در روشهای بر پایه مونت کارلو اگر ورودیهای سیستم به صورت سری زمانی تولید و بار باشد، خروجی این روش نیز سری زمانی ولتاژ و توان عبوری از خطوط خواهد بود. اما مشخصههای مورد علاقه، توابع توزیع ولتاژ و توان عبوری از خطوط است. به نظر میرسد که همبستگی زمانی[۳۰] که به وسیله تعاریف ACC[31] و [۳۲]PACC در سریهای زمانی مشخص می شود، در آنالیز PLF چندان از درجه اهمیت بالایی برخوردار نباشد. اما در شرایطی که در شبکه المانهای وابسته به زمان همچون تپ ترانس و بانکهای خازنی وجود داشته باشند، همبستگی زمانی از درجه اهمیت بالایی برخوردار است ]۴[.
مروری بر کارهای انجام شده
ترتیب مقالات معرفی شده در این بخش بدین صورت است که ابتدا به بررسی روشهای مختلف پخش بار احتمالی پرداخته می شود، در ادامه برخی روشهای مدلسازی ارتباط بین متغیرها بررسی شده، و در انتها به کاربرد سریهای زمانی در بخشهای مختلف شبکه قدرت اشاره شده است.
در ]۱۰[ که از اولین مطالعات انجام شده در زمینه PLF است، نویسنده دلایل عدم قطعیت شبکه را به صورت زیر برمیشمرد:
خطا در اندازه گیری و یا عدم دقت در پیش بینیها،
فرض قرار داشتن توان مصرفی بارهای سیستم در یک محدوده مشخص،
خروج برنامه ریزی نشده برخی تجهیزات از شبکه قدرت.
پس برای ارزیابی امنیت شبکه و یا طراحی خطوط انتقال جدید، نیازمند به بررسی توانهای عبوری از خطوط برای یک بازه از تغییرات بار میباشیم.
در حل مسئله PLF در این مرجع فرضیات زیر در نظر گرفته شده است:
توانهای عبوری از خطوط با توانهای تزریقی به شبکه قدرت ارتباط خطی دارند،
توانهای اکتیو و راکتیو به صورت مستقل از هم میباشند،
تعادل توان به صورت جمع توانهای مصرفی و تولیدی است و به صورت تعادل توان در قسمت خاصی از شبکه در نظر گرفته نمی شود.
در این مقاله از پخش بار DC جهت ارتباط خطی بین توانهای عبوری و توانهای تزریقی به شبکه قدرت استفاده می شود و توابع توزیع برای متغیرهای ورودی سیستم به صورت دوجملهای، گسسته و ثابت در نظر گرفته شده است.
در ]۱۱[ که از جمله اولین کارهای صورت گرفته در زمینه فرمولبندی پخش بار احتمالی است، مشکلات روش پخش بار با در نظر گرفتن عدم قطعیت، که در آن ورودی ها به صورت توابع توزیع هستند را به صورت زیر بر میشمرد:
و V که به ترتیب زوایا و ولتاژ باسهای سیستم هستند به صورت صریح بر حسب P و Q نوشته نشده اند،
توابعی که ارتباط بین متغیرهای شبکه را برقرار می کنند کاملا غیرخطی هستند،
، V، P و Q الزاما مستقل از هم نیستند.
در این مقاله از خطیسازی معادلات پخش بار برای یافتن PDF اندازه ولتاژ و زوایا، توانهای اکتیو و راکتیو استفاده می کند. دو فرمولبندی متفاوت در این مرجع ارائه شده است و در ادامه نتایج میانگین آنها با نتایج حاصل از پخش بار قطعی مقایسه شده است. فرمولاسیون ۱ و ۲ در این مقاله، بر اساس فرضیات پخش بار DC میباشد. ولتاژ تمامی شینههاp.u 1 فرض می شود، از کلیه مقاومتها صرف نظر شده و که اختلاف زاویه بین دو باس سیستم است کوچک فرض می شود. خروجیهای این قسمت از مسئله توان اکتیو و زاویه تقریبی تمام شینههاست. در ادامه در فرمولاسیون ۱ روابطی برای محاسبه توان راکتیو و همچنین ولتاژ شینهها ارائه شده است. در فرمولاسیون ۲ برای محاسبه توان راکتیو و ولتاژ از خطیسازی بخشی از معادلات استفاده می شود، در حالی که در فرمولاسیون ۱ از آنها صرفنظر شده بود. در تمامی این معادلات توان اکتیو فقط با و توان راکتیو فقط با ولتاژ باسهای سیستم نسبت دارد، به عبارتی توانهای اکتیو و راکتیو هیچ ارتباطی با هم ندارند.
در ]۱۲[ به بهبود روشهای ارائه شده در ]۱۱[ پرداخته شده و با در نظر گرفتن ارتباط توانهای اکتیو و راکتیو با هم، نتایج خصوصا در مورد مقادیر ولتاژ و توانهای راکتیو بهتر شده است. در این مرجع دو روش فرمولاسیون ۳ و۴ توسط نویسنده پیشنهاد شده است. در فرمولاسیون ۳ همچنان فرض بر این است که توانهای اکتیو و راکتیو با هم نسبتی ندارند و تنها خطیسازی برخی عبارات که در فرمولاسیون ۲ از آن ها صرف نظر شده بود، در نظر گرفته شده است. اما در فرمولاسیون ۴ به عنوان آخرین مرحله از این فرمولاسیونها، روابط بین توانهای اکتیو و راکتیو مدل شده و از متغیرهای ولتاژ در توان اکتیو و زوایای بین شینهها در توان راکتیو استفاده شده است. اما مشکلی که در این فرمولاسیونها تا انتها حل نشده باقی مانده است، مدل نمودن ارتباط بین بارهای سیستم است.
در ]۱۳[ همانطور که پیشتر نیز گفته شد، برای کاهش خطای ناشی از خطیسازی حول یک نقطه کار سیستم، خطیسازی معادلات پخش بار حول چندین نقطه اطراف میانگین انجام شده است. پس از خطیسازی حول هر نقطه، از تکنیک کانولوشن برای یافتن پاسخ حول آن نقطه استفاده می شود و سپس با ترکیب پاسخها جواب نهایی را مییابد. نکته مهم در اینجا انتخاب نقاطی است که خطیسازی حول آنها انجام می شود. برای یافتن این نقاط از الگوریتم Boundry LF که می تواند ماکزیمم و یا مینیمم عبارات خطیسازی شده را بیابد، استفاده شده است. در توابع توزیع ورودی سیستم قدرت، با در نظر گرفتن نقاطی که در بازه از میانگین قرار دارند، برای یافتن نقاط مورد نظر استفاده شده است. نتایجی که با بهره گرفتن از این روش به دست آمده، نسبت به روش معمول که خطیسازی حول یک نقطه صورت میگیرد بهبود پیدا کرده است.
در ]۱۴[ نیز از خطیسازی معادلات حول چند نقطه استفاده شده، اما برای مشخص نمودن این نقاط از روش دیگری استفاده می کند. انتخاب این نقاط با بهره گرفتن از شاخصی بر مبنای مقدار کل توان اکتیو موجود در سیستم است. در این مرجع از ترکیب روشهای مونت کارلو و معادلات خطیسازی شده در چند نقطه برای آنالیز PLF استفاده می کند.
در ]۱۵[ برای کاهش خطای ناشی از خطیسازی حول یک نقطه، با تقسیم پروفیل زمانی بار سیستم به چندین بخش، غیرخطی بودن معادلات پخش بار را در نظر میگیرد. با خطیسازی معادلات حول هر یک از این بخشها، نتایج به دست آمده نسبت به حالت معمول، بهبود پاسخها را نشان می دهند.
در ]۱۶[ از معادلات پخش بار بسط داده شده تا درجه دوم سری تیلور (Quadratic PLF) جهت کاهش خطای ناشی از خطیسازی حول تنها یک نقطه استفاده شده است. همچنین توابع تولید بهینه ژنراتورها در معادلات پخش بار در نظر گرفته شده است. بارهای سیستم نیز به صورت تابع توزیع نرمال مدل میشوند. توابع توزیع تولید با خطیسازی توابع تولید بهینه ژنراتورها مدل می شود. در ادامه با بهره گرفتن از ممانهای متغیرهای تصادفی ورودی و معادلات پخش بار، متوسط و واریانس متغیرهای خروجی محاسبه می شود. خروج ژنراتورها از مدار در بخش دیگری از این محاسبات و به صورت مجزا در نظر گرفته می شود. سپس با ترکیب نتایج حاصل از پخشبار در شرایط عادی با نتایج حاصل از خروج ژنراتورها و احتمال وقوع آنها میتوان پاسخ خروجی را به دست آورد. در این مرجع نشان داده شده است که در حالت کلی تاثیر در نظر گرفتن مولفه درجه دوم بسط تیلور در بهبود پاسخها کم خواهد بود، اما در حالت بارگذاری زیاد در شبکه و یا تغییرات شدید بار، در نظر گرفتن این مولفه حایز اهمیت است.
در ]۱۷[ به بررسی الگوریتم PLF با در نظر گرفتن نرخ خروج تجهیزات سیستم قدرت پرداخته است. در این الگوریتم توپولوژی شبکه به صورت یک متغیر گسسته در نظر گرفته شده است. با توجه به اینکه تغییرات توپولوژی شبکه منجر به تغییر معادلات پخش بار می شود، PDF یا CDF خروجی برای هر متغیر حالت شبکه به صورت ضریب وزنی از PDF یا CDF در هر یک از توپولوژیهای مختلف شبکه است. در نظر گرفتن نرخ خروج تجهیزات شبکه، زمانی که عدم قطعیت بار کم باشد در برنامه ریزی سیستم قدرت حایز اهمیت است. اما زمانی که عدم قطعیت بار، غالب عدم قطعیت سیستم را در بر میگیرد تاثیر نرخ خروج تجهیزات کمتر خواهد شد.
در ]۱۸[ از خاصیت کومولنت متغیرهای تصادفی و تابع Von Miss برای حل مسئله پخش بار استفاده شده است. در این جا توابع توزیع برای بارهای سیستم میتوانند غیر نرمال باشند. متغیرهای ورودی به صورت مستقل از هم در نظر گرفته شده اند، اما میتوان یک ارتباط خطی نیز بین متغیرهای ورودی در این روش در نظر گرفت. همچنین برای متغیرهای شبکه قدرت در این مسئله توابع توزیع نرمال، گسسته و دو جملهای در نظر گرفته می شود. در این مرجع از فرمولاسیون ۲ که در ]۱۱[ معرفی شده است استفاده کرده، بنابراین توانهای اکتیو و راکتیو مستقل از هم فرض میشوند. در این مرجع با بهره گرفتن از کومولنتهای ورودی و معادلات پخش بار، کومولنتهای خروجی محاسبه میشوند. اثبات می شود به جای استفاده از کانولوشن برای محاسبه توابع توزیع خروجی میتوان توابع توزیع پیوسته و گسسته را به صورت جداگانه در نظر گرفت. چون جمع چند متغیر نرمال باز هم یک متغیر نرمال خواهد بود، میتوان قسمت پیوسته متغیرهای خروجی را توسط ممانهای قسمت پیوسته به راحتی محاسبه کرد. اما در قسمت گسسته، با داشتن ممانها از روش Von Miss برای محاسبه تابع توزیع گسسته استفاده می شود. در ادامه با فرض نرمال بودن توابع توزیع موجود در قسمت پیوسته، یک رابطه بسته برای تابع توزیع متغیرهای خروجی بر اساس توابع توزیع قسمت های گسسته و پیوسته ارائه شده است.
در ]۱۹[ با بهره گرفتن از خطیسازی معادلات پخش بار، معادلات شبکه به فرم به دست آمده است. با یافتن کومولنتهای ورودی و استفاده از روابط خطیسازی شده پخش بار، کومولنتهای خروجی محاسبه می شود. در ادامه بسط گرام-چارلیر[۳۳] برای یافتن PDF متغیرهای تصادفی خروجی به کار گرفته می شود. در این مسئله فرض استقلال پارامترها در نظر گرفته شده است.
در ]۲۰[ از PLF جهت برنامه ریزی در شبکه قدرت استفاده می شود. در این مقاله روش جدیدی برای محاسبه PDF و CDF توانهای عبوری از خطوط ارائه شده است. در این روش از ترکیب خواص کومولنت متغیرهای تصادفی و بسط گرام-چارلیر برای محاسبه توابع توزیع خروجی استفاده می کند. این روش به این صورت، از محاسبات سنگین به روش کانولوشن می پرهیزد و آن را با یک محاسبات جبری جایگزین می کند. این روش برای محاسبه توابع توزیع خروجی، تنها یک بار اجرا می شود و به جهت افزایش سرعت از پخش بار DC استفاده می کند.
در ]۲۱[ برای بررسی بهره برداری از شبکه توزیع، الگوریتم PLF بر اساس روش مونت کارلو پیشنهاد شده است. در این روش فرض می شود عدم قطعیت ناشی از تغییرات روزانه بار، تجهیزات کنترل ولتاژ در قسمت های مختلف خط و تغییر توپولوژی شبکه برای تعمیرات، قابل تخمین یا اندازه گیری باشد. بنابراین این الگوریتم می تواند توزیع متغیرهای شبکه را در خروجی برآورد کند. تابع توزیع بانکهای خازنی به صورت گسسته در نظر گرفته شده و تنظیم کننده های ولتاژ نیز به صورت متغیرهای کنترلی در معادلات حضور دارند. این مطالعات روش مناسبی برای بررسی حضور تولیدات پراکنده و تجهیزات بهبود دهنده ولتاژ در شبکه قدرت است.
در ]۲۲[ محدودیت تنظیم متغیرهای کنترل کننده ولتاژ در پخش بار احتمالی سیستم قدرت در نظر گرفته شده است. در این الگوریتم احتمال خروج متغیرهای کنترلی از حدود مجاز، در یک بازه زمانی برنامه ریزی برای شبکه قدرت محاسبه می شود، و با ایجاد کمترین تغییرات کنترلی در متغیرها، مشکلات شبکه را برطرف می کند. این مرجع در نظر دارد با انتخاب مقادیر تپ مناسب برای ترانسهای شبکه و جبرانسازی خازنی، میزان نفوذ انرژی بادی به شبکه را ماکزیمم کند. در این مرجع از روش تحلیلی بر مبنای کانولوشن برای حل معادلات PLF استفاده شده است.
در ]۲۳[ از تکنیک تخمین دو نقطهای برای در نظر گرفتن تغییرات پارامترهای شبکه استفاده شده است. در این مرجع فرض بر این است که عدم قطعیت توانهای تزریقی به شبکه و پارامترهای شبکه قابل پیش بینی باشد. در این روش به جای PDF متغیر تصادفی از دو نقطه از PDF آن که هر کدام با یک ضریب وزنی احتمال، PDF متغیر تصادفی را تخمین میزنند استفاده می شود. با بهره گرفتن از این نقاط و معادلات غیرخطی پخش بار، برای یافتن ممانهای آماری خروجی استفاده می شود. در این روش با m متغیر تصادفی موجود در شبکه، تنها از ۲m محاسبه پخش بار قطعی برای یافتن ممانهای توابع توزیع خروجی استفاده می شود. در این روش متغیرهای تصادفی نسبت به هم مستقل در نظر گرفته شده اند. توابع توزیع در نظر گرفته شده برای متغیرهای تصادفی در این مسئله شامل نرمال، گسسته و یکنواخت است. همچنین نشان داده شده است که با افزایش میزان عدم قطعیت در پارامترهای شبکه، میزان خطای پاسخها افزایش خواهد یافت. حساسیت دقت این روش به تغییرات توان در باسها بیش از تغییر پارامترهای سیستم است. زمان محاسبات کمتر و دقت بیشتر این روش از مزایای آن نسبت به روش خطیسازی در چند نقطه است که در ]۱۴[ پیشنهاد شده بود. از مشکلات دیگر این روش این است که تابع توزیع متغیر تصادفی را در خروجی مسئله در اختیار نمیگذارد. همچنین با در نظر گرفتن ارتباط بین متغیرها، این روش فرمولاسیون بسیار پیچیدهای پیدا خواهد کرد.
در ]۲۴[ از PLF با در نظر گرفتن خروج خطوط انتقال از مدار و عدم قطعیت در بار و تولید استفاده می کند. در این جا خروج خطوط از مدار به صورت تزریق توان در دو انتهای خط مدل شده، به گونه ای که توانی که از خط عبور می کند همانند حالتی است که خروج خط انتقال در شبکه رخ داده است. در این روش برای در نظر گرفتن خروج خطوط انتقال و ژنراتورها و عدم قطعیت بار از ممانها و کومولنتهای متغیرهای تصادفی استفاده شده است. تغییرات در تابع توزیع ولتاژ و توان عبوری از خطوط را که ناشی از توزیع نرمال و گسسته متغیرهای ورودی شبکه است، به صورت مجزا در نظر گرفته می شود. به این صورت که برای حل قسمت گسسته مسئله از روش Von Miss استفاده می شود و متغیرهای خروجی از کانولوشن قسمت های گسسته و پیوسته با هم به دست می آید. استفاده از بسط سری گرام-چارلیر زمانی که بخواهیم مولفههای بیشتری را در نظر بگیریم، الزاما ممکن است دقت پاسخها را بیشتر نکند. اما در این مقاله با در نظر گرفتن ممانهای بالاتر در روش Von Miss میتوان دقت پاسخها را افزایش داد. در این مقاله برای متغیرهای حالت سیستم حدودی در نظر گرفته شده است. در استفاده از این روش امکان بروز دو خطا وجود دارد، یکی ناشی از دقت مقادیر پیش بینی شده توانهای تزریقی در دو سمت خط انتقال و دیگری به دلیل انتخاب مقادیر حدود متغیرهای حالت سیستم است. زمانی که تغییرات متغیرهای حالت سیستم بیش از حدود مشخص شده باشد، میبایست به جای معادلات خطیسازی شده از معادلات کامل و غیرخطی استفاده شود.
در ]۱[ از سریهای زمانی تولید و مصرف برای آنالیز پخش بار استفاده شده است. داده های مربوط به مصرف معمولا از بررسی گذشته قابل دستیابی است، اما تولید در توربینهای بادی نیازمند بررسی منابع آنها در یک بازه زمانی است. پخش بار قطعی در بازههای ساعتی در طول یک سال یا بیشتر، می تواند برای یافتن پروفیل بار سیستم بر حسب زمان، موارد اضافه بار و اتصالات نامناسب تجهیزات به شبکه قدرت استفاده شود. بر خلاف روش مونت کارلو داده های ورودی از توزیعهای آماری حاصل نمیشوند بلکه مستقیما از سریهای زمانی تولید و مصرف استفاده می شود. در این روش برای بررسی یک بازه یک ساله نیاز به ۸۷۶۰ پخش بار قطعی است.
در ]۲۵[ مزایای روشهای تقریبی در جنبه های زیر مورد تاکید قرار گرفته است:
در این روشها همانند روشهای عددی همچون مونت کارلو از معادلات غیرخطی استفاده می شود اما در عین حال زمان محاسبات نیز کمتر است،
استفاده از این روش بر مشکلاتی چون، عدم اطلاع دقیق از سیستم غلبه می کند، زیرا این روش توابع توزیع را تنها با ممانهای اولیه آنها تقریب میزند (متوسط، واریانس، اسکیونس[۳۴]، و کورتوسیس[۳۵]).
در این مقاله از روش تخمین نقطهای هانگ که در ]۹[ برای حل معادلات پخش بار معرفی شده، استفاده می کند. در این مقاله چهار طرح مختلف برای بررسی روش هانگ در نظر گرفته شده است. اگر m نماینده تعداد متغیرهای تصادفی شبکه باشد، این چهار طرح به صورت ۲m، ۲m+1، ۳m و ۴m+1 است، که در هر یک از آنها برای محاسبه ممانهای تابع توزیع متغیر تصادفی خروجی از این تعداد پخش بار قطعی استفاده می شود. طرح ۲m مبنای روش تخمین دو نقطهای است. نشان داده می شود که با افزایش تعداد متغیرهای سیستم، عدم دقت این روش افزایش مییابد. این مرجع با اعمال این چهار طرح متفاوت به سیستم مورد مطالعه نشان میدهد که طرح ۲m+1 تنها با اضافه کردن یک پخش بار قطعی می تواند مشکلات روش تخمین دو نقطهای را تا حد زیادی برطرف نماید. طرح ۲m+1 به دلیل در نظر گرفتن کورتوسیس متغیرهای ورودی، تنها با یک بار افزایش عملیات پخش بار نتایج دقیقتری ارائه میدهد. در ادامه نتایج با نتایج حاصل از پخش بار مونت کارلو مقایسه شده است.
در ]۲۶[ روش جدیدی برای SLF با نمونهبرداری بر اساس روش Sigma Point استفاده شده است. این روش می تواند مقادیر متوسط و کواریانس متغیرهای شبکه را در خروجی محاسبه کند. در این مسئله با وجود k توزیع نرمال در سیستم، تنها با ۲k+1 نمونهبرداری از توابع توزیع و پخش بار قطعی میتوان متوسط و واریانس متغیرهای شبکه را محاسبه نمود. مزایای استفاده از این روش به صورت زیر است:
دقت نتایج در این روش بالاتر یا همسان با روش خطیسازی معادلات پخش بار توسط سری تیلور تا جمله دوم است،
این روش نیازی به مشتق گیری ندارد،
افزایش متغیرهای تصادفی در این مسئله، محدودیتی برای این روش ایجاد نمیکند.
در ]۲۷[ روشی جدید برای در نظر گرفتن شبکه پایین دستی در مطالعات پخش بار ارائه شده است، همچنین برای کاهش خطای ناشی از خطیسازی، ایدههایی ارائه نموده است. فرضیات استقلال پارامترهای شبکه از هم و ثابت بودن توپولوژی شبکه در این مرجع در نظر گرفته شده است. در این الگوریتم از یک نگاشت خطی بین جریانهای تزریقی و جریان خطوط استفاده شده است. این روش PDF اندازه جریان را از PDF توانهای تزریقی حساب می کند. در این روش بر خلاف روشهای دیگر، شبکه را در نقاط خاصی بسط نمیدهد، بنابراین در یک بازه وسیعتر از تغییرات مقادیر ورودی، پاسخها معتبر خواهد بود.
در ]۲۸[ الگوریتم PLF بر اساس کومولنت توابع توزیع متغیرهای تصادفی و بسط کورنیش-فیشر[۳۶] که برای توابع توزیع غیرگوسی مناسب است، میباشد. در این مقاله با نگاه به بررسی مبحث امنیت شبکه، همانند اضافهبار شدن خطوط انتقال، از پخش بار DC به عنوان یک تقریب مناسب استفاده می کند. در این روش ابتدا یک پخش بار DC قطعی برای شبکه، با در نظر گرفتن مقادیر متوسط توان تزریقی توربینهای بادی انجام میدهد. سپس ممانها و کومولنتهای توانهای تزریقی به شبکه را محاسبه می کند. با بهره گرفتن از روابط خطیسازی شده پخش بار، برای یافتن کومولنت متغیرهای تصادفی توانهای عبوری از خطوط استفاده می شود. در انتها با بهره گرفتن از بسط کورنیش-فیشر، CDF توانهای عبوری از خطوط را محاسبه می کند.
در ]۲۹[ از تکنیک تخمین نقطهای برای برآورد عدم قطعیتی که می تواند شرایط حالت دائم یک شبکه قدرت سه فاز نامتعادل را تحت تاثیر قرار دهد، استفاده می شود. چون در روشهای تقریبی، با در نظر گرفتن ارتباط بین متغیرها، میزان خطا در خروجی به شدت افزایش مییابد، این مرجع با بهره گرفتن از روشهایی، این سری از متغیرهای وابسته را به یک سری متغیرهای مستقل تبدیل نموده و سپس در معادلات از آنها استفاده کرده است. در این مقاله طرحهای مختلف تخمین نقطهای (۲m، ۲m+1 و ۴m+1) مورد بررسی قرار گرفته است. در این مرجع هر دو متغیرهای مستقل و غیر مستقل در نظر گرفته شده، و دقت روش با اعمال به شبکه ۱۴ شینه IEEE بررسی و با روش مونت کارلو نیز مقایسه شده است. نتیجه این که طرح ۲m+1 با حذف ارتباط بین متغیرها می تواند پاسخ مناسبتری نسبت به سایر طرحها ارائه دهد.
در ]۳۰[ سعی بر مدل نمودن ارتباط بین منابع تولید پراکنده شده است. استفاده از توربینهای بادی عدم قطعیت بالایی را به شبکه قدرت تحمیل می کند. مشکلات مربوط به اضافه شدن توربینهای بادی به شبکه و عدم قطعیت بالای تولید، تابع توزیع غیرگوسی آنها و ارتباط بین مزارع بادی از جمله مسائلی است که باید در شبیهسازیها مدل شود. این مقاله با بهره گرفتن از خواص ممانهای آماری و بسط سری کورنیش-فیشر سعی در حل این مسئله دارد. استفاده از کومولنت متغیرهای تصادفی برای شبکه های بزرگ، بار محاسباتی کمتری دارد و میتوان تاثیر وابستگی بین متغیرها را نیز در آن در نظر گرفت. استفاده از بسط گرام-چارلیر برای متغیرهای غیرگوسی مشکلات همگرایی دارد و روشهای دیگر همچون بسط کورنیش-فیشر بدون افزایش بار محاسباتی می تواند نتایج بهتری ارائه دهد. در این مرجع ترکیبی از روشهای مختلف برای رسیدن به بالاترین دقت و کمترین بار محاسباتی پیشنهاد شده است. ابتدا با بهره گرفتن از روش تخمین نقطهای، متوسط متغیرهای حالت شبکه محاسبه می شود، سپس با بهره گرفتن از تقریب خطی معادلات پخش بار، ممانهای با درجه بالاتر را در نظر میگیرد تا ارتباط بین متغیرها را نیز لحاظ کرده باشد. در انتها از سری کورنیش-فیشر برای یافتن CDF متغیرهای شبکه قدرت استفاده می شود.
در ]۳۱[ برای بررسی عملکرد منابع تولید پراکنده فوتوولتائیک در شبکه های توزیع بزرگ، روش تحلیلی بر مبنای کومولنت متغیرهای تصادفی و بسط کورنیش-فیشر پیشنهاد شده است. مدل تابع توزیع برای PV در این تحقیق، مزیتهایی را نسبت به مدلهای پیشین ارائه میدهد. به دلیل امکان عدم همگرایی روش نیوتون رافسون، در این بررسی از روشی بهبود یافته بر مبنای ]۳۲[ در شبکه های توزیع شعاعی استفاده شده است. ارتباط بین متغیرهای تصادفی با گسترش کومولنت آنها میسر شده است. در این مرجع برای مدل نمودن ارتباط بین متغیرها، از تولید اعداد تصادفی بر اساس توابع توزیع چند متغیره استفاده می کند. از اعداد تصادفی تولیدی برای یافتن ممانها (کومولنتها) و تقاطع ممان[۳۷] های متغیرهای تصادفی ورودی استفاده می شود. مزیت استفاده از کومولنتها به جای ممانهای متغیرهای تصادفی به دلایل زیر است:
در متغیرهای تصادفی مستقل، کومولنت جمع متغیرها برابر با جمع کومولنت هر یک از متغیرها است،
برای متغیرهای مستقل، تمامی کومولنتهای متقاطع صفر هستند اما تمامی ممانهای متقاطع صفر نخواهند بود،
بسط کورنیش-فیشر توسط کومولنتها بهتر نمایش داده می شود.
در این مرجع ابتدا کومولنتها و کومولنتهای متقاطع، برای متغیرهای تصادفی مستقل و وابسته خروجی محاسبه شده، سپس با بهره گرفتن از بسط کورنیش-فیشر، CDF متغیرهای خروجی را یافته است. با اعمال این تکنیک به شبکه مورد مطالعه و استفاده از شاخصی که در این مرجع معرفی می شود، نتیجه گیری می کند که این روش نتایج بهتری نسبت به روش مونت کارلو ارائه میدهد.
در ]۳۳[ به جای فرض وابستگی کامل یا استقلال متغیرها از هم، از روش Partial Correlation برای ارتباط بین بارها و ژنراتورها استفاده شده است. روش Partial Correlation بار را به صورت یک مقدار متوسط در نظر میگیرد که در بازههایی با هم افزایش و یا کاهش مییابند، که این مورد با تغییرات کوچک و مستقل حول مقدار متوسط مدل می شود. این تغییرات کوچک می تواند با یک توزیع نرمال مدل شود.
در ]۳۴[ برای مدل نمودن ارتباط بین توانهای اکتیو و راکتیو بارهایی که در باسهای مختلف شبکه قرار دارند، از ارتباط خطی استفاده شده است. در این مرجع، تولید به دو بخش تولیدات وابسته و تولیدات مستقل تقسیم می شود. تولیدات مستقل به تغذیه بارهای دائمی می پردازد، پس مستقل از تغییرات بار خواهد بود. اما بخش دوم به تغذیه بارهای موقتی و پیک بار می پردازد. تولیدات مستقل می تواند توسط یک متغیر تصادفی باینری مدل شود، اما برای رابطه تولیدات وابسته با بارهای سیستم از یک تابع اقتصادی که بر اساس شاخص های اقتصادی است استفاده می شود.
در ]۳۵[ با توجه به نقش مهم منابع پراکنده با محرک غیرقابل کنترل در آینده سیستمهای قدرت، روشی برای مدل نمودن این تولیدات پراکنده در سیستم قدرت پیشنهاد شده است. این روش براساس تفکیک بین رفتار تابع توزیع تولید در هر توربین بادی به صورت تکی، از تاثیر متقابل توربینهای بادی یک مزرعه بر هم استوار است. ابتدا از روش Stochastic Bound Methodology برای تقسیم بندی تولیدات شبکه به دو گروه، بخشی که وابستگی زیادی بین آنها وجود دارد و گروهی که وابستگی کمتری به هم دارند استفاده می شود. سپس با بهره گرفتن از روشهای نمونه برداری برای این دو دستهبندی اعداد تصادفی تولید می شود.
در ]۳۶[ روشی برای محاسبه تغییرات سرعت بار در یک مزرعه بادی ارائه شده است. تابع توزیع باد در مطالعات بلند مدت به صورت ویبول[۳۸] در نظر گرفته می شود اما در مطالعات کوتاه مدت انتخاب تابع توزیع مناسب برای باد، در حال بررسی و تحقیق است. تغییرات سرعت باد در این مرجع، با بهره گرفتن از تابع توزیع ویبول در مبحث متغیرهای تصادفی و توابع Auto Correlation و Cross Correlation در مبحث سریهای زمانی، برای متغیر باد مدل شده است. چون از دو تابع Auto Correlation و Cross Correlation به طور همزمان استفاده شده، از مدل [۳۹]VAR در حوزه سریهای زمانی استفاده می شود. در نهایت با اعمال یک تابع غیرخطی به نمونههای سرعت باد که وابستگی بین آنها نیز در نظر گرفته شده، توان خروجی توربینهای بادی محاسبه می شود. چون پدیده باد در حوزه زمان می تواند دچار سکون و یا جریان شود، این ویژگی می تواند توسط توابع Auto Correlation در سریهای زمانی پوشش داده شود. همچنین سرعت باد در مکانهای مختلف یک مزرعه بادی بسته به فاصله آنها از هم می تواند وابستگی بالا و یا کمی داشته باشد، که این ویژگی نیز با بهره گرفتن از توابع Cross Correlation سریهای زمانی مدل می شود.
در ]۳۷[ در حل معادلات پخشبار ارتباط بین WF ها، بار و تولید در نظر گرفته شده است. ورودیهای مسئله در این جا ماتریس ضرایب ارتباط متغیرها و PDF هر یک از متغیرهای ورودی است. در این روش ابتدا N نمونه برای هر یک از متغیرهای ورودی تولید می شود و سپس با در نظر گرفتن ماتریس ضرایب ارتباط متغیرها، از روش Spearman Rank Correlation برای ارتباط بین این N نمونه استفاده شده است. در انتها از پخش بار DC بر مبنای روش مونت کارلو برای یافتن نتایج استفاده می کند.
در ]۳۸[ از سریهای زمانی برای پیش بینی کوتاه مدت بار استفاده شده است، که توانسته تجارب اپراتورهای ماهر را مدل نماید. این روش بارهای ساعتی را در طول روزهای هفته و همچنین آخر هفته و روزهای تعطیل به خوبی مدل می کند. در این مرجع نشان داده می شود که نتایج به دست آمده از این روش دقت بالاتری نسبت به روشهای مرسوم [۴۰]ANN و باکس-جنکینز[۴۱] دارد. علاوه بر پیش بینیهای ساعتی، پیش بینی پیک بار مسئله مهمی در شبکه قدرت است. این روش به خوبی می تواند پیک بار روزانه را پیش بینی نماید. در این مرجع از مدل ARIMA استفاده شده است. ضرایب مدل ARIMA با مینیمم کردن مولفه نویز مدل و استفاده از داده های گذشته سیستم محاسبه می شود، سپس با بهره گرفتن از این مدل به پیش بینی بار می پردازد.
در ]۳۹[ روشی برای ارزیابی میزان تولید مناسب، بر اساس ترکیب روشهای Fuzzy Neural Network و سریهای زمانی ارائه شده است. در این مقاله ابتدا از سری زمانی ARMA در حوزه زمانی به عنوان Spectrum Analyzer استفاده می شود تا شایستگی بردارهای ویژگی را مشخص کند. سپس از [۴۲]FNN جهت آموزش و پیش بینی شاخص بسندگی در بازههای زمانی بعدی استفاده می شود.
فصل پنجم:خلاصه بحث و نتیجه گیری
منابع:
پیوستها:
چکیده
هدف از این تحقیق، تعیین رابطه بین دارایی، بدهی، جریان نقدی آزاد و تولید ناخالص داخلی با چسبندگی هزینه بوده است. تحقیق موردنظر از جهت هدف، یک تحقیق کاربردی است. ازلحاظ نوع طرح تحقیق به جهت تکیهبر اطلاعات تاریخی، پس رویدادی است و روش استنتاج آن استقرایی و از نوع همبستگی میباشد در این راستا از دارایی، بدهی، جریان نقدی آزاد و تولید ناخالص داخلی بهعنوان متغیرهای مستقل اصلی و از وجه نقد عملیاتی و اهرم مالی بهعنوان سایر متغیرهای مستقل استفاده شده است.تحقیق حاضر شامل یک فرضیه اصلی و چهار فرضیه فرعی میباشد. جامعه مطالعاتی پژوهش حاضر شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در طی یک دوره پنجساله (سالهای ۱۳۹۲-۱۳۸۸) میباشد. درنهایت با توجه به محدودیتهای تحقیق اطلاعات مربوط به ۱۵۰ شرکت جمع آوری گردید و سپس با بهره گرفتن از جدول مورگان تعداد ۱۱۰ شرکت به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب گردید. جهت مستندسازی نتایج تجزیهوتحلیل آماری و ارائه راه حل های نهایی، محقق از شیوه آماری با بهره گرفتن از نرمافزار Eviews اقدام به تجزیهوتحلیل سؤالات و فرضیات نموده است.فرضیههای تحقیق با بهره گرفتن از رگرسیون خطی مرکب و آزمونهای F و t تحلیلشدهاندنتایج برآورد رگرسیونی حاکی از رابطه مستقیم بین داراییها و وجه نقد عملیاتی با چسبندگی هزینه بود. بر مبنای این نتایج مشخص شده است که با افزایش داراییها و وجه نقد عملیاتی ، چسبندگی هزینه نیز افزایش یافته است. در صورتی که بین بدهی و جریان نقدی آزاد با چسبندگی هزینه رابطه معکوسی یافت گردید .بر مبنای این نتایج مشخص شده است که با افزایش بدهی و جریان نقدی آزاد ، چسبندگی هزینه کاهش می یابد.
واژههای کلیدی:چسبندگی هزینه، وجه نقد عملیاتی،جریان نقدی آزاد، تولید ناخالص داخلی
فصل اول:
کلیات تحقیق
مقدمه
تولید محصول و ارائه خدمات به مشتریان در زمان معین و کسب درآمد و تحمل هزینهای که در بلندمدت سود معقولی را برای شرکت داشته باشد هدف اصلی واحد تجاری میباشد. جهت تعیین اهداف یک واحد تجاری و استفاده از منابع این واحد جهت دستیابی به اهداف تعیینشده برنامهریزی و کنترل از وظایف مهم مدیران است. مدیران در مرحله برنامهریزی و کنترل جهت پیشبینی سود نیاز دارند از گرایش هزینهها، یعنی چگونگی تغییر رفتار هزینهها آگاه شوند. اطلاعات موردنیاز در این زمینه را نمیتوان به سهولت از صورتهای مالی استخراج کرد. گرایش هزینه به چگونگی واکنش هزینهها در برابر تغییر در سطح فعالیت اشاره دارد بهعبارتدیگر مقصود از گرایش هزینهها، مدلی است که بر اساس آن یک هزینه مشخص نسبت به تغییر در سطح فعالیت واکنش نشان میدهد. با توجه به ادبیات مطرحشده در حسابداری بهای تمامشده و حسابداری مدیریت مدلهای سنتی هزینهها رفتاری متقارن نسبت به تغییرات سطح فعالیت نشان میدهند؛ بهعبارتدیگر متناسب با تغییر محرک هزینه تغییر میکنند. میزان تغییر هزینهها به میزان تغییر در سطح فعالیت بستگی دارد نه به جهت تغییر با توجه به تحقیقات اخیر این ادبیات تغییر کرد و رفتار هزینهها موردتوجه بیشتری قرار گرفته است. در اواخر سال ۱۹۶۰ و اوایل ۱۹۷۰ سولومون و استابوس[۱] برای اولین بار به رابطه بین فعالیتها و هزینهها اشاره کردند؛ اما توجه جدی محافل دانشگاهی و حرفهای در سال ۱۹۸۰ به این مسئله بیشتر جلب گردید و بر اساس ادبیات رایج پذیرفتهشده هزینه بر اساس تغییر نسبت به سطح فعالیت به دودسته ثابت و متغیر تقسیم میشوند. هزینههای ثابت فرض میشود که از سطح فعالیت مستقل باشند درحالیکه هزینههای متغیر فرض میشود بهصورت خطی و در تناسب با تغییرات در سطح فعالیت تغییر کنند. در سال ۲۰۰۳ فرض رفتار چسبنده هزینهها توسط اندرسون و همکارانش مطرح شد و ادبیات جدیدی مطرح گردید. این ادبیات چنین استدلال میکند که شدت کاهش هزینهها در اثر کاهش حجم فعالیت کمتر از شدت افزایش هزینهها در اثر افزایش حجم فعالیت است و به نوع رفتار هزینه “رفتار چسبنده” گفته میشود (اندرسون و همکاران، ۲۰۰۳)[۲].
تحقیقات اخیر که بر روی رفتار هزینهها صورت گرفته است نشان میدهد هزینهها به نسبت تغییرات در فروش، تغییر نمیکنند. برای توضیح این مسئله ما میتوانیم بگوییم هزینهها به نسبت افزایش در فروش افزایش پیدا میکنند، اما به نسبت کاهش در میزان فروش کاهش پیدا نمیکنند این هزینههای نامتناسب اصطلاحاً هزینههای چسبنده[۳] نامگرفتهاند. دو تئوری متمرکز بر روی علت وجود هزینههای چسبنده وجود دارد: یکی از تئوریها ارائه میکند که هزینهها بر اثر تصمیمات عمدی و آگاهانه مدیران حالت چسبندگی (حالت نامتناسب بودن) را به خود میگیرند که تحت عنوان ” تئوری تصمیمات عمدی ” نام گرفته است. طبق این تئوری هنگامیکه فروش کاهش مییابد، برخی از مدیران، این کاهش را موقتی تصور کرده و انتظار بازگشت فروش به سطح قبلی را در آینده نزدیک دارند. بنابراین در تصمیمی سنجیده، منابع مربوط به فعالیتهای عملیاتی را در دورههای کاهش فروش حفظ میکنند؛ زیرا اگر منابع در پاسخ به کاهش فروش، حذفشده و در دورههای افزایش فروش، مجدد تحصیل شوند. هزینههای شرکت در بلندمدت افزایش مییابد و تئوری دیگر به این نکته اشاره میکند که هزینههای چسبنده ممکن است در نتیجه عدم توانایی کاهش هزینهها بهاندازه کاهش در فروش، باشد که تحت عنوان ” تئوری تعدیل تأخیری هزینه ” نام گرفته است. مدلهای سنتی رفتار هزینهها (بهعنوانمثال روش حد بالا و پایین و رگرسیون)، ارتباط میان هزینهها و سطوح مختلف فعالیت را بدون توجه به چگونگی تأثیرگذاری اختیاری مدیران در تعدیل داراییهای عملیاتی در دورههای افزایش و کاهش سطح فعالیت شرح میدهند و چسبندگی هزینهها را نادیده میگیرند (نمازی و دوانی پور، ۱۳۸۹).
فرضیههای مختلفی در ارتباط با علت رخداد چنین رفتار چسبندهای در هزینهها وجود دارد یکی از نظریههای غالب، اقدام مدیریت در حفظ ظرفیت بیاستفاده در دورههای کاهش درآمد بهمنظور پرهیز از هزینههای تعدیل ظرفیت تولیدی و کاهش سطح داراییهای عملیاتی است. برخی چنین پدیدهای را از منظر تئوری نمایندگی و انگیزههای شخصی مدیران در حفظ سطح ظرفیت تولیدی در دورههای همچنین به بررسی اهمیت توجه به کاهش درآمد نیز تحلیل کردهاند. پژوهشگرانی نظیر اندرسون، بنکر و جاناکریمان در سال ۲۰۰۳[۴] و بنکر و چن در سال ۲۰۰۶[۵]، رفتار چسبنده هزینهها در ارزیابی عملکرد آتی شرکت و تجزیهوتحلیلهای بنیادی پرداختهاند.
این تحقیق به دنبال آزمون تجربیتأثیر و رابطه علت و معلولی برخی از عوامل مالی از جمله داراییها، بدهیها، جریان نقدی آزاد و تولید ناخالص داخلی بر شدت چسبندگی هزینهها میباشد. پس ما در این پژوهش از متغیرهای مالی که در اینجا عبارتاند از: داراییها، بدهیها، جریان نقدی آزاد و تولید ناخالص داخلی که بهعنوان متغیرهای مستقل اصلی و چسبندگی هزینه بهعنوان متغیر وابسته استفاده میکنیم.
بیان موضوع و مسئله تحقیق
شناخت رفتار هزینه در واکنش به تغییرات سطح تولید و فروش برای مدیریت شرکتها از اهمیت زیادی برخوردار است. پژوهشهای تجربی اخیر درباره رفتار هزینه نشان داده، میزان کاهش هزینهها به هنگام کاهش فروش، کمتر از میزان افزایش هزینهها به هنگام همان میزان افزایش فروش است. به این رفتار هزینهها چسبندگی هزینهها گفته میشود. مطابق یکی از فرضیههای ارائهشده، چسبندگی هزینهها نتیجه تصمیمات سنجیده مدیران است. هنگامیکه فروش کاهش مییابد، برخی از مدیران، این کاهش را موقتی تصور کرده و انتظار بازگشت فروش به سطح قبلی را در آینده نزدیک دارند. بنابراین در تصمیمی سنجیده، منابع مربوط به فعالیتهای عملیاتی را در دورههای کاهش فروش حفظ میکنند؛ زیرا اگر منابع در پاسخ به کاهش فروش، حذفشده و در دورههای افزایش فروش، مجدد تحصیل شوند، هزینههای شرکت در بلندمدت افزایش مییابد. نتایج پژوهش ویس (۲۰۱۰) نیز نشان داده است که رفتار چسبنده هزینهها، دقت تحلیلگران در پیشبینی درآمد را درمجموع کاهش داده که البته با توجه به در نظر گرفتن این مورد که افق پیشبینی و اثرات خاص صنعت این تحلیل را تحت کنترل قرار داده است. با توجه به طبقهبندی هزینهها به هزینههای چسبنده و غیر چسبنده، یافتههای تحقیق ویس (۲۰۱۰) نشان میدهد که دقت تحلیلگران در پیشبینی درآمد برای شرکتهای با رفتار هزینه چسبنده بهطور متوسط ۲۵% کمتر از کسانی است که برای شرکتهای با رفتار هزینه غیر چسبنده تحلیل میکنند. بدیهی است رفتار هزینه نفوذ قابلملاحظهای در دقت پیشبینی تحلیلگران دارد. (ویس،۲۰۱۰)[۶].
بهطورکلی میتوان گفت یک شرکت با هزینههای چسبنده، زمانی که سطح فعالیت کاهش پیدا میکند، کاهش بیشتری در درآمد دارد، درصورتیکه یک شرکت با چسبندگی کمتر، کاهش درآمد کمتری را در زمان کاهش فعالیت نشان میدهد. تحقیق حاضر میتواند کاربردهایی برای مدیران و حسابرسان داشته باشد. یکی از اهم وظایف مدیران کنترل عملیات و امور مالی سازمان است. مدیران باید اطلاعات خوبی برای تصمیمگیری داشته باشند تا با بهره گرفتن از تواناییهای رهبری خود نیروهای شرکت را به اجرای این تصمیمات تشویق کنند. آنها میتوانند با توجه به حساسیت تغییرات هزینه به متغیرهای مالی و اقتصادی سهم هزینههای چسبنده را از کل هزینهها ارزیابی کرده و در اتخاذ تصمیمات مناسب و مقتضی مؤثر باشند. حسابرسان از طریق مقایسه روابط میان اطلاعات مالی و غیرمالی منطقی بودن مبالغ صورتهای مالی را ارزیابی میکنند. آگاهی از نتایج این پژوهش پیشبینی دقیقتر سودآوری شرکتها و پیروان و تصمیمگیری دقیق مدیران و همچنین تدوین بهتر برنامههای آتی شرکت و بودجهریزی را به دنبال دارد و بحث در مورد این مطلب باعث گسترش بحث رفتار هزینهها در حسابداری مدیریت استراتژیک در ایران نیز میشود. با توجه به اهمیت کاهش چسبندگی هزینهها در شرکتها، در این تحقیق به دنبال پاسخ به این مهم هستیم که آیا چسبندگی هزینهها در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران رخ میدهد؟ چه عواملی بر چسبندگی هزینه در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیرگذارند؟
اهمیت و ضرورت تحقیق
۵ـ۱ـ۵ تأثیر نرمکننده بر مدول فشاری
نرمکننده مدول الاستیسیته را کاهش میدهد زیرا میزان اتصالات عرضی را پایین می آورد (خلینا، ۱۳۹۲؛ ابیول، ۱۹۹۶).
۵ـ۱ـ۶ نفوذپذیری نسبت به آب
افزایش شبکه ای شدن باعث کاهش قدرت جذب آب میگردد چون فضاهای خالی میان زنجیرهها کاهش مییابد (باغی و سپهریان، ۱۳۹۱).
۵ـ۱ـ۷ مقاومت شیمیایی
مقاومت شیمیایی رزین اپوکسی در حلال استن مناسب است که حضور نرمکننده دیاکتیلفتالات باعث کاهش مقاومت رزین در استن شده است.
۵ـ۱ـ۸ میزان شتابدهنده
با افزایش مقدار شتابدهنده در آزمایش مشخص شد که زمان سخت شدن کاهش یافت، ازاین رو مدت زمان وابسته به میزان شتابدهنده میباشد. شتابدهنده با واکنش با حلقه اپوکسی (شکل ۲-۱) موجب باز شدن حلقه اپوکسی شده و پخت را تسهیل و تسریع می کند (خلینا، ۱۳۹۲).
۵ـ۱ـ۹ نوع رزین
بررسی نتایج بدست آمده معلوم می کند نمونههای دارای اپوکسی ۸۲۸ نسبت به اپوکسی EPOLAM 2040 تقریباً رفتار متفاوتی در آزمایشات از خود نشان دادهاند. به عنوان مثال کاهش گرانروی موجب کاهش استحکام کششی، Tg ، مقاومت شیمیایی و خواص الکتریکی می شود و سرعت پخت را افزایش میدهد (رضایی، ۱۳۹۰).
۵ـ۲ توجیه رفتار انیدرید
به نظر میرسد عوامل پخت انیدریدی از نوع جامد باید در یک حلال مناسب حل شده و سپس به رزین اضافه شوند تا پخت به طور کامل انجام شود (گریمسلی و همکاران، ۲۰۰۲). بنابراین در آزمایشاتی که انیدرید به کار رفته بود بخشی از آن به صورت نامحلول باقی مانده بود و در سیستم تعریف شده غلظت کم مورد نظر نبود تا از حلال استفاده گردد.
فهرست منابع
منابع فارسی
۱- باغی ش، سپهریان آذر ا. ۱۳۹۱٫ تهیه و شناسایی هیدروژل آمفیفیلیت آکریل آمید و سدیم آلژینات (I.P.N) و شناسایی
خواص فیزیکی آن. فصلنامه کاربرد شیمی محیط زیست، سال سوم، ۱۰: ۲۳-۳۲٫
۲- حسامی م، باقری ر، معصومی م. ۱۳۹۱٫ مروری بر بازدارندگی شعله در رزین اپوکسی-قسمت اول: ریز پرکننده
های بازدارنده شعله. فصلنامه علمیـترویجی بسپارش، سال دوم، ۴: ۴۹-۶۰
۳- زردان ر، گنجی م.ت، تحویلدار ک. ۱۳۸۹٫ تهیه و به کارگیری هاردنرهای دارای گروه های ایمیدی در پخت
رزین اپوکسی. نیترو پی دی اف، سال چهارم، ۱۳: ۲۸۱- ۲۸۸
۴- شکرالهی ف، مهدویان ع، شکرالهی پ. ۱۳۹۲٫ سنتیک پخت رزین اپوکسی-نووالاک دارای بازدارنده شعله. مجله
علوم و تکنولوژی، ۲۶، ۶: ۵۳۷-۵۴۷
۵- شکوه فر ع، عرب ب. ۱۳۹۲٫ مطالعه ساختار و رفتار تبدیل شیشه ای پلیمرهای اپوکسی به روش دینامیک
مولکولی. ماهنامه علمی پژوهشی مهندسی مکانیک مدرس، ۹۹، ۹ : ۱-۶
۶- ممانی آ، ابراهیمی م، عطایی فرد م. ۱۳۹۲٫ بهبود ویژگی های حرارتی، مقاومت به آتش و مکانیکی رزین
اپوکسی به کمک گرافیت قابل انبساط. نشریه علمی پژوهشی مواد پیشرفته و پوشش های نوین، ۶: ۴۱۰-
۴۱۹٫
۷- ساختمانیان م.ر، بهزادی م. ۱۳۸۵٫ تأثیر دما و زمان پخت برخواص مکانیکی کامپوزیتهای زمینه اپوکسی
تقویت شده با الیاف شیشه. ششمین کنفرانس سراسری انجمن هوا فضای ایران. تهران(دانشگاه صنعتی
خواجه نصیرالدین طوسی)، اسفند ماه.
۸- هور م، رضانژاد س، جودت ح، پیلهور س. ۱۳۹۲٫ طراحی فرمولاسیون رزین مورد استفاده در ساخت پیش
آغشته کامپوزیت پرهی توربین بادی. بیست و هشتمین کنفرانس بین المللی برق. تهران، ۱۳ـ۱۴ آبان.
۹- کومین ج. دانش چسب و چسبندگی. ظهوری غ. ۱۳۸۱٫ چاپ اول. مشهد. سخن گستر، ۲۰۰ص.
۱۰- سورنسون دبلیو.آر.، کمپبل تی.دبلیو.. شیمی پلیمر عملی. ظهوریانمهر م، نادعلی م، ترپوگوسیان گ. ۱۳۷۶٫
چاپ اول. موسسه انتشارات علمی دانشگاه صنعتی شریف، ۶۵۲ص.
۱۱- خلینا م. رزین های اپوکسی- بررسی مورفولوژی و خواص ریز ساختارهای آمیزه های اپوکسی. ۱۳۹۲٫ دوره
دکتری. پژوهشگاه پلیمر و پتروشیمی ایران.
۱۲- چوبدار ح. ۱۳۹۳٫ رزینها. خانه مهندسی شیمی ایران. www.ICHEH.com. 16دی.
فهرست منابع انگلیسی
۱- ASTM D695. Standard Test Method for Compressive Properties of Rigid Plastics. 2010.
۲- ASTM D543. Standard Practices for Evaluating the Resistance of Plastics to Chemical
Reagents. 2006.
۳- ASTM D2832. Standard Guide for Determining Volatile and Nonvolatile Content of
Paint and Related Coatings. 2011.
۴- ASTM D3895. Standard Test Method for Oxidative-Induction Time Polyolefins by
Differential Scanning Calorimetry. 2007.
۵- ASTM D3850. Standard Test Method for Rapid Thermal Degradation of Solid Electrical
Insulating Materials by Thermogravimetric Method (TGA). 2006.
۶- ASTM D570. Standard Test Method for Water Absorption of Plastics. 2010.
۷- Balasubramanya P, Natarajan K. 2014. Mechanical and Morphological Studies of
Modified Epoxy Resin Matrix for Composite Applications. Emerging Technology and
Advanced Engineering Journal, 4(1): 281-288.
رضایت مشتری
۸
۹۵۶/۰
مقصود از روایی آن است که ابزار اندازه گیری بتواند ویژگی مورد نظر را اندازه بگیرد . اهمیت روایی از آن جهت است که اند ازه گیری های نامناسب و نا کافی می تواند هر تحقیق علمی را بی ارزش سازد. بدون آگاهی ازاعتبار(روایی) ابزار اندازه گیری نمی توان به نتیجه داده های حاصل
اطمینان کرد . برای تعیین اعتبار، روش های مختلفی وجود دارد . یکی از این روش ها ،اعتبار محتوایی می باشد اعتبار محتوایی نوعی اعتبار است که برای بررسی اجزای تشکیل دهنده یک ابزار اندازه گیری بکار برده می شو د. اعتبار محتوایی یک پرسشنامه به سوال های تشکیل دهنده آن بستگی دارد که معمولا توسط افراد متخصص در موضوع مورد مطالعه تعیین می شود. در این تحقیق پرسشنامه های اولیه بین گروهی از متخصصین توزیع شده و مورد نظر خواهی قرار گرفته شد و پیشنهادات مورد نظر متخصصین نیز اعمال گردید.
۳-۷ روش گردآوری اطلاعات:
در این پژوهش با توجه به اینکه در بخش بررسی ادبیات تحقیق به منابع دست دوم و در بخش اصلی تحقیق به منابع دست اول از داده ها احتیاج داشته ایم، از دو روش کتابخانه ای و میدانی برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است.
روش کتابخانهای
در تحقیق حاضر جهت گردآوری مبانی نظری و مروری بر ادبیات تحقیق از مقالات، کتب،
طرحهای پژوهشی فارسی مرتبط با موضوع بازارگرایی استفاده شده و سپس با توجه به منابع موجود و جستجو دربانکهای اطلاعاتی اینترنتی همچون الزویر،ساینس دایرکت، ، مقالات، کتب و آثار علمی انگلیسی مرتبط را یافته و بکارگرفته شد.
روش میدانی : جهت جمع آوری داده های دست اول مورد نیاز در این پژوهش از روش توزیع پرسشنامه های بازارگرایی استفاده گردید.
۳-۸ شیوه های تجزیه و تحلیل اطلاعات
در این تحقیق برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از دو روش آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. آمارتوصیفی برای گردآوری و طبقه بندی داده های جمعیت شناختی و آمار استنباطی برای رد یا تایید فرضیه ها و ازآزمونهای آماری همچون آزمون همبستگی متناسب با متغیرها و نحوه توزیع آنها در جامعه آماری استفاده گردیده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار اکسل وSPSS بهره گرفته شده است.در این تحقیق از روش ضریب همبستگی پیرسون برای فرضیه های ۱تا ۸ و از روش چیرگی[۲۹] برای فرضیه های ۹ و ۱۰ استفاده می شود که در کارهای پیشین از این روش استفاده نشده است.
روش شاخص دامنه بوسیله بودسکو [۳۰]ارائه شده و از روشهای قبلی متفاوت است. بر اساس این روش نیازی به دانستن اولویت متغیرها نیست. در واقع در این روش اولویت یا ترتیب هریک از متغیرها برای ورود به مدل مشخص میشود. برای دو متغیر پیشبینی کننده و ، اگر سایر متغیرها را با نشان دهیم، متغیر بر متغیر مسلط خواهد شد و یا بر آن اولویت خواهد داشت اگر و فقط اگر:
در این روش در واقع تلاش میشود تا موضوع همبستگی بین متغیرها بگونهای رفع شود.
فصل چهارم
نتایج
۴- ۱ مقدمه
تجزیه و تحلیل داده ها برای بررسی صحت و سقم فرضیه برای هر نوع تحقیق از اهمیت خاصی برخوردار است. امروزه در بیشتر تحقیقاتی که متکی بر اطلاعات جمع آوری شده از موضوع مورد تحقیق می باشد. تجزیه و تحلیل اطلاعات از اصلی ترین و مهمترین بخشهای تحقیق محسوب می شود. داده های خام با بهره گرفتن از نرم افزار آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند و پس از پردازش به شکل اطلاعات در اختیار استفاده کنندگان قرار می گیرند. در فصل حاضر اطلاعات گردآوری شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در خصوص پرسش ها و فرضیات مطرح شده، به نتیجه گیری آماری پرداخته می شود. داده های حاصل از این پژوهش بااستفاده از نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل شده اند.
برای تجزیه و تحلیل داد هها ابتدا به توصیف آماری داد ه های حاصل از اجرای پرسشنامه به کارگرفته شده می پردازیم و سپس سئوالات مطرح شده را مورد بررسی قرارمی دهیم. داده ها به طور کلی در دو سطح توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شده اند. تحلیل هایی که به منظور توصیف داده های مذکور انجام گردیده اند، شاخص هایی چون درصد فراوانی ، فراوانی، میانگین، انحراف معیار و غیره را در بر می گیرد، در قسمت آمار استنباطی ازآزمون اسمیرنف کولموگروف برای بررسی مفروضات تحقیق)نرمال بودن متغیرها ( و از آزمون همبستگی پیرسون برای بررسی میزان رابطه بین متغیرها استفاده شده است.
۴-۲ بررسی توصیفی داده های تحقیق
الف- آمار توصیفی
در این بخش از تجزیه و تحلیل آماری به بررسی چگونگی توزیع نمونه های آماری متغیرهای جنسیت، تحصیلات وسن و وضعیت اشتغال پرداخته می شود.
۱-جنسیت
جدول و نمودار زیر فراوانی متغیر جنسیت در نمونه را نشان می دهد.
جدول ۴-۱ فراوانی متغیر جنسیت
جنسیت
فراوانی
درصد فراوانی
مرد
۲۱
۲/۲۰
زن
۸۳
۸/۷۹
کل
نمودار شماره ۱: مدل مفهومی تامین مسکن در کشورهای درحالتوسعه ۵۵
نمودار شماره ۲: شکلگیری برنامه های توسعه در ردههای زمانی مداخله دولت ۹۸
نمودار شماره ۳: متوسط زمین اختصاص داده شده به هر واحد مسکونی در مناطق شهری ۱۰۷
نمودار شماره ۴: مقایسه مسکن استیجاری دولتی و طرح الغدیر ۱۰۸
نمودار شماره ۵: روند تحولات تولید مسکن در نقاط شهری کل کشور طی سالهای ۱۳۸۸-۱۳۸۰ ۱۵۳
نمودار شماره ۶: کمبود مسکن به ازای یک خانوار در مسکن در سالهای ۱۳۹۰-۱۳۸۵ ۱۵۴
نمودار شماره ۷: سهم بودجه تامین مسکن کمدرآمدها نسبت به بودجه کل مسکن در سالهای ۹۱-۱۳۷۹ ۱۵۵
نمودار شماره ۸: احداث مسکن محرومین توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی ۱۵۶
نمودار شماره ۹: توان تامین مسکن در دهکهای درآمدی ۱۵۷
نمودار شماره ۱۰: روند تحولات متوسط زمین هر واحد مسکونی در نقاط شهری کل کشور طی سالهای ۱۳۸۰-۱۳۹۱ ۱۵۸
نمودار شماره ۱۱: مقایسه میزان سرمایهگذاری دولت و بخش خصوصی در تامین مسکن ۱۵۹
نمودار شماره ۱۲: سهم هزینه ناخالص سرانه هر دهک در سالهای ۹۱-۱۳۸۰ درکل کشور ۱۶۰
نمودار شماره ۱۳: سهم ده درصد ثروتمندترین به ده درصد فقیرترین جمعیت ۱۶۰
نمودار شماره ۱۴: نرخ رشد سالانه مخارج خانوار بر حسب درصد(سرانه)۹۰-۱۳۸۰ ۱۶۱
نمودار شماره ۱۵: متوسط هزینههای ناخالص غیرخوراکی سالانه یک خانوار شهری در هر یک از دهکهای درآمدی(برحسب ریال)-۱۳۷۹ ۱۶۲
نمودار شماره ۱۶: متوسط هزینههای ناخالص غیرخوراکی سالانه یک خانوار شهری در هر یک از دهکهای درآمدی (برحسب ریال)-۱۳۸۸ ۱۶۲
نمودار شماره ۱۷: سهم هزینه مسکن در سبد خانوار طی سالهای۱۳۷۹-۱۳۹۰ ۱۶۳
نمودار شماره ۱۸: مقایسه سهم مسکن در دهکهای درآمدی یک تا چهار در سالهای ۱۳۷۹ تا ۱۳۹۰ ۱۶۴
نمودار شماره ۱۹: تغییرات شاخص بهای مسکن ۱۶۵
نمودار شماره ۲۰:تحولات نرخ تورم در بازه زمانی۱۳۹۰-۱۳۷۹ ۱۶۶
نمودار شماره ۲۱: نرخ خانههای خالی در مناطق شهری کشور ۱۳۸۵الی ۱۳۹۰(درصد) ۱۶۷
نمودار شماره ۲۲: کمبود مسکن به ازای یک خانوار در مسکن ۱۳۹۰-۱۳۶۵ ۱۶۸
نمودار شماره ۲۳: روند تحولات شاخص دسترسی مسکن در بازه زمانی۱۳۹۱-۱۳۷۹ ۱۶۹
نمودار شماره ۲۴: شاخص دسترسی مسکن به درآمد سالانه خانوار در دهک های مختلف درآمدی۱۳۸۳ و ۱۳۸۶ ۱۷۰
نمودار شماره ۲۵: شاخص دسترسی به مسکن در دهکهای درآمدی مختلف در ایران در مقایسه با استاندارد بین المللی ۱۷۰
نمودار شماره ۲۶: بررسی شاخص دوره انتظار در بازه زمانی۱۳۹۱-۱۳۷۹ ۱۷۱
نمودار شماره ۲۷: مقایسه بانک پذیر بودن اقشار کم درآمد در برنامه های سوم و چهارم ۱۷۳
نمودار شماره ۲۸: بررسی نرخ مالکیت در دهکهای درآمدی(درصد) ۱۷۴
نمودار شماره ۲۹: دسته بندی اهداف، سوالات و فرضیهها ۱۷۸
نمودار شماره ۳۰: مقایسه تحولات قیمت عوامل تولید در برنامه سوم و چهارم ۱۸۲
نمودار شماره ۳۱: درصد سهم عملکرد واحدهای استیجاری از برنامه ۱۸۴
فصل اول
مقدمه
مسکن به همراه خوراک و پوشاک از دیرباز بهعنوان اصلیترین نیاز جوامع انسانی مطرح بوده است. کارکرد اصلی مسکن علاوه بر نقش آن بهعنوان سرپناه، فراهم آوردن شرایط مطلوب برای خانواده بهمنظور تحقق فعالیتهای خانوادگی است. از سوی دیگر، اهمیت بازتابهای اقتصادی-اجتماعی مسکن موجب گردیده تا دولتها توجه ویژهای به این بخش داشته باشند و در صدد برنامه ریزی مسکن بهمنظور نیل به توسعه اجتماعی و اقتصادی برآیند.
” برنامه ریزی مسکن عبارت از تلاشی متمرکز بهمنظور یافتن راهکارهای تامین سرپناه است، که میتوان آنرا در قالب جستجوی چارچوبی برای منطقی کردن روابط دو سویه بین بخش عرضه و تقاضا خلاصه کرد. در این چارچوب، افزایش کارآیی بخش عرضه، توانمندسازی بخش تقاضا، شفاف و سازگار کردن روابط بین آنها و انطباق زمانی و مکانی این دو، در جهت دستیابی به بهترین نتایج و حصول مطلوبیت لازم، می تواند اقدامهای مورد انتظار در برنامه ریزی بخش مسکن را رقم زند” (امچکی, ۱۳۷۹, ص. ۶).
بنابراین برنامه ریزی مسکن، باید در جهت شناخت ویژگیهای متعدد بازار مسکن و بهبود آن در جهت ایجاد عدالت در دسترسی به مسکن مناسب برای همه اقشار جامعه صورت گیرد. “امروزه یکی از ویژگیهای بازار مسکن در کشورمان فقدان بهرهمندی عادلانه اقشار مختلف جامعه از نعمتهای رشد تولید مسکن در چند سال اخیر میباشد. شاید به همین دلیل توجه به وضعیت مسکن اقشار کمدرآمد را بتوان بهعنوان یک ضرورت اساسی در برنامه ریزیهای آتی مسکن تلقی کرد” (یزدانی, ۱۳۸۴, ص. ۱۴). زیرا برای بسیاری از بیخانمانان و قشر فقیر هزینه مسکن و هزینه اجاره قابل پرداخت نیست (Balchin & Stewart, 2001) و بخش عمدهای از خانوارهای بدون مسکن را خانوارهای با درآمد کم و متوسط تشکیل می دهند که به دلیل مشکلات اقتصادی و درآمد ناچیز قادر به تامین مسکن خود نیستند.
پدیده بیمسکنی یا بدمسکنی اقشار کمدرآمد شهری از جمله مسائلی هستند که به طور نسبی در همه کشورهای دنیا وجود دارد. هر کشوری بنا بر ماهیت سیاسی ایدئولوژی حاکم، امکانات مالی و دیدگاه های صاحبنظران خود، روشهای مختلفی را برای بهبود وضعیت مسکن اتخاذ مینماید. ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده و همواره از سوی سیاستمداران و یا کارشناسان، راهبردها و راهکارهایی برای بهبود وضع مسکن کشور پیشنهاد شده است. از جمله مهمترین راهکارها، تدوین برنامه های میانمدت توسعه در راستای کاهش معضل مسکن میباشد. بهطورکلی تقسیم بندی این برنامه ها به دو صورت برنامه های قبل از انقلاب و برنامه های بعد از انقلاب میباشد. که در هر دوره پنج برنامه عمرانی میانمدت تدوین شده است. اما توجه به مسکن از برنامه سوم توسعه قبل از انقلاب شروع شد و در برنامه سوم بعد از انقلاب بیشتر از برنامه های قبلی مورد توجه قرار گرفت. آنچه که در این پژوهش مورد نظر می باشد، مقایسه عملکرد سیاستهای اعمال شده در برنامه سوم و چهارم عمرانی بعد از انقلاب اسلامی و اثر بخشی این سیاستها بر مسکن کمدرآمدها با در نظر گرفتن شاخص های مختلف میباشد.
طرح مسئله و ضرورت تحقیق
تامین مسکن اقشار کمدرآمد شهری یکی از اساسیترین مشکلاتی است که بسیاری از کشورهای دنیا از جمله ایران با آن دستبهگریبان میباشند. یافتن راه ها و الگوهای عملی توسط دولت و بخش خصوصی و تدوین برنامه های اجرایی کوتاه و بلندمدت در دهههای اخیر برای گشودن گره کور مسکن به معضلی لاینحل تبدیل شده است. تامین مسکن اقشار کمدرآمد از این جهت واجد اهمیت میباشد که این قشر تنها با تکیه بر تواناییهای مالی و مهارتی خودشان، قادر به تهیه مسکن مناسب نیستند و همواره نیازمند حمایتهای دولتی میباشند و در صورتی که از چنین حمایتهایی برخوردار نشوند، ناچار در راستای تامین این نیاز حیاتی، جذب بازار غیر رسمی شده و از طریق آن تنها سرپناهی را برای خود تدارک خواهند دید که نمی توان آن را مسکنی نامید که شایسته کرامت انسان باشد.
در این راستا اصل ۳۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، آشکارا این حق را که مسکن خانوار نباید از حداقل نیازهای زیستی و سکونتی انسان کمتر باشد، مطرح مینماید. بنابراین در دوره های مختلف، سیاستهای مختلفی در قالب برنامه های توسعه عمرانی در راستای حل مشکل مسکن بویژه برای اقشار کمدرآمد تدوین و اجرا شده اند. از جمله این سیاستها میتوان به ساخت خانههای ارزانقیمت برای کمدرآمدها، ایجاد بانک رهنی در برنامه های قبل از انقلاب و در نظر گرفتن اهدافی چون اولویت دادن به مسکن محرومان، تأمین مسکن اجتماعی و تشویق مسکن حمایتی، پشتیبانی از ایجاد تشکلهای صنفی و موسسات محلی در راستای تأمین مسکن اقشار کمدرآمد، حمایت از سیاستهای انبوهسازی و مسکن مهر در برنامه های بعد از انقلاب، اشاره نمود.
با وجود اعمال چنین سیاستهایی آنچه که امروزه بهعنوان یکی از مشکلات اصلی بروز پیدا کرده است، پدیده بدمسکنی و بیمسکنی برای دهکهای پایین اجتماع میباشد. این امر نشاندهنده عدم جامعیت سیاستهای بهکارگرفته شده در زمینه مسکن کمدرآمدها بوده و لزوم بررسی سیاستهای تدوین شده در قالب این برنامه ها، ایده درونی آنها، شاخص های مورد توجه در آنها و ارتباطشان با سیاستهای قبل از خود را در راستای دستیابی به این هدف که تا چه حد توانسته اند جهت بهبود معضل مسکن کمدرآمدها، چه از نوع کیفی چه از منظر کمی مؤثر واقع شوند را نمایان میسازد.
لذا در پژوهش حاضر به بررسی جهتگیری برنامه های سوم و چهارم و ارتباطشان با یکدیگر و میزان تاثیرگذاری آنها بر تامین مسکن کمدرآمدها از طریق تعریف و مطالعه شاخص هایی چون نحوه تصرف و مالکیت مسکن، روند تولید مسکن، روند تغییر قیمت مسکن، شاخص دسترسی به مسکن، مدت زمان انتظار برای دسترسی به مسکن و شاخص هایی از این قبیل پرداخته خواهد شد.
پژوهش حاضر بهنوعی ارزیابی پس از برنامه[۱]محسوب میشود، چراکه به ارزیابی سیاستها و برنامهها پس از اجرای آنها پرداخته شده است.
اهداف تحقیق
هدف اصلی بررسی سیاستهای مسکن در برنامه های سوم و چهارم و بازتابهای آن در تغییر شاخص های مسکن برای اقشار کمدرآمد میباشد. در این راستا اهداف خرد به صورت زیر تعریف شده اند.
-
- بررسی مبانی و چارچوب سیاستگذاری در برنامههای بخش مسکن در دوره مورد بررسی.
-
- بررسی تغییرات قیمت عوامل موثر بر تولید در برنامههای سوم و چهارم.
-
- بررسی اهداف کلی سیاستهای ارائه شده برای تامین مسکن کمدرآمدها.
- بررسی عملکرد سیاستهای مسکن اتخاذ شده، بر تامین مسکن اقشار کمدرآمدها با بررسی تغییرات شاخصهای مسکن در دوره برنامههای سوم و چهارم.