱۲)
نکته اساسی در رابطه ۲-۱۲، محاسبه تابع سوددهی مشتری در زمان t () است. برگر و نصر معتقدند که سودآوری مشتری در دوره های ابتدایی با سرعت بالاتری رشد کرده و سپس با رسیدن به یک نقطه عطف سرعت این سودآوری افت کرده و تقریباً ثابت می شود(Error! Reference source not found.)؛ ازاینرو آنها برای محاسبه سوددهی مشتری در طول زمان، آن را به دو بخش تقسیم کرده و میزان سودآوری مشتری را در هر بخش بهطور مجزا محاسبه می کنند. روش محاسبه سودآوری مشتری در هر بخش در رابطه ۲-۱۳ نشان داده شده است.
(۲-۱۳)
اصل ششم: راهنمایی پوششی مداوم و پی در پی راهنمایی جریان پیوسته ای از کمک به فرد است. و در تمام طول زندگی ادامه دارد در دوران تحصیل از کودکستان آغاز و تا دانشگاه ادامه پیدا می کند. طرح واحدی دارد که به کل برنامه مدرسه پیوستگی داشته و از آن تبعیت می کند.
اصل هفتم: راهنمایی مبتنی است: بر مطالعه فرد و جامعه او البته قبل از کمک ها لازم است توانایی ها ،قدرت ها و ضعف ها ی او درک شوند. برای فهمیدن و شناختن هر دانش آموز فنون و روشهایی وجود دارد و ممکن است از یافته های دیگر رشته ها نیز در چنین فهمی استفاده شود.
اصل هشتم:در راهنمایی گروه های زیادی کمک می کنند و هر کس در چارچوب تخصص و صلاحیت های خود از این گروه ها می توان معلمین و مشاوران ،مدد کاران اجتماعی ، والدین و… را نام برد که همگی از نزدیک در وظیفه خطیری که به عهده دارند همکاری و تشریک مساعی می نمایند.
اصل نهم:راهنمایی به دانش آموز کمک می کند تا در شناختن خود موفق گردد. توانایی های بالقوه خود را بالفعل کند در این مسیر باید به دانش آموز کمک نمود تا او مقاصد عالی حیات و ارزش های اخلاقی را بشناسد محدودیت های خود را بداند و موقعیت ها و فرصت ها را درک نماید.
اصل دهم : راهنمایی در تعلیم و تربیت سعی می کند که هر کدام از افراد را بشناسد و شخصیت بدهد و اجتماعی سازد هدف مهم راهنمایی این است که هر کدام از دانش آموزان را احیانا از اثرات نا مطلوب جمع محفوظ دارد (www/hit،۱۳۹۳).
مشاور کیست؟
مشاور به معنی اخص کلمه فردی متخصص است که میتواند باایجاد رابطه حسنه وبا مدد اطلاعات وتکنیکهای که در اختیار دارد؛ به کسانی که مشکلاتی دارند کمک میکند تا با شناخت واقعی خود و مشکلات ، راه حلهای منطقی برای آنها پیدا کنند. مشکلاتی که در مشاوره مورد بحث و گفتگو قرار میگیرند ممکن است در هر یک از زمینههای شخصی اجتماعی، خانوادگی، شغلی و حرفهای یا تحصیلی باشد.
خصوصیات مشاور:
مشاور از نقطه نظر ویژگیهای شخصیتی باید فردی معتقد، مؤمن، پرهیزکار به معنای واقعی آن باشد وبه درجاتی از خود شناسی و درک نقاط مثبت و منفی خویش نائل شده باشد. او باید صبور و شکیبا بوده، عشق به کمک و یاری رساندن به دیگران با وجودش عجین باشد او باید انسانها را قطع نظر از توانائیها و قابلیتها و تفاوتهای ظاهریشان دوست بدارد و به صرف انسان بودن محترمشان بدارد (نوابی نژاد ۱۳۸۲؛ ۱۶۷).
خصوصیات راهنما یا مشاور در موقعیت کارش تأثیر بسزایی دارد. راهنما ومشاور باید:
الف) از سلامت روانی و جسمانی برخوردار باشد و از بخل وحسد و دروغ بپرهیزد.
ب) باهوش باشد و به راحتی و صراحت وفصاحت صحبت کند و توانایی لازم برای استدلال و درک و فهم مطالب را داشته باشد.
ج) به انسانها و حل مسائل و مشکلات آنان علاقمند باشد.
ه) صمیمی و مهربان و رازدار باشد.
ز) در زمینه مشاوره، روان شناسی، تعلیم و تربیت، جامعه شناسی و نیز امکانات شغلی و تحصیلی و بهداشتی جامعه آگاهی داشته باشد.
ح) متقی و خوشنام باشد و خدمت صادقانه و خالصانه به همنوع را مد نظر قرار دهد.
ط) حضور ذهن داشته باشد و بتواند سؤالات دقیق و مناسب را به موقع مطرح سازد.
ی) به مطالعه و افزایش دانش خود علاقمند باشد و بکوشد در جریان جدیدترین مطالب علمی درباره رشتهاش قرار گیرد.
ک) در برقراری رابطه با انسانها مجرب باشد وتحمل شنیدن مطالبی را که خود به آنها معتقد نیست، داشته باشد (شفیع آبادی ۱۳۸۶: ۵۲).
بنابراین مشاور یا افرادی که به عنوان راهنما سعی در یافتن راه حل مناسب جهت جذب مراجعین دارند باید دارای شرایط و خصوصیاتی باشند که برخی از آنان عبارتند از: علم و تخصص، احترام به خود و داشتن کمال، عاقل بودن و بردباری، آزاد، متدین و با تقوا، صمیمت و سازگار با محیط، رازداری، صاحب نظر بودن، واقع بین و حقیقت بین، داشتن تجربه، امانت دار، علاقمند به مراجع و تمایل به کمک به آنها، تمایل به دوست داشتن مردم، احترام به تمامی افراد انسانی، داشتن علاقه و ایمان حرفهای در مشاوره، ثبات عاطفی، رشد فکری و قدرت انطباق شخص، داشتن استعدادرهبری، خوش برخورداری و داشت شخصیت گرم و دوست داشتنی، دارای وضعیت ظاهری خوش آیند (حسینی ۱۳۷۸؛ ۷۹).
ضرورت مشاوره وراهنمایی در مدارس
گر چه در این باب هنوز اختلاف نظر وجود دارد که مشاوره در مدارس راباید یک شغل تخصصی و جدا به شمار آورد یا آن را از وظایف معلمان دانست که ضمن انجام تدریس و کار با شاگردان عهدهدار آن نیز باشند. از طرفی والدین چنین میپندارند که وظیفه آنهاست که فرزندان خویش را در تصمیم گیریها یاری نمایند و ارشاد و هدایت کنند. افرادی نیز اعتقاد دارند که یاری خواستن از دیگران، نشانه ضعف روان و اراده است وبا همت وپشتکار میتوان به همه مشکلات فایق آمد. علیرغم این آرا و تردیدها چنین به نظر میرسد دلایل زیادی وجود دارد که ما در جهت ارائه خدمات مشاورهای سوق میدهند برخی از آنها عبارتند از:
الف): موقعیت و وضعیت بسیار پیچیدهای که هر فرد در دنیای کنونی با آن مواجه است پیچیدگی به هنگام انتخاب شغل بیشتر رخ می کند و تقاضا برای مشاوران تحصیل کرده و کارآزموده را مطرح میدارد وقتی فرد جوانی بخواهد از بین مشاغل و حرف زیادی به گزینش بپردازد با کار آسانی مواجه نیست. چه بسا اطلاعات زیادی نیاز دارد تا تصمیم گیری را آسان کند هم اکنون فراوانند مردان و زنانی که پی بردهاند گزینش اولیه آنان با روشن بینی و مالاندیشی صورت نگرفته است وبا ناکامی برخورد کردهاند.
ب) دومین دلیل ترکیب جامعه بسیار متنوع صنعتی با آرمانها و نگرشهای آدمی است که مشاوره را ضروری میدارد این ضعف غالباً نادیده انگاشته میشود که هر فردی حق دارد به شغلی خاص بپردازد که شرایط احراز آن را دارد. دیگر نمیتوان مدافع این امر بود که فرزندان مردان متخصص باید در مشاغل تخصصی پذیرفته شوند و فرزندان کارگران غیر ماهر همچنان در مشاغل ساده به کار بپردازند این حق هر فرد و شاید وظیفه و تکلیف اوست که وضعیت خود را بهبود بخشد و تا حد امکان پیش رود. چنین نگرشی از میراث فرهنگی ماست ممکن است ما با دادن آزمونهایی به شاگردان شایستگی آنها را برای اشتغال به برخی از مشاغل یا رشته تحصیلی معین کنیم اما شاگرد خود قادر نیست با این اطلاعات به انتخاب درست بپردازد زیرا در شبکهای از محدودیتهای شغلی و توقعات و انتظارات خانوادگی و آرمانها و تردیدهای شخصی و موانع و مشکلات اجتماعی گرفتار است او بیش از اطلاعات نیاز به مشورت دارد.
ج) – سومین عامل از دید شاگردان مدارس متوسطه و اشتیاق شدید آنها و خانوادهشان برای ورود به دانشگاهها و مدارس عالی است این مطلب بر همگان آشکار است و نیازی به تشریح ندارد. شاگرد در طول سالهای تحصیلی و دوره راهنمایی و متوسطه باید به رشتههایی روی آورد که با استعداد و توانایی و خصایص او متناسب باشند و در زندگی آتی او دارای ارزش شوند اما تعیین چنین ارزشی آسان نیست. شاگردان غالباً در تنگنای بین ارزشهای شخصی خویش و تجارب درسی و کلاسی با ارزشهای والدین ومحدودیتهای جامعه گرفتارند و نمیدانند چه باید بکنند. از این رو دچار اضطراب و نگرانی میشوند. پیچیدگی اوضاع اجتماعی واقتصادی و محدودیتهای ورود به دانشگاهها به این اضطرابها میافزاید. والدین و معلمان خود میدانند که درک چنین پیچیدگی و یا اثرات آن بر فرد کار سادهای نیست شاید به مشاور ی نیاز باشد که تحصیلات خاص و تجارب او بتواند در این معضل راه گشا و رهنمون افتد.
د) – چهارمین عامل و انگیزه برای استقرار مشاوره تخصصی تغییرات سریعی است که در راهها و روشهای زندگی ما در عصر صنعتی و تکنولوژی روی میدهند. جامعه شناسان و نویسندگان زمان کنونی را عصر اضطراب نامیدهاند. هر چند آمار دقیقی در دست نیست که در این زمینه به مقایسه بین قرون و اعصار بپردازیم و اصولاً ممکن نیست فراوانیهای عصبی واضطرابی هر قرن را در حیطه اندازهگیری وسنجش قرار داد تا مقایسه میسر میگردد اما شکی نیست هر قدر زندگانی پیچیدهتر میشود وهر اندازه صنعت وتکنولوژی پیش میرود و به همراه آن تغییرات رخ میدهند نتایج و اثرات آنها بر اعصاب وروان فرد، فشار بیشتری وارد میکنند که گاه به مشاوره و روان درمانی نیاز پیدا می شود. نهایتاً باید گفت که راهنمایی ومشاوره در مدارس یک ضرورت گریز ناپذیر است. (پیبسون؛میشل؛ ترجمه ثنایی. ۱۳۸۸،۲۷۸،۲۷۹).
هدف مشاوره تحصیلی :
منظور اصلی راهنمایی آن است که هر نوع کمکی را که فرد برای نیل به حداکثر رشد و نمو و پیشرفت خود نیاز دارد به او بدهد و بر مبنای این تأکید است که عنوان مشاور جایگزین راهنما گردید وجریان کار کردن با فرد مشاوره نامیده شد ادراک کامل شخص از خود موجب پختگی بیشتر او میشود و در نتیجه مشاوره نه تنها فرد را قادر به حل مشکلات آنی خود میگردد بلکه توانایی بهتر و بیشتر نیز برای حل مشکلات غائی در او به وجود میآید. ضمناً مشاوره با کمک به افراد در گسترش برنامه جدید آموزش و پرورش دبیرستانها سهم بسزایی داشته ومقام مهمی را در برنامه مدارس اشغال کرده است (نیکزاد، مهرآرا ۱۳۸۷، ۱۶۵).
رابطه سنتی بین فرد یاری رسان و مراجع نمونهای از روابط نابرابر قدرت در جامعه است مراجع نیاز به کمک دارد زیرا او به نوعی در شرایط پایینتری قرار دارد و افراد یاری رسان در موقعیت برتری قرار دارند زیرا دانش لازم را داشته و توانایی درک دیگران را دارند هم چنین از شخصیت خوب و سازمان یافتهای برخوردارند و بیشتر از طبقه متوسط اجتماعی هستند در حالی که بیشتر مراجعان از طبقه پایین جامعه میباشند (هیلی[۲۱] یکی از مهمترین وظایف مشاوره را به حداقل رساندن این تفاوت ونابرابری در فرایند مشاوره میداند) پرهیز از پوششهای خاص و عدم استفاده از اصطلاحات تخصصی و حضور در جامعه به ویژه ارائه روشهای مشاوره مبتنی بر اجتماع از مواردی است که به کاهش تفاوت کمک میکند (رزاقی ۱۳۸۹؛ ۸).
اهداف مهم برنامه راهنمایی مشاوره در دوره ی راهنمایی تحصیلی را می توان در قالب زیر جمع بندی کرد:
- رشد و تعالی استعداد های بالقوه افراد :هدف اصلی تعلیم و تربیت ایجاد زمینه ی مناسب جهت شکوفایی استعداد های بالقوه ی انسانها است. بنابراین: شخص برای رسیدن به این مرحله نیازمند ارتباطی تعالی بخش است ارتباطی که منجر به خویشتن پروری شود. در فرایند رشد همه جانبه نیازمند تلاش و کوشش درونی و مساعدت فکری و عقلی از صاحبان دانش و خرد می باشیم . تعلیم و تربیت در راهنمایی و هدایت بشر به سوی کمال وظیفه دارد که از طریق ارائه ی راهنمایی و مشاوره زمینه ی رشد و شکوفایی را فراهم سازد. این امر مهم در دوره ی راهنمایی تحصیلی دارای اهمیت ویژه ای است زیرا شخصیت فراگیران این دوره به سرعت در حال تکوین می باشد بنابراین :آنان بیش از هر زمان دیگر نیازمند راهنمایی و مشاوره هستند.
- بهبود فرایند تصمیم سازی و تصمیم گیری :مهارت تصمیم گیری یکی از مهارت های اساسی زندگی می باشد زیرا زندگی سراسر با موقعیت های تصمیم گیری آکنده است بنابراین: پرورش مهارت تصمیم گیری به عنوان یک هدف اصلی در آموزش و پرورش مورد توجه می باشد برای تقویت و بهبود آن باید دانش آموزان یاری شوند تا یاد بگیرند که چگونه تصمیم گیری کنند اقدام راهنمایی و مشاوره نیز در جهت تسهیل فرایند تصمیم گیری قرار می گیرند.
- کمک به افراد برای شناخت علایق و توانایی های خود: انسان ها برای بهره گیری از خرد و اندیشه ی خود در زندگی نیازمند خود شناسی هستند و این امر مهم در جریان تعلیم و تربیت جایگاه خاصی دارد انسان اول باید به خود شناسی برسد بعد به اساس توانایی های خود به شناخت محیط اطراف بپردازد یکی از اهداف راهنمایی و مشاوره کمک به افراد جهت خود شناسی است. شناختی مبتنی بر آگاهی از همه ی ابعاد وجود ی خود به عبارتی خود شناسی به معنای شناسایی، توانمندی ها و محدودیت ها خود است(اینترنت،۱۳۹۳).
هدایت تحصیلی در دبیرستان
راهنمایی تحصیلی در دبیرستان دو نقش دارد : یکی نقش جبرانی و دیگری موضوع طرح ریزی برای ادامه ی تحصیل در دانشگاه یا انتخاب شغل . در مورد انجام نقش جبرانی ، مشاور باید در صورتی که دانش آموز رشته ی تحصیلی نامناسبی انتخاب کرده است ، او را کمک کند تا برابر مقررات مدرسه ، که در این مورد معمولاً انعطاف پذیر است ، تغییر رشته دهد . موضوع دیگری که در راهنمایی تحصیلی در این دروه از اهمیت خاصی برخوردار است ، طرح ریزی برای ادامه ی تحصیل یا انتخاب شغل پس از آموزش متوسطه است . در این مورد مشاور باید اطلاعات وسیع و دقیق در زمینه مشاغل مختلف و رشته های تحصیلی دانشگاه ، و مؤسسات آموزش عالی و ضوابط و چگونگی ورود به هر یک را دراختیار دانش آموزان بگذراند و آنان را برای تصمیم گیری مناسب در این که به دانشگاه بروند ویا پس از آموزش متوسطه به انتخاب شغل بپردازند ، یاری برساند. دانش آموزان در تحصیلات متوسطه باید از مشاوران راهنمایی در مورد رفتن به دانشگاه یا اشتغال به حرفه کمک بگیرند. گاه طرح ریزی برای رفتن به دانشگاه مناسب فرد نیست و گاه نیز هدف های حرفه ای نیاز به تحصیلات دانشگاهی ندارد. (اینترنت،۱۳۹۳).
ویژگیهای مشاور از دیدگاه اسلام:
-
- عالم و درستکار باشد: «شاوروالعلماءالصالحین» با دانشمندان صالح مشورت نمایید پیامبر (ص).
-
- بر خود کنترل داشته باشد «با پرهیزکاران وکسانی که بر نفس خود شرکت دارند مشاوره کنید» پیامبر (ص).
۳- عامل باشد «اگر مشاور به مطلبی اشاره کند باید چنان باشد که اگر در آن مقام قرار گرفت خود به آن عمل کند» پیامبر(ص).
-
- صاحب تجربه باشد « کسانی که با آنها مشورت میکنید صاحبان اندیشه و علم و دارندگان تجربه و دوراندیشی باشند» حضرت علی (ع).
-
- صاحب اندیشه باشد «هر کس که با صاحبان اندیشه مشورت نماید به راه خیر رهنمون گردد» حضرت علی (ع).
-
- راز دار باشد « مشاور را از سر خود آگاه میکنی و آگاهی او مانند آگاهی تو میشود، آن گاه مشاور آن را میپوشاند و نگه میدارد و رازدار است» امام صادق (ع).
۷ . امانتدار باشد «کسی که با او مشورت مینمایید امانتدار است، اگر صلاح بداند به موضوع اشاره میکند و اگر نه مشاور ساکت میماند» پیامبر (ص).
-
- بخیل، ترسو، نادان، لجوج و دروغگو نباشد (غلامی ۱۳۸۷).[۲۲]
اهم وظایف مشاوران دوره متوسطه به شرح ذیل :
آشنا کردن دانش آموزان و خانواده های آنان با ساختار نظام آموزش و پرورش (اهداف، شاخه ها، رشته ها و برنامه ها) و ضوابط انتخاب رشته.
ایجاد زمینه های لازم برای بالا بردن سطح آگاهی های دانش آموزان نسبت به ویژگی ها، تواناییها و محدودیت های فردی.