برداشت دوم از برنامه درسی نیز در زمره تعاریف سنتی است و آن عبارت است از مجموعه ای از سر فصل ها و رئوس اصلی مطالب برای یک درس خاص. برای مثال برنامه درسی جامعه شناسی می تواند شامل مباحثی نظیر شهرنشینی، طبقات اجتماعی و… باشد. فتحی معتقد است که این برداشت از مفهوم برنامه درسی، بسیار محدود است زیرا اگر چه برنامه درسی شامل مجموعه ای از سر فصل ها و رئوس مطالب است امّا به آن محدود نمی شود (همان، ۱۵).
پروند نیز بر این عقیده است که، رئوس مطالب یک یا چند چیزی جز « تهیه رئوس مطالب درسی »[۱۱] نیست که به غلط جمعی آن را برنامه درسی تعریف کرده اند (پروند، ۱۳۸۵: ۱۲).
۳- برنامه درسی به عنوان محتوای یک درس یا مجموعه ای از دروس
این تعریف نسبت به تعاریف قبلی اندکی وسیعتر است و در آن برنامه درسی به عنوان محتوای آموزشی در نظر گرفته می شود. این برداشت از برنامه درسی نیز بسیار ساده و سنتی است. این مفهوم از برنامه درسی، برنامه درسی را به انتخاب و ساماندهی مجموعه ای از اطلاعاتی که یادگیرندگان باید به آن دست یابند، محدود می نماید و عناصر متعددی نظیر اهداف و شرایطی که یادگیرنده باید تحت آن شرایط با محتوا تعامل پیدا نماید، مد نظر قرار نداده است (فتحی و اجارگاه، ۱۳۸۸: ۱۶ -۱۵).
۴- برنامه درسی به عنوان برنامه زمانی برای تدریس دروس
بر اساس این دیدگاه، جدول زمانی تدریس دروس در هفته توسط معلمان و مربیان همان برنامه درسی تدوین می شود. در اثبات محدود بودن این برداشت می توان گفت که همان طور که برنامه های آموزشی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و … محدود به برنامه زمانی نیستند، برنامه درسی نیز تنها به برنامه زمانی تدوین دروس منحصر نمی باشد. اگر چه عنصر زمان، مدیریت و کنترل آن، یکی از عناصر برنامه درسی است (همان،۱۶).
۵- برنامه درسی به عنوان مجموعه ای از اهداف و مقاصد
بزعم حامیان این برداشت، برنامه درسی تعیین پیشاپیش مجموعه ای از اهداف یا نتایج یادگیری مورد انتظار است. برای مثال برخی صاحبنظران مانند میل و لوی معتقدند: برنامه درسی مجموعه ای از مقاصد درباره فرصت های درگیر شدن افراد تحت تعلیم با افراد دیگر و یا اشیاء در محدوده زمان و مکانی معین است (همان، ۱۶).
۶- برنامه درسی به عنوان مجموعه ای از تجارب یادگیری
این تعریف در مقام مقایسه با سایر تعاریف از این مفهوم، طیف وسیعی از تعاریف را به خود اختصاص داده است. بر اساس طبقه بندی زایس، تعاریفی که بر تجربیات یادگیری در برنامه درسی تأکید دارند به دو دسته کلی قابل تقسیم هستند:
۱-۶- برنامه درسی به عنوان مجموعه ای از تجربیات یادگیری برنامه ریزی شده
در این دیدگاه برنامه درسی مجموعه ای از تجربیات یادگیری است که پیشاپیش توسط برنامه ریزان و یا مدارس پیش بینی و تدارک دیده شده است تا دانش آموزان در معرض آن قرار گیرند و به مقاصد و نتایج مورد انتظار دست یابند (همان، ۱۸-۱۷).
دال نیز کلیه فعالیتها و تجربیاتی را که دانش آموزان تحت نظارت مدرسه کسب می کنند را برنامه درسی می نامد (Doll ; 1982).
۲-۶- برنامه درسی به عنوان کلیه تجربیات یادگیری که دانش آموزان دارند
همان طور که در فصل اول خاطرنشان شد تجربیاتی که یادگیرندگان در محیط آموزشی کسب می کنند تنها منحصر به تجربیات برنامه ریزی شده و از پیش تعیین شده نمی گردد. به عبارت دیگر علاوه بر تجاربی که در برنامه درسی رسمی برای دانش آموزان تدارک دیده می شود، یادگیرندگان از یکدیگر، از تعامل با کارکنان مدرسه مانند معلمان، مدیران و نیز جو و فضای آموزشی، تجاربی را به دست می آورند. این تجارب غیر رسمی اگر چه از قبل پیش بینی نشده است ولی بر رفتار و نگرش یادگیرندگان اثر شگرفی دارد (فتحی و اجارگاه، ۱۳۸۸: ۱۸). دیویی ( ۱۹۵۲-۱۸۵۹ م) در دو کتاب (۱۹۰۰م مدرسه و جامعه) و دیگری کودک و برنامه درسی (۱۹۰۲م) می گوید که پایه و اساس آموزش و پرورش باید تجربه کودک باشد، دست اندرکاران آموزش و پرورش باید بدانند که کودکان یاد گیرنده های فعالی هستند که قبلاً از طریق زندگی اجتماعی معنادار در این کار درگیر شده اند. آموزش و پرورش باید بر هر یاد گیرنده به عنوان یک انسان منحصر به فرد که می تواند خود به تنهایی همه زندگی باشد تأکید کند و چنین فرض کند که رشد او می تواند در رشد جامعه نقش بسزایی داشته باشد (قورچیان و تن ساز، ۱۳۷۴: ۳۹).
بی یر برنامه درسی را به عنوان یک حوزه تخصصی می داند که محدود به مجموعه ای از تجارب و یادگیری های از پیش تعیین شده و یا برنامه درسی رسمی نیست (Beyer; 1991).
۷- برنامه درسی به عنوان شیوه تفکر
برخی استدلال می کنند که برنامه درسی در حقیقت وسیله ای است که از طریق آن فراگیران درباره مسائل مختلف به تفکر و تأمل می پردازند. و بیشتر از آنکه در آن فراگیری مسائل و موضوعات خاص مدنظر باشد، آشنایی با نحوه برخورد و تفکر صحیح در ارتباط با مسائل مدنظر است. برای مثال کونلی و لانتز در طبقه بندی خود تعاریف مختلفی از برنامه درسی ارائه می دهند که یکی از این تعاریف اشاره دارد به اینکه:
«برنامه درسی مجموعه وسیعی از شیوه های تفکر درباره تجربیات بشر است و آنچه که در این فرایند مهم است نه یادگیری نتایج و میراث فرهنگی، بلکه فرایند تفکر می باشد» (فتحی و اجارگاه، ۱۳۸۸: ۲۰).
در این طبقه بندی کسانی مانند اسمیت، استانلی و شورز نیز قرار می گیرند که برنامه درسی را به شکل زیر تعریف می نمایند:
«تنظیم تجربه های مهم که در مدارس برای عادت دادن کودکان و نوجوانان به فکر کردن و عمل نمودن گروهی در نظر گرفته و اجرا می شود» (ملکی، ۱۳۸۸: ۱۳).
۸- برنامه درسی به عنوان یک طرح
از مهمترین حامیان این دیدگاه، سیلور و الکساندر می باشند. اینان برنامه درسی را طراحی برای تدارک مجموعه ای از فرصت های یادگیری برای افراد تحت تعلیم قلمداد می نمایند. به زعم اینان این برداشت از برنامه درسی متضمن پیش بینی اهداف و غایت با تدارک تجربیات و فرصت های یادگیری و نیز مسائلی نظیر ارزشیابی از برنامه است. حقیقت امر این است که تعریف برنامه درسی به عنوان یک طرح برداشتی وسیعتر از تعاریفی نظیر نتایج یادگیری، محتوای درسی و … است.
بطور کلی تعاریف ارائه شده از برنامه درسی را می توان از دو جنبه اساسی مورد بررسی قرار داد:
۰۱تأکید بر اهداف و غایات در مقابل تأکید بر وسایل.
۰۲تأکید بر عامل درونی (یادگیرنده) در مقابل تأکید بر عامل برونی (محیط و …)
۰۱وسیله در مقابل هدف
بسیاری از تعاریف برنامه درسی با توجه به تأکید بر هدف یا وسیله از یکدیگر متمایز می شوند. در حالیکه، اگر نیک بیندیشیم، برنامه درسی متضمن وسیله و هدف می باشد و در آن ضمن تصریح و تعیین هدف ها از منابع اطلاعاتی گوناگون، وسایل دستیابی به این هدف ها نیز پیش بینی می گردد.
۰۲عامل درونی در مقابل عامل برونی
هنگامی که برنامه درسی در ارتباط با عوامل بیرونی مورد توجه قرار گیرد، این امر مستلزم پرداختن به مسائلی نظیر محتوا و مواد آموزشی، کتب درسی و … است. در این دیدگاه روش تدریس و نحوه تعامل یادگیرنده و محتوا مورد توجه ویژه می باشد. در عین حال برخی از تعاریف ممکن است به جای تأکید بر محیط آموزشی یادگیرنده، بر تجارب آموزشی آنان تأکید نمایند. تأکید بر عامل درونی در تعریف برنامه درسی، مسأله ای بنام «معنی دار بودن» را بوجود می آورد در این دیدگاه برنامه درسی معنایی است که محیط آموزشی برای دانش آموزان به ارمغان می آورد.
نکته ای که در اینجا مهم به نظر می رسد آن است که این اختلاف برداشت ها و طرز تلقی ها از تعریف برنامه درسی عمدتاً ریشه در باورها، پنداشت ها و زیر سازهای فکری و بینشی افراد دارد. از آنجا که صاحبنظران مختلف دارای اعتقادات و اصول فکری و زمینه فرهنگی و اجتماعی ویژه (مختص به خود هستند) برداشت آنها از مفهوم برنامه درسی نیز متفاوت است (فتحی و اجارگاه، ۱۳۸۸: ۲۳-۲۱).
۲-۲-۲- سطوح برنامه درسی
یکی از مباحث عمده ای که می تواند در فهم بهتر حوزه برنامه درسی کمک شایان توجهی کند، تلاش های عمده ای است که برای تبیین مفهومی برنامه درسی در قالب سطوح مختلف تصمیم گیری برنامه درسی و انواع مختلف برنامه های درسی انجام شده است (فتحی و اجارگاه، ۱۳۸۸: ۴۱).
در تقسیم بندی سطوح برنامه درسی کسانی مانند قورچیان و تن ساز و گلاتورن از نظر تعداد، بیشترین سطح را برای برنامه درسی قائل شده اند، و بیشترین شباهت را در تقسیم بندی دارند، هر دو به برنامه درسی توصیه شده، مکتوب یا قصد شده، حمایت شده، آزمون شده، یاد گرفته شده و تدریس شده اشاره دارند، در برنامه درسی توصیه شده کلاین با آنها توافق نظر دارد، در برنامه درسی قصد شده کسانی مانند کولز و پورتر با آنها هم عقیده اند، علاوه بر این پورتر در تقسیمات خود همانند قورچیان و تن ساز و گلاتورن به برنامه درسی سنجش شده و یاد گرفته شده نیز اشاره داشته است، پورتر علاوه بر این موارد برنامه درسی اجرا شده را نیز در تقسیم بندی خود گنجانده است، که همراه با او افرادی مانند کلاین، پوزنز، نلسون، کولز و نیولاو نیز به این سطح قائل هستند، گودلد و سو، کلاین، نلسون و کولز به برنامه درسی تجربه شده اشاره داشته اند، گودلد و سو و کلاین علاوه بر مورد ذکر شده در برنامه درسی اجتماعی، نهادی و آموزشی هم عقیده اند، کسانی مانند گلاتورن، نیولاو و پوزنز در برنامه درسی پنهان هم توافق نظر دارند، در این میان پوزنز به برنامه درسی رسمی اشاره کرده است و با نیولاو در برنامه درسی غیر رسمی هم عقیده است.
قورچیان و تن ساز برنامه درسی را به سطوح زیر تقسیم می نمایند:
برنامه درسی آرمانی یا توصیه شده. [۱۲] - برنامه درسی مکتوب.[۱۳] - برنامه درسی حمایت شده (تهیه شده).[۱۴] - برنامه درسی تدریس شده.[۱۵] - برنامه درسی آزمون شده (تست شده).[۱۶] برنامه درسی یادگرفته شده.[۱۷] - برنامه درسی کلینیکی.[۱۸] - برنامه درسی ملموس و عینی[۱۹] (قورچیان و تن ساز، ۱۳۷۴: ۹۶).
از جمله اندیشمندان و صاحبنظران دیگری که به تقسیم بندی سطوح برنامه درسی پرداختند می توان به گودلد و سو [۲۰] اشاره کرد، آنها این سطوح را به شکل زیر بیان نمودند:
برنامه درسی اجتماعی [۲۱]- برنامه درسی مؤسسه ای یا نهادی [۲۲] - برنامه درسی آموزشی [۲۳] - برنامه درسی تجربی [۲۴]
در بحث از سطوح برنامه درسی، کلاین از ۷ سطح نام می برد که به عبارتند از:
برنامه درسی آکادمیک[۲۵] یا آرمانی - برنامه درسی اجتماعی [۲۶] - برنامه درسی رسمی[۲۷] - برنامه درسی نهادی - برنامه درسی آموزشی - برنامه درسی اجرایی[۲۸] - برنامه درسی تجربی یا تجربه شده
سطوح برنامه درسی از دیدگاه پوزنز عبارتند از:
برنامه درسی رسمی[۲۹] - برنامه درسی اجرایی یا عملیاتی[۳۰] - برنامه درسی پنهان[۳۱] - برنامه درسی پوچ[۳۲] - برنامه درسی فوق برنامه[۳۳]
نلسون برنامه درسی را در سه سطح تفسیر می نماید:
برنامه درسی صریح[۳۴]، - برنامه درسی اجرایی یا عرضه شده[۳۵]، - برنامه درسی تجربه شده.
کولز سطوح مختلف برنامه درسی را در قالب دیاگرام ۲-۱ نشان داده است
شکل ۲-۱دیاگرام سطوح برنامه درسی کولز
برنامه درسی یاد گرفته شده بهداشت فردی ( تغذیه، دوران ...